جمهوری اسلامی ایران به دلیل قرار گرفتن در موقعیتهای استراتژیک و اشتراکات تاریخی، فرهنگی، منابع طبیعی و ساختارهای جمعیتی، کشوری تاثیر گذار در منطقه خاورمیانه میباشد.
خاورمیانه در مقایسه با سایر مناطق پیرامونی ایران، منطقهای بینالمللی در سطح جهانی محسوب میشود، به عبارت دیگر، هیچ یک از مناطق پیرامونی ایران، از نظر حضور مداوم عناصر بینالمللی مانند خاورمیانه نیست. خاورمیانه محیطی است که یکی از پایههای نهایی وضعیت قدرت در جهان را تعیین میکند و ایران به عنوان کشوری خاورمیانه ای، همواره از تلاطمهای این منطقه متاثر بوده و این تاثیر و تاثر صرفا منطقهای نیست، بلکه تاثیرات مذکور همیشه به جایگاه بینالمللی ایران قابل مشاهده است. ایفای نقش ایران به عنوان یک قدرت هژمون و تغییر در نظام بینالملل، مستلزم ایجاد تغییرات اساسی در استراتژی سیاست خارجی است. قدرت ایران با توجه به آنچه آمد اثرگذاری عمیق و اثربخشی در منطقه خاورمیانه و سیستم بینالمللی نیز دارد. اگرچه جمهوری اسلامی در تاریخ دیپلماسی خود فراز و فرودهای زیادی را تجربه کرده است، اما در دوره ۴ سال گذشته از لحاظ سیاست خارجی و تعامل با دنیا به جایگاه مناسبی دست یافتیم که میتوان این برهه زمانی را اوج موفقیت در سیاست خارجی ایران در دوران پس از انقلاب دانست.
دولت روحانی در سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک جمهموری اسلامی، استراتژیکترین روش را پیشه کار خود قرار داد، چرا که در ابتدا روابط خود را با کشورهای منطقهای بهبود بخشید و در مرحله دوم به دنبال تضعیف نگرانیها در خصوص فعالیتهای هستهای ایران و رفع اتهامات برآمد.
مذاکرات هستهای از اساسیترین و حیاتیترین فرصتهای استراتژیک برای به دست آوردن پشتیبانی ضمانت دار در عرصه جهانی و گامی اساسی در شکل گیری قدرت هژمون جمهوری اسلامی بود. در چارچوب توافق هستهای، ایران موقعیت ویژهای جهت برقراری روابط با دنیا به دست آورد.
برجام و تعاملگرایی سبب افزایش پرستیژ جمهوری اسلامی در سطوح منطقهای و فرامنطقهای گردید. تعامل سازنده ایران با هم پیمانان غرب، سبب شده تا مبنای ارزیابی اقدامات دوستانه ایران نه دیگر بر مبنای حرفهای بیاساس فردی همچون رئیس جمهور آمریکا، دونالدترامپ قرار گیرد، بلکه گزارشهای آژانس انرژی اتمی و اعمال ایران مورد ارزیابی قرار گیرد. برجام که به دنبال خود تعامل سازنده ایران با جهان را رقم زد فرصتهای اقتصادی را شکل بخشید و ذهنیت و افکار عمومی جهان را نسبت به جمهوری اسلامی بهبود و تغییر بخشید و همین سبب شد روابط ایران با دنیا از نقطه منفی (تنش در روابط) عبور کند و به سطح نقطه مثبت (اعتماد دوجانبه) ارتقا یابد، لذا دولت دوازدهم در ادامه روند حاصل شده و حراست از آنچه به دست آمده را میبایست با هوشیاری و همدلی بیش از بیش با مجلس نمایندگان شورای اسلامی و به ویژه دستگاه وزارت امورخارجه و جلوگیری از اقدامات شتاب زده پیگیری نماید، زیرا که آمریکا و جمهوریخواهان و نیز رقبای ایران در منطقه از جمله اسرائیل از موقعیتی که ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی به دست آورده به شدت عصبانی بوده و به دنبال بهانههایی برای منزوی نمودن ایران در سطح بینالملل و محروم ساختن دوباره ایران از فرصتهای به دست آورده میباشند.