در متن پیام دکتر محمد اسماعیل اکبری به مناسبت روز ملی جمعیت جمهوری اسلامی ایران آمده است: «امروز جهان و کشور ما درگیر مقوله ای به نام آلودگی با ویروس کروناست که با توانمندی، ساختارهای سلامت اقتصاد، فرهنگ و روابط اجتماعی و حتی روابط خانوادگی را تحت تاثیر قرار داده است، تاکنون قریب ۴.۵ میلیون نفر در جهان مبتلا شده اند و قریب ۳۰۰هزار نفر از آنان فوت کرده اند. همه افراد در همه سنین مبتلا شدهاند، اما ابتلای سالمندان به دلیل نقصانهای ایمنی و بیماری همراه، بیشتر است. میانگین سن بالاتر از ۵۰ سال و سن افراد فوت شده هم بیشتر در گروه سالمندی است. کشورهای غربی با تکنیکهای «موثر» «مهاجر پذیری» توانسته اند گروه مولد در سن کار خود را تامین کنند و از نظر اقتصادی پاسخگوی رشد اجتماعی باشند، اما ملاحظه کردیم که همین گروه مولد و کارا نتوانست با هجمه بیماری در جمعیت سالمند مقابله کند و درمانده از ارائه خدمات شایسته شد. نگاه مصداقی به این مولفه روشن نشان میدهد که حتی با ثروت بالا و توانمندی علمی نتوانستند از عهده پاسخگویی به نیازهای سلامت سالمندان برآیند، سالمندان در بخش سلامت بطور کلی ۱۰-۵ برابر میانسالان وجوانان نیازهای سلامتی دارند. نیازهای حیاتی، روانی، اجتماعی، اقتصادی که باید توسط گروه های مولد جوان تامین شود.
در تحقیقات بزرگ چهار دلیل مرگ در جهان عبارتند از رژیم غذایی نامناسب، فشار خون بالا، استعمال دخانیات و دیابت. هر چهار عامل با بالا رفتن سن بیشتر می شوند؛ به طوری که تنها ۲۴ درصد افراد سالمند (بزرگتر از ۶۵سال) از میوه و ۴۰ درصد از سبزی مناسب استفاده می کنند. بیش از ۶۴ درصد همین افراد به فشار خون مبتلا هستند، یعنی از هر ۲۰ نفر سالمند ۱۳نفر فشار خون دارند و از هر ۱۰ نفر سالمند ۶ نفر دیابت دارند و قریب ۸۰ درصد سرطان ها را سالمندان مبتلا می شوند. هزینههای مرتبط با مراقبت از این بیماری و نگهداری سالمندان بالاترین هزینههای حوزه سلامت است که باید توسط جوانان تامین شود.نگرانی اساسی که وجود دارد آیا جوانان امروز به فکر دوره سالمندی خود هستند؟ آیا آنها به اندازه کافی فرزند دارند که پاسخگوی نیازهای خودشان در سالمندی باشد. همانطور که در پاندمی کرونا دیده شد، هیچ کشور ثروتمندی با ساختارهای تامین اجتماعی نتوانست پاسخگوی این نیاز باشد و لازم است همه چیز بر خانواده و فردیت انسان برگردد. اما وضعیت ما در رابطه با سالمندان چگونه است؟ جهان در طول ۷۰سال گذشته حدود ۵سال پیر تر شده است، یعنی میانه سنی از ۲۶.۶ به ۳۱.۳ سال رسیده است، اما در ایران متاسفانه در حدود ۶۰ سال گذشته ۱۰سال پیر تر شده ایم و میانه سن از ۲۰.۲ سال به ۳۰سال رسیده است، این اتفاق ثابت نمی ماند و همچنان پیرتر می شویم. در حال حاضر کمتر از ۱۰درصد جمعیت را سالمندان تشکیل میدهند و ما کشور جوان تلقی میشویم.
جهانیان در طول بحران کرونا شاهد بودند جوانان در هر زمینه ای ضروری بود در حوزه سلامت، در حوزه امنیت و در امور اجتماعی افتخار آفریدند. اما وضعیت چنین نمیماند و ما سالانه در حال پیر شدن هستیم.بطوریکه در ۲۰سال بعد، از پیرترین کشورها محسوب شده و در ۳۰ سال آینده پیرترین کشور جهان هستیم؛ بطوریکه از هر ۳ نفر تقریبا یک نفر بالای ۶۰سال سن دارد. تصور اینکه در این مدت کوتاه چه اتفاقی برای مردم میافتد بسیار تلخ است و حتما تلخ تر از پاندمی کروناست. جوانان با چه زحمتی باید جبران مافات کنند و حتما مدیریت امروز ما را زیر سوال برده و مصائب خود را برای همیشه به نام مدیران امروز و دیروز و فردا ثبت خواهند کرد.دنیا برای جبران این معضل فراگیر دو راه را انتخاب کرده است: ۱- تشویق به فرزندآوری پس از تشکیل خانواده که راه اصلی نجات یک جامعه است. ۲- مهاجر پذیری نیروهای کارآمد برای گرداندن چرخه اقتصاد.پاندمی کرونا نشان داد اگرچه راه حل دوم تاکنون موثر بوده، اما به دلیل سالمندی و کاهش فرزندآوری در مقابل این عارضه تسلیم شد و اقتصاد مولد سرمایه داری نتوانست پاسخگوی نیازهای مردم باشد، آنچه میماند ازدواج است و فرزندآوری که جبران این تلخی را میکند و آنرا به شیرینی غیرقابل وصفی تبدیل میکند، آیا در دنیا سمت و موقعیتی بالاتر و والاتر و پویاتر و با عظمتتر از «مادری» وجود دارد، آیا هیچ زنی میتواند بگوید من مفتخر به فلان دانش و پست و مقام هستم؛ در حالیکه از عنوان «مادری» دور باشد.