شهرهایی از جمله اهواز، تهران، اصفهان، مشهد به عنوان شهرهایی صنعتی و تجاری بین شهرهایی قرار دارند که در یک ماه اخیر مدام در شرایط حاد آلودگی هوا قرار دارند و در نتیجه با تعطیلی یا دورکاری ادارات و مدارس مواجه میشوند.
به گزارش فرارو، آلودگی هوا دست از سر شهروندان شهرهای بزرگ بر نمیدارد اما به نظر میرسد راهکارهایی مثل کاهش شیفت کارمندان و کارگران یا دورکاری نیز میتواند اثراتی مستقیم یا غیرمستقیم بر وضعیت اقتصاد کشور داشته باشد، همچنین برخی اقتصاددان معتقدند ریشه بخشهایی از آلودگیهای زیستمحیطی تصمیمگیریهای حوزه اقتصاد است.
یک اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه چمران اهواز به فرارو گفت: «نمی توانیم در بررسی شرایط موجود، ۳ دهه بیتدبیری برخی مسئولان را نادیده بگیریم. این که میگویم ۳ دهه، به این علت است که دهه اول پس از انقلاب به جنگ اختصاص دارد و شاید نتوان به اندازه دهههای بعدی انتظاری در جهت پیشرفت اقتصادی داشت. متاسفانه یک گرداب بزرگ شکل گرفته که هر کاری انجام شود، تبعاتی شدید دارد. ریشه آلودگی در کشور به عدم آمایش سرزمینی بر میگردد که مثل برنامههای توسعه فقط نوشته شد؛ اما به آن عمل نشد. برخی افراد با نفوذ محلی یا سیاسی برخی صنایع را در برخی شهرهای خاص متمرکز کردند تا به زعم خود، زرنگی کرده و منفعتی برای خود و شهر خود ایجاد کرده باشند. در استان اصفهان میبینیم که تصمیمگیریهای اشتباه در حوزههای صنایع و کشاورزی چه به روز طبیعت آورده است. ما برنامههای علمی متعددی داشتیم و اتفاقا میتوانستیم از طریق همین برنامهها و بر اساس اصول آمایش سرزمین، پیش برویم تا فشار بر زمین، طبیعت و منابع را کاهش دهیم اما با بیکفایتی و بیتدبیری، ۵۰ درصد جمعیت را در چند کلان شهر متمرکز کردهایم، سپس به ناچار واحدهای صنعتی در این کلان شهرها متمرکز شد تا به بازار هدف نزدیک باشند. همه اینها حاصل مجموعهای از بیتدبیریهاست که ریشه در تفکری ضدتوسعه و ضد تولید دارد.»
دکتر مرتضی افقه افزود: «در شرایطی که سایه جنگ همچنان به طور کامل از کشور دور نشده و تحریمهای متعدد، اقتصاد کشور را تحت فشار قرار داده است، این نوع تصمیمگیریها جای تعجب دارد. متاسفانه بخشی از خشکسالی کشور نیز ریشه در همین تصمیمات غلط دارد. با توجه به همه این موارد وضعیت موجود هیچکس را غافلگیر نمیکند و شاید از سالها پیش چنین روزهایی قابل پیشبینی بود. این موضوع را نمیتوانیم نادیده بگیریم که بخشی از علت حل نشدن مشکلات زیستمحیطی اتفاقا، فقر و تورمی است که کنترل نشده است. برای مثال، آن پدر خانوادهای که خودروی فرسوده یا مستهلک دارد اما این خودرو را از رده خارج نمیکند و همچنان با آن کار میکند، دلیلی به جز مشکلات معیشتی ندارد. این مجموعه اتفاقات در عرض یک شب رخ نداده و حاصل سالها اشتباه است.»
توسعهای که با فداکردن محیطزیست کسب شود پایدار نیست
این اقتصاددان در ادامه میگوید:«متاسفانه از دهه ۱۳۸۰ تا کنون درگیر برخی توهمات و تصمیم اشتباه شدهایم که ردپای آن را روی اقتصاد ومحیطزیست به وضوح میبینیم. برخی توجیه میآورند که هدف از برخی اقدامات آسیبزا به محیطزیست و منابع طبیعی درواقع توسعه اقتصادی است؛ اما از دهه ۱۳۷۰ اصلا معنای توسعه اقتصادی تغییر کرد. در آن دوران گفته شد این مدل توسعهای که با فدا کردن منابع طبیعی همراه باشد، اصلا پایدار نیست، بنابراین مفهوم توسعه را باز تعریف کردند. بر اساس تعریف جدید توسعه، توسعهای پایدار است که منتهی به حفظ محیطزیست و حفظ منابع طبیعی برای نسلهای جدید باشد و به همین دلیل از تاریخی که این تعریف ارائه شد، در کشورهای پیشرفته، صنایع مجبور شدند برای پیشگیری از توسعه الودگی از فیلترهای بسیار گرانقیمت استفاده کنند. سالهاست که دولتهای پیشرفته با قوانین بسیار سفت و سخت مانع از آن میشوند که تولید به محیطزیست آسیب برساند. این استدلال اشتباهی که برخی میگویند آسیب به محیطزیست در سایه تلاش برای توسعه اقتصادی بوده را نمیتوانم بپذیرم. تا زمانی که سیاستگذاری برای توسعه اقتصادی در دست افرادی باشد که سواد مرتبط و کافی را ندارند، نمیتوان انتظار حفظ محیطزیست را داشت. آن مفاهیمی که برخی افراد برای توجیه آسیب به محیطزیست استفاده میکنند در واقع مفاهیم ضدتوسعهای است. نمیشود که آسیبهای گسترده به محیطزیست را اینگونه توجیه کرد که ما قصد توسعه داشتیم. اصلا یکی از اصول بنیادین توسعه پایدار، حفظ محیطزیست است. هزینههای احیا و بازسازی محیطزیست دهها برابر آن چیزی است که برخی آقایان تصور میکنند. مشکل کشور ما قوانین نیست. اتفاقا قانون برای حفظ محیطزیست در کنار توسعه صنعتی و اقتصادی کم نداریم. مشکل اصلی عدم توجه و رعایت این قوانین است. قانون میگوید اگر حتی یک درخت در مسیر توسعه یک کارخانه قطع شود، واحدهای صنعتی باید درختی را جایگزین کنند. اما در طول سالهای اخیر اصلا توجهی به حفظ محیطزیست نشد و سازوکارهایی پیش رفت که بیشتر ضدتوسعه است تا حامی توسعه. اگر قرار بود در کشور ما توسعه به درستی اجرا شود، از ۷ برنامه توسعه، ۶ عدد آن با این رکورد تحقق سی درصدی پیش نمیرفت. عجیب است که آقایان میبینند برنامههای توسعه چقدر ناموفق بوده و باز هم در برنامههای بعدی همان بندهارا تکرار میکنند.»