افزایش نرخ دلار در هفتهها و ماههای گذشته، آنقدر تکرار شده که دیگر واکنشی از سوی مسئولان برنمیانگیزاند اما در کسری از ثانیه، تاثیرش را با گرانی کالاها و خدمات بر زندگی مردمی که درآمدشان به ریال و هزینههایشان با دلار است میگذارد!
علیرغم تکراری شدن موضو ع افزایش نرخ ارز، قیمت تازهای که بازار از دلار رونمایی کرده است بسیار تاملبرانگیز است؛ ۲۰ هزار تومان و البته باز هم بدون هیچ واکنشی از مسئولان در سرتاسر کشور! در حالی که نرخ دلار روز به روز گرانتر میشود و در واقع ارزش پول ملی کاهش پیدا میکند، نمایندگان مجلس در تفکر فیلترینگ هستند و مسئولان دولتی از توانایی مدیریتشان تعریف و تمجید میکنند! در این میان اندک داراییهای مردم است که آب میرود و بی ارزشتر میشود و بسیاری چارهای ندارند جز اینکه با بازار دلالدوست کشور همراه شده و به خرید و فروش بپردازند. اگر تا سالهای قبل با پولهای پسانداز یک خانواده میشد خانه و ماشین مدل بالا خرید و پس از گرانیهای اخیر ، پس اندازها کفاف سکه و دلار را میداد، اکنون دیگر بسیاری از مردم راه تازهای را میروند؛ بورس.
در روزهایی که شاهد عبور دلار از سد مقاومتی ۱۹ و ۲۰ هزار تومان هستیم، بازار سهام نیز روند رو به رشدی را طی میکند؛ روز دوشنبه صعود ۴۰ هزار واحدی، شاخص بورس را به قلهای دیگر رساند و این در حالی بود که همزمان افزایش نرخ دلار و سایر ارزها از خروجی خبرگزاریها مخابره میشد.
این موضوع نشان میدهد دلار توانسته نقش خود را به عنوان محرک بازار سهام اثبات کند اما در این میان ابهامات فراوانی وجو دارد. باید توجه داشت که در همه جای دنیا وقتی پول بیارزش میشود، ارزش داراییهای دیگر مانند طلا و زمین و سهام بالا میرود اما آنچه اکنون در بورس ما رخ میدهد خارج از بحث پیوستگی با دلار است زیرا در این دو سه سال گذشته قیمت دلار پنج برابر شده اما شاخص بورس ۱۵ برابر شده است!در اینجا میتوان گفت که دلار به طور طبیعی تاثیر مستقیمی بر رشد بازار سهام نداشته و در واقع اینها دستکاری دولت و خصولتیها در بازار است و ربطی هم به اقتصاد ندارد. با این حال در شرایط کنونی بحث اصلی، محرک بودن دلار نیست بلکه بحث این است که این نرخ صعودی بورس با مولفههای اقتصادی در تضاد است.عدهای تصمیم گرفتهاند شاخص را بالا ببرند تا از این طریق منافع برخی دیگر تامین شود. به این صورت که برخی رفتند سهام خریدند مانند بانکهای خصوصی یا عدهای که در این دو سه سال همیشه اطلاع داشتند که برنامه چیست. یک بار دلار خریدند و با افزایش قیمت فروختند و سودهای میلیاردی کردند، بار دیگر به سراغ طلا و سکه رفتند و با سودهای نجومی فروختند، زمانی هم ملک و خودرو خریداری کردند و از معاملات آن سود فراوانی به جیب زدند، حالا هم نوبت به بازار سرمایه رسیده است تا سودهای آنچنانی را نصیبشان کند.در هیچ کجای دنیا این میزان هرج و مرج و تخریب در اقتصاد رخ نمیدهد. اینکه عدهای از خواص و کسانی که به رانتهای اطلاعاتی دسترسی دارند میدانند چه زمانی چه بخرند و چه زمانی آن را بفروشند.
این تصور اشتباه است که اگر یکی از بازارها نقدینگی را جذب کند در دیگر بازارها شاهد التهاب نخواهیم بود. تجربه چند سال اخیر در اقتصاد ما نشان داده این مشکل به سایر بازارها تسری پیدا میکند و وقتی گرانی به بازار ارز تسری پیدا کرد که به همه کالاها مرتبط است هم از نظر روانی و هم از نظر اثرات مستقیم، سایر کالاها هم دچار افزایش قیمت خواهند شد. حالا هم این بازی با بورس و سایر بازارها در حال انجام است؛ از یک سو شاخص بورس رشد ميکند و از سوی دیگر، تمامی بازاها مستقیم و غیرمستقیم تحت تاثیر این موضوع، افزایش قیمت را تجربه میکنند.در هفتهها و ماههای اخیر هم همین اتفاق افتاد؛ اول قیمت سهام رشد شتابانی در سه ماه اخیر داشت و بعد کمکم به بازارهای دلار، طلا، خودرو و مسکن نیز تسری پیدا کرد و این موضوع ادامهدار خواهد بود. در این میان نکته آن است که عدهای از این سیکل افزایش قیمت، مثل تمام رانتهای دیگر که دولت در اختیارشان قرار داده سودهای نجومی میبرند و تاوان این سود را مردم با تورم بیشتر و گرانی خواهند پرداخت.