کارشناسان معتقدند یکی از عللی که باعث شده است امروز ما با هر دم و بازدمیکه انجام میدهیم یک قدم به مرگ ناشی از آلودگی هوا نزدیک تر شویم به اشتباه گذشته ای میرسد که در تصمیم چگونگی رساندن انرژی به منازل ایران بر میگردد. گاز یا برق؛ دو راهی که دیر یا زود، ایران باید با آن رو به رو شود و البته ناگزیر است که یکی را انتخاب کند. البته جالب است بدانید این مسیر را تقریبا همه کشورهای دنیا رفته اند و راه درست، کاملا مشخص است و نیازی به آزمون و خطا نیست؛ «برق» باید انتخاب شود. در این میان، سوالاتی که ایجاد میشود این است که چرا باید چنین چیزی رخ دهد؟ مگر میشود بدون گاز هم زندگی را گذراند؟ اصلا چطور ممکن است برق را جایگزین گاز کرد؟ با وسایل گازی خانه باید چه کنیم؟ در ادامه به این سوالات پاسخ داده میشود که چقدر اتفاق افتادن این مهم، میتواند در زمینههای مختلف، تاثیرگذار باشد.
ابتدا اینکه میدانیم که مصرف سوختهای فسیلی، چه آثار نامطلوبی بر محیط زیست، سلامت انسان، حیات وحش و...میگذارد و از جمله این موراد میتوان به افزایش تغییرات اقلیمی، فرسایش خاک، از بین رفتن سازههای شهری، آلودگی هوا، ریزش بارانهای اسیدی و...اشاره کرد. در همین رابطه چندی پیش، محمدحسین ادیب، استاد اقتصاد بین الملل، در یکی از سخنرانیهایش، گفته بود: «ایران قوی ترین زیرساخت انرژی سیاره زمین را دارد؛ چرا که هیچ کشوری دو سیستم توزیع انرژی موازی ندارد؛ یعنی هم سیستم توزیع برق و هم گاز را در کشور برای خانوار داریم.» با همه اینها، داشتن دو سیستم توزیع انرژی، اصلا اتفاق خوبی نیست و این مهم، زمینه ساز بروز بسیاری از مشکلات در کشور نیز است، که برای رفع هر کدام، باید سالانه بودجه هنگفتی در نظر گرفته شود؛ حال برای رفع این مشکل چه باید کرد؟
در این میان، همیشه با شروع فصل سرما و افزایش مصرف خانگی گاز، سهمیه سوخت نیروگاهها کاهش مییابد و عملا سوخت مایع که چالشهایی، مثل آلودگی هوای کلان شهرها را در پی دارد، جایگزین گاز میشود. این در حالی است که به جای توسعه مویرگی لوله کشی گاز در سطح کشور، این امکان فراهم بود که این گاز در اختیار نیروگاهها برای تولید برق به عنوان سوخت پاک قرار گیرد. در واقع، بهتر بود به جای لوله کشی گسترده گاز، این سوخت برای مصارف نیروگاهها به کار گرفته میشد و برق تولیدی در اختیار خانوارهای شهری و روستایی قرار میگرفت. حتی در کشور سردسیری مثل روسیه، مراکز گرمایش شهری وجود دارد و سیستم توزیع انرژی، همچون ایران نیست. در واقع باید گرمایش مشترکان خانگی از طریق مصرف برق تعریف شود. پس اگر برنامه ریزی شبکه برق و گاز مانند تمام دنیا توامان انجام میشد، این روند میتوانست از حجم سرمایهگذاریهای کلان در بخش تولید انتقال و توزیع چه در بخش گاز و چه در بخش برق و هزینههای کلان ناشی از آن، جلوگیری کند. در این راستا، محمد عباسی، کارشناس اقتصاد انرژی، با اشاره به اینکه باید در کشور، فقط یک شبکه انتقال انرژی داشته باشیم، گفت: منطقی ترین شبکه انتقال انرژی برق است؛ اما در ایران، دو شبکه توزیع انرژی برق و گاز داریم و در منازل مسکونی، هر دوی اینها همزمان استفاده میشود. یعنی مردم، یک سری وسایل برقی و یک سری وسایل گازی دارند. وی با اشاره به هزینههای تحمیلی این نوع انتقال انرژی چیست، گفت: از نظر هزینههای نیروی انسانی میتوان گفت که این چنین سیستم توزیعی به دو سازمان مستقل برای این کار نیاز دارد که هر کدام به دو سری کارمند، دو سری نیروی نگهدارنده و...نیاز دارند. در خصوص هزینههای انتقال هم میتوان به هزینههای شبکه گذاری برای گاز و بعد به طور جداگانه برای برق در نظر گرفت. همچنین نگهداری سخت افزاری هر دو مورد نیز به طور جداگانه هزینههایی را در بر دارد. به طور کلی، برای هر دوی اینها، یک هزینه دو برابری باید در نظر گرفته شود. عباسی با تاکید بر اینکه در کشور، استفاده از گاز برای گرمایش و پخت و پز و از آن سو روشنایی با برق است، گفت: نمیتوان روشنایی را با گاز تامین کرد، ولی پخت و پز و گرمایش را میتوان با استفاده از برق یا با کمک یک شبکه متمرکز در کشور داشته باشیم.