مصطفی معین به عنوان سیاستمداری که در سال ۸۴ بالاترین سطح از یک رویداد انتخاباتی را در قامت کاندیدای ریاستجمهوری تجربه کرده، بعد از پانزده سال همچنان بر عقایدی پافشاری میکند که آنها را زمانی در شعارهای انتخاباتی خود به کار گرفته بود. او میگوید؛ تا هنگامی که «آگاهیبخشی» نه به عنوان یک تئوری، بلکه به عنوان یک دغدغه سیاسی - اجتماعی در میان مسئولان حاکمیت شکل نگیرد، نمیتوان از تودهها انتظار کنش متناسب با شرایط سیاسی موجود را داشت. این سیاستمدار که پدیدهها را با اصول و روش آکادمیک میسنجد، برای هر علتی به دنبال ارائه یک راه حل، در خدمت معلول به وجود آمده است. معین که به نظر میرسد نوعی از «تفکر انتقادی» را در علوم سیاسی دنبال میکند؛ این تفکر را بر خلاف رفتار عرفی سایر سیاستمداران هم رده خود، تنها به یک جریان و یابخشی از حاکمیت معطوف نمیکند و سعی دارد با ارائه راه حل مبتنی بر تجربه و تئوری علمی، قدمی در راه اصلاح امور به سبک خود بردارد. آنچه در ادامه میخوانید؛ گفتوگوی خبرآنلاین با مصطفی معین، وزیر علوم دولت اصلاحات است:
پس لرزههای شیوع ویروس کرونا در سیاست دنیا هم مشهود است و به نظر میرسد نه فقط ساختارهای سیاسی، اقتصادی و بینالمللی را تغییر دهد که حتی در فضای سیاست داخلی هم تاثیرگذار باشد. پیشبینی شما از تاثیرات کرونا بر سیاست ایران چیست؟
پاندمی کرونا حکایت از بحران عمیق و دامنه داری است که آینده جامعه بشری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. بحرانی که ریشه در سه قرن توسعه نامتوازن و ناپایدار و تخریب محیط زیست در دوره صنعتی شدن است.اکنون به اجبار پاندمی کرونا، تغییر در سبک زندگی و رفتار اجتماعی مردم، روابط کشورها و سیاستهای جهانی الزامی شده است. تغییر «زیست اجتماعی» به «زیست فردی» و خانه نشینی، در مخاطره قرار گرفتن فضای عمومی و جامعه مدنی با حضور بیشتر در فضای مجازی و کاهش تعاملات اجتماعی، افزایش خشونتهای خانگی، درون نگری و مرگ اندیشی و فوت در انزوا، افزایش اختلالات سلامت روانی و اجتماعی بخشی از این تغییرات است.همچنین مقولاتی چون آزادی تجارت و اقتصاد، تشکیل اتحادیههای بینالمللی و جهانی سازی فرهنگ و اقتصاد رو به کم رنگ شدن گذاشته و تحت الشعاع برنامههای توسعه ملی کشورها قرار گرفته است. بروز بحران جهانی پاندمی کرونا علیرغم خسارتهای انسانی و اقتصادی سنگین آن، در مجموع به نفع سیاستهای خارجی و اوضاع داخلی کشور بوده است. فراگیر شدن شیوع کرونا، تلفات انسانی بالا و رکود اقتصادی در آمریکا و اروپای غربی و تنشهای گسترده سیاسی - اجتماعی در آمریکا، تمرکز فشارهای سیاسی و تهدید نظامی بر ایران را کاهش داد و از سوی دیگر باعث شتاب بیشتر در تغییر رویکرد سیاست خارجی کشور به سمت همکاریهای راهبردی بلند مدت اقتصادی و سیاسی با چین و روسیه گردید. در سیاست داخلی هم گرایشهای پوپولیستی و نسبت دادن همه مشکلات جامعه به «آمریکا» و «غرب» و یا «تحریم اقتصادی» که پیش از این اوج گرفته بود در نهایت با تاکید رهبری به حمایت بیشتری از تولید داخلی و صادرات غیر نفتی منجر شد.
