وقتی نقشه آلودگی تهران را با نقشه قیمت مسکن و درآمد خانوار مقایسه کنیم، یک همپوشانی واضح رخ میدهد: جنوب و مرکز شهر، جایی که خانه ارزانتر است، جایی که فقر بیشتر است، همان جایی است که آلودگی بیشتری هم دارد.این الگو در شهرهای دیگر نیز تکرار میشود. در اهواز، اصفهان، مشهد و کرج، محلات کمدرآمد دقیقاً همان مناطقی هستند که بیشترین میزان ذرات معلق و آلودگی ناشی از صنایع سنگین را دارند. به بیان ساده، فقرا نهتنها درآمد کمتر دارند، بلکه «هوای کمتر» و «هوای بدتر» نیز دارند. هزینههای سنگین درمان، کاهش بهرهوری و افت کیفیت زندگی تنها بخشی از هزینههایی هستند که مردم بهطور روزانه به خاطر این معضل میپردازد. آمارها نشان میدهد که خانوارهای دهکهای اول تا چهارم، ۴۰ تا ۵۵درصد درآمد ماهانهشان را صرف درمان بیماریهای قلبی و تنفسی میکنند؛ بیماریهایی که بخش مهمی از آنها ریشه در آلودگی هوا دارد. در همین دوره، سهم «پرداخت از جیب» برای درمان بیماریهای مزمن در ایران یکی از بالاترینها در منطقه بوده است و بیش از ۷ درصد خانوادههای کمدرآمد در سال با «هزینههای کمرشکن درمان» مواجه شدهاند. اما نکته این است که گروههایی که بیشترین هزینه را میپردازند، دقیقاً همانهایی هستند که کمترین توان محافظت از خود را دارند. تحقیقات نشان میدهد در تهران، مشهد، اصفهان و اهواز، بیش از ۶۵ درصد ساکنان مناطق با آلودگی شدید، در خانههایی زندگی میکنند که متوسط عمرشان بالای ۳۰ سال است و حداقلهای تهویه، عایقبندی یا کیفیت ساخت را ندارند. بیش از ۷۰ درصد ساکنان این مناطق بهجای خودروهای شخصی کمآلاینده، به حملونقل عمومی یا موتورسیکلت وابستهاند؛ یعنی دقیقا همان وسایلی که بیشترین مواجهه چهرهبهچهره با دود و آلایندهها را ایجاد میکنند. در مقابل، در مناطق برخوردار شهرها، آمارها نشان میدهد بیش از ۵۵ درصد خانوارها از دستگاههای تصفیه هوا استفاده میکنند، خودروهای جدید و کمآلایندهتری دارند و در محیطهایی با فضای سبز بیشتر و تردد کمتر زندگی میکنند. همین تفاوتهای ظاهراً کوچک و روزمره، در عمل فاصله قابلتوجهی در سلامت ایجاد میکند: طبق دادههای تحلیلی منتشرشده در مطالعات شهری، نرخ ابتلا به بیماریهای تنفسی در محلات کمدرآمد تا ۲.۵ برابر بیشتر از محلات برخوردار است و میزان بستری ناشی از آلودگی هوا در این مناطق تا ۳ برابر بالاتر ثبت شده است. آلودگی هوا ممکن است همه را درگیر کند، اما نباید به تنبیهی مالی برای فقرا تبدیل شود. حق برخورداری از هوای سالم باید در شهر بهگونهای توزیع شود که «محل زندگی» بهتنهایی تعیینکننده کیفیت سلامت افراد نباشد.