با توجه به عوارض و مشکلات اقتصادی که این ویروس بر زندگی و معیشت مردم تحمیل کرده، فکر میکنید دامنه این مشکلات میتواند به اعتراضات سیاسی هم منجر شود؟ (خصوصا که اعتراضات اخیر مردم مبنای اقتصادی و معیشتی داشت) پیشنهاد شما به مسئولان اجرایی و نظام برای جلوگیری از بروز احتمالی چنین اتفاقی چیست؟
همه گیری کرونا یک بحران «بهداشتی»، «اقتصادی» و «اجتماعی» فراگیر است که میتواند ابعاد سیاسی و امنیتی هم پیدا کند. در همین زمان اندک از شروع کرونا که در آن قرار داریم؛ مصیبت و مرگ و میر فاجعه آمیز کرونا، سرپوش و تسکینی بر التهاب ها و تنشهای اجتماعی ناشی از فقر و فلاکت معیشتی در اثر ضعف مدیریتها، تحریم اقتصادی آمریکا و بازتاب نگران کننده اخبار اختلاس و فساد مسئولان و بخشهای مختلف حکومت بوده است. هرچند این موضوع مانند آتشی زیر خاکستر است که هر لحظه میتواند دوباره زبانه کشیده و شعلهور شود. بنابراین ضرورت دارد که تمهیداتی در سطح سیاستهای کلی نظام اندیشیده شود که مهمترین آنها ایجاد هماهنگی و وحدت عمل قوای مختلف در جهت جلب اعتماد و رضایت عمومی است. همچنین با رسیدگی سریع به مشکلات تنگنای معیشت و درآمد اقشار آسیب دیده و آسیب پذیر، انجام اصلاحات ساختاری در «نظامات تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرائی»، رونق تولید و اقتصاد و باز کردن فضای سیاسی - اجتماعی، میتوان از تکرار اعتراضات و آشوبهای خیابانی سالهای اخیر پیشگیری کرد.البته با توجه به عملکرد ضعیف چند ساله دولت و بافت نمایندگان مجلس و رویکردهای سطحی و افراطی آن انتظار چندانی از تحول و گشایش جدی در امور کشور به دور از واقع بینی است. سرمایهگذاری هرچه بیشتر دولت در بخش سلامت فردی و رفاه اجتماعی و ارتقای شاخصهای آن همچون؛ حمایتهای ویژه از اقشار کم درآمد، تقویت همبستگی ملی و مشارکت اجتماعی، گسترش دادن شبکه روابط اجتماعی و حمایتی، افزایش اعتماد و سرمایه اجتماعی و ارتقای روحیه سازگاری و تابآوری با تکیه بر نهادهای جامعه مدنی، از جمله مواردی است که برای دوره گذار از بحران و جلوگیری از تنشهای احتمالی، میتوان به مسئولان ارائه کرد. داشتن یک برنامه راهبردی ملی با نگاهی آینده نگر هم برای مدیریت شرایط حاد کنونی و هم دوران پساکرونا موضوع مهمی است.
در فاصله باقیمانده تا انتخابات ۱۴۰۰ که بیم و نگرانی از باب تکرار مشارکت پایین انتخابات اسفندماه در انتخابات ریاستجمهوری هم وجود دارد فکر میکنید تا چه میزان انتخابات پیش رو تحتالشعاع این ویروس قرار گیرد؟
فارغ از بحران کرونا و مهم تر از آن با ادامه شرایط فشار اقتصادی و سرخوردگی سیاسی جامعه، پیش بینی میشود که انتخابات ریاستجمهوری در سال آینده هم مانند انتخابات مجلس یازدهم در فضای سرد و بی نشاط و بدون رقابت واقعی برگزار شود. طبیعی است که با تضعیف نهاد انتخابات به دلیل رویکرد استصوابی شورای نگهبان و عملکرد ضعیف نمایندگان مردم و دولت و فراگیری فساد مالی و اداری، پایگاه اجتماعی قوا و نهادهای منتخب نظام هم بیش از پیش سست و متزلزل شده و مشروعیت و کارآیی خود را از دست دهند.
فارغ از بحث کرونا، فکر میکنید عملکرد دو جریان سیاسی اصلی کشور چقدر میتواند در کاهش مشارکت تاثیرگذار باشد و وظیفه و مسئولیت این دو جریان اصلی برای کمک به مشارکت حداکثری در انتخابات چیست؟
به نظر من تا زمانی که صداقت، وفای به عهد و کارآمدی احزاب، جریانها و یا فعالان سیاسی برای مردم احراز نشود، آنها منزلت و تاثیرگذاری اجتماعی لازم را نخواهند داشت. در عصر اینترنت و شبکههای اجتماعی، سوابق مثبت یا منفی مدیریتها، پاکدستی یا فساد مالی و یا اداری و آلودگی به مفاسدی از قبیل رشوه، رانتخواری و آقازادگی و... قابل جستجو و استناد است.
شما قائل به شعار «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تمومه ماجرا» هستید؟ یا فکر میکنید این شعار بیشتر جنبه اعتراضی و مقطعی داشت و بازهم در انتخابات ۱۴۰۰ رجوع مردم به سمت کاندیداهای این دو جریان خواهد بود تا چهرههای مستقل و جدید؟
فعلا که شعار بالا بیانگر بیاعتمادی و انتقاد جامعه و به ویژه نسل جوان نسبت به عملکرد جناحهای سیاسی است و در کوتاه مدت و میان مدت هم ادامه خواهد داشت. همانطور که در پاسخ به پرسشهای قبلی گفتم، هم انگیزه جدی برای مشارکت فعال در انتخابات در فضای کنونی جامعه احساس نمیشود و هم تفاوت و تمایز زیادی بین نامزدان انتخاباتی قائل نخواهند بود و یکی از افراد که از فیلتر «استصواب» گذشته با رأی اقلیت رئیسجمهور خواهد شد.
شاید تا چند سال پیش ظهور و بروز یک جریان سوم بعید و دور از ذهن بود، اما بعد از انتخابات اخیر و اینکه تا حدی میتوان گفت شعار «اصلاح طلب اصولگرا دیگه تموم ماجرا» عینیت پیدا کرد، بعید به نظر نمی رسد شاهد ظهور و بروز جریان سومی باشیم؟ شما چنین امری را محتمل میدانید؟ شاخصههای این جریان چه میتواند باشد؟
تا وقتی که به دلیل تحریم، امکان صادر کردن انبوه نفت خام و درآمدهای دلاری بادآورده وجود نداشته باشد، با فرض سالم بودن فرآیند انتخابات، باز هم امکان توزیع فلهای پول برای به اصطلاح داغ کردن تنور انتخابات کمترخواهد بود و به همان نسبت هم ظهور پر سر و صدای احزاب یک شبه، جریانهای فرصت طلب بیریشه و رأی سازیهای انبوه کمتر میشود.در عین حال علیرغم این شرایط پر مشقت اقتصادی و آلودگیهای مالی، هنوز هم ادعای مبارزه با فساد، جوان گرایی، ایجاد اشتغال و... با روش عوام گرایی و عوام فریبی و پوپولیسم حرف اول را در تبلیغات انتخاباتی خواهد زد. در چنین فضایی شعارها «اصلاح طلبانه و ظاهرفریب» ولی عملکردها «غیرعادلانه»، «غیر اخلاقی»، «افراطی و خشن» و «عوامانه» خواهد بود.
راهکار شما برای احیا و تاثیرگذار بودن دوباره این دو جریان اصلی در بین مردم چیست؟ کادرسازی؟ جوانگرایی؟ تغییر لیدر؟ تغییر شعار و اصول و...؟
تا زمانی که احزاب و فعالان سیاسی به نقد و ارزیابی عملکردهای خود ننشینند و با رویکردی علمی و صادقانه نقاط ضعف و قوت آنها را مشخص نکنند و برنامه کاری خود را برای آینده ارائه ندهند، اعتماد و سرمایه اجتماعی از دست رفته بر نخواهد گشت. یکی از ضعفهای اساسی امروز، شکافی است که بین نظریه پردازان و فعالان و جریانهای سیاسی با توده مردم و شرایط زندگی و نیازهای آنها به وجود آمده است.بازگشت احزاب و جناحهای سیاسی چه اصلاح طلب یا اصولگرا به کار در عرصههای اجتماعی و مدنی، نهادهای غیردولتی و مطالعه و شناخت مسائل و مشکلات و «درد و رنج مبتلا به مردم» و گروههای آسیب دیده و زیر خط فقر، راهبردی ضرورتی و گریزناپذیر برای اعاده حیثیت و جلب اعتماد عمومی به آنها است. نباید تنها به کوتاه مدت نگاه کرد و فقط رسیدن به قدرت را هدف گیری کرد. کمک به افزایش آگاهیهای سیاسی، اجتماعی، حقوقی و مدنی مردم؛ احساس امنیت فکری و اجتماعی و اقتصادی جامعه و «تامین آینده کشور و نسل جوان» اهمیت دارد. باید بدانیم ریاستها و پستهای سیاسی تنها امانت و وسیلهای برای خدمت به تودههای بی نام و نشانی است که قربانیان اصلی بی تدبیریها و سیاست بازیهای رایج و تنازع بقا در کشور بودهاند.نیازی نیست که برای رسیدن به قدرت تحت هر شرایط و یا هر روشی را به کار گرفت، چنانچه زمینههای اجتماعی و شناخت و آگاهی و اعتماد مردم، جوانان و فرهیختگان جامعه فراهم شود، با خواست جامعه، خود قدرت و مسئولیت به سراغ شایستگان خواهد رفت!
موسوی: اسرائیل نمی تواند به جمهوری اسلامی ایران بگوید کجا حضور داشته باشد
پاسخ آمریکا را به وقتش میدهیم
گروه سیاسی: سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرد: ایران به وقت مقتضی پاسخ لازم به اقدام تروریستی آمریکا در مورد هواپیما مسافربری را خواهد داد.
سید عباس موسوی در نشست خبری با خبرنگاران با اشاره به سفر اخیر ظریف به مسکو اظهار کرد: آقای ظریف در جریان این سفر علاوه بر دیدار با آقای لاوروف از طریق خط تلفنی امن یک ساعت با آقای پوتین در مورد مسائل دوجانبه و تحولات بینالمللی و منطقه رایزنی کردند.وی در مورد اظهارات اخیر پمپئو در ارتباط با تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران و تلاشهای این کشور در این زمینه گفت: بر اساس رایزنیها و تماسهایی که ما با دوستان مان داشتیم، بعید میدانم که آمریکاییها به اهداف خود در این زمینه دست پیدا کنند. موسوی در پاسخ به سئوالی در مورد اظهارات اخیر نتانیاهو مبنی بر اینکه ما اجازه نمیدهیم که ایران در نواحی مرزی سرزمینهای اشغالی حضور پیدا کند، گفت: آقای نتانیاهو مثل آقای هوک حرف زیاد میزند. ما نه حضور نظامی در جایی داریم و نه قصد داریم به صورت دائمی حضور نظامی در جایی داشته باشیم.وی با تاکید بر اینکه حضور ایران در سوریه مستشاری است و این حضور به درخواست دولت سوریه انجام شده است، گفت: آنها هستند که باید مقداری خود را جمع و جور کنند. گرچه از اساس موجودیت آنها برای ما و کشورهای منطقه و حتی در سطح جهانی غیرمشروع و غیرقانونی است. آنها در جایگاهی نیستند که به جمهوری اسلامی ایران بگویند کجا حضور داشته باشد و چگونه حضور داشته باشد. اینها حرفهای زیادی است که آقای نتانیاهو مطرح میکند. وی همچنین در مورد اظهارات برایان هوک در جریان سفرهایی که به برخی از کشورهای منطقه داشته از جمله ادعای اینکه رئیسجمهور آمریکا در کنار ملت ایران است، گفت: آقای هوک حرفهای زیادی میزند. حرفهای مجانی میزند و از طرف دیگر با توجه به شرایط آمریکا و بر اساس توهماتی که دارد به یک دورهگردی افتادهاند.
وی با بیان اینکه حرفهای وی بی اساس است، گفت: از جمله ادعای مضحکی که مطرح کرده بود مبنی بر اینکه رئیسجمهور آمریکا کنار مردم ایران است. واقعیت آن است که رئیسجمهور آمریکا مقابل ملت ایران است.موسوی با اشاره به تحریم اقتصادی اعمال شده از سوی آمریکا علیه ایران و تهدید فشارها علیه کشورمان در زمان ریاست جمهوری ترامپ گفت: اقداماتی که او علیه شهروندان ایرانی در ارتباط با تروریسم اقتصادی و یا تحریمها انجام داده آیا این بیانگر این است که او کنار مردم ایران ایستاده است؟ به خاطر بستن راههای قانونی و محدودیتهایی که برای ارسال دارو به ایران ایجاد کرده تعدادی از کودکان بیمار ما جان خود را از دست دادهاند و بیمارانی که دچار بیماری صعبالعلاج هستند در تهیه داروهای خود با مشکل روبرو هستند. سخنگوی وزارت خارجه با برشمردن برخی دیگر از اقدامات نامشروع دولت آمریکا علیه ایران، گفت: دولت آمریکا تمام مقررات بینالمللی را زیر پا میگذارد و با قلدری و یکجانبه گرایی عمل میکند. آیا این اقدامات به معنای ایستادن کنار ملت ایران است؟ ملت ایران به این حرفها توجهی نمی کند. آنها قهرمان ملت ایران در عرصه مبارزه با تروریسم را بزدلانه ترور کردند. مردم ایران به این حرفهای بی پایه و بی اساس مقامات آمریکایی توجهی ندارند.موسوی همچنین در پاسخ به سئوالی مبنی بر اینکه واکنش اروپا به نامه اخیر وزیر امور خارجه کشورمان به مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در ارتباط با فعال شدن مکانیزم حل اختلاف که در برجام قید شده، چه بوده؟ گفـت: تا آنجا که میدانم اروپاییها اعلام کردهاند که این نامه را دریافت کردهاند ولی فکر نمی کنم که پاسخی به آن داده باشند. در این مورد اطلاع دقیقی ندارم و باید بپرسم.وی همچنین در پاسخ به این سئوال که آیا در جریان سفر ظریف به مسکو ایران و روسیه در ارتباط با موضوع برجام نیز رایزنی و گفتوگو کردند گفت: بخشی از رایزنیهای دو کشور ایران و روسیه در جریان این سفر مربوط به برجام و تلاشهای آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران بود.
سخنگوی وزارت خارجه در پاسخ به سئوالی در ارتباط با ریاست جمهوری آمریکا از جمله برنامه حزب دموکرات این کشور برای انتخابات پیش رو گفت: این مسائل، مسائل داخلی آمریکاست و ارتباط مستقیمی به ایران پیدا نمی کند.وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران از حدود چهار دهه پیش همه این دولتها با گرایشهای مختلف حزبی را آزموده است. ملت ایران حافظه قوی تاریخی دارد و به ذهن خود سپرده است که دولتهای آمریکا چه دموکرات و چه جمهوری خواه چه اقدامات خصمانه ای را علیه ملت ایران در سطوح و مقاطع مختلف انجام دادهاند.این دیپلمات کشورمان ادامه داد: برای جمهوری اسلامی ایران اینکه چه کسی در آمریکا سرکار بیاید و چه گرایشی داشته باشد اهمیتی ندارد. ایران کاری به حرفها و تبلیغات آنها در انتخابات ندارد. ما به رویکرد و رفتار آنها نگاه میکنیم و بر اساس شرایط و مقتضیات واکنشهای مقتضی را خواهیم داشت.موسوی تاکید کرد: ما هیچ حساب ویژه ای روی اینکه چه کسی و چه دولتی در آمریکا سرکار باشد باز نکرده و نخواهیم کرد.سخنگوی وزارت خارجه همچنین در واکنش به اظهارات اخیر پامپئو مبنی بر اینکه تضمین میکنیم تحریمهای تسلیحاتی ایران تمدید خواهد شد و واکنش ایران به این سخنان تصریح کرد: ما میدانیم که آمریکاییها از هیچ تلاشی برای پیگیری این موضوع فروگذاری نکرده اند. تا آنجا که خبر داریم فشارهای زیادی را به کشورها در سطح شورای امنیت (اعضای دائم و غیردائم) و سطوح منطقه ای آورده اند.موسوی ادامه داد: ما این موضوع را به آنها، دوستان خودمان و همچنین اعضای شورای امنیت گفته ایم که این مسئله برای جمهوری اسلامی ایران قابل قبول نیست و آنها نباید تحت فشار آمریکا ایران را از این حق قانونی خود که در قطعنامه ۲۲۳۱ آمده محروم کنند و قطعا چنین مسئله ای با واکنش و حساسیت ایران مواجه خواهد شد. موسوی گفت: با توجه به رایزنیها و تماسهایی که با دوستان خود برقرار کرده ایم قدری بعید میدانیم که آمریکاییها به این هدف خود برسند و احتمال نمی دهیم که کشورهای مختلف تن به این خواسته قلدر مابانه و نامشروع آمریکایی بدهند.