همین موضوع هم سبب شده که کارشناسان و تحلیلگران نگران ادامه این اوضاع و تبعات اجتماعی آن باشند. یکی از این تحلیلگران عضو تشخیص مصلحت نظام و نماینده پیشین مجلس است. غلامرضا مصباحی مقدم با به انتقاد از عملکرد دولت در حوزه اقتصادی پرداخت و گفت: «اگرچه زحمات زیادی میکشد، اما به جای اینکه اقتصاد کشور را مدیریت کند، اقداماتی انجام میدهد که وضع را خرابتر و بدتر میکند». وی افزود: «رشد قیمتها ناشی از رشد نقدینگی است. رشد نقدینگی همه مصیبتها را برای اقتصاد ما رقم زده است. همین رشد نقدینگی است که سبب شده تورم ۳۰، ۴۰ درصدی شود، قیمتها بی ثبات باشد و قیمت ارز بالا برود. همین رشد نقدینگی است که موجب افزایش قمیت کالاهای وارداتی و به تبع آن سایر کالاها شده است. در نهایت، همین رشد نقدینگی است که مردم را فقیرتر و سفرههای آنها را کوچکتر میکند.»این فعال سیاسی اصولگرا که سابقه ریاست کمیسیون برنامه و بودجه مجلس را نیز دارد، تاکید کرد: «دولت میباید اقتصاد کشور را حتی در شرایط تحریمی به گونهای مدیریت میکرد که ما شاهد ثبات باشیم نه بی ثباتی. این وضعیت بسیاری نگران کننده است. من بیش ازهر چیزی نگران وضع خانوادههایی هستیم که درآمد آنان ثابت و اندک است. دولت به خیال خودش با ۱۵، ۲۰ درصد افزایش درآمد سالانه، مشکل آنان را حل کرده است، اما این بی ثباتی قیمتها سبب شده مردم علاوه بر احساس فشار از نظر اقتصادی، احساس اضطراب و نگرانی هم داشته باشند».مصباحی مقدم در پاسخ به اینکه دولت باید چه میکرد و نکرد؟ گفت: «باید کار را به دست اهل آن میسپردند. اگر کار درست اهل آن بود مسائل اینطور نمیشد. درست است که تحریم بخش عمدهای از درآمدهای ما را کاهش داده است و حتی موجب شده که درآمدهای ارزی ما امکان انتقال نداشته باشند. ما این مسائل را درک میکنیم، اما هنر این است که در این شرایط، بتوان کشور را اداره کرد».وی با تاکید بر اینکه «دولت به مقتضای شرایط جنگ اقتصادی عمل نمیکند» گفت: «شرایط جنگ اقتصادی اقتضا میکند که معیشت مردم در یک حد قابل قبول و با ثبات قیمتها تامین شود ولو اینکه به یک مدیریت ویژه نیاز باشد. اما تصور دولت این است که ما در یک شرایط طبیعی قرار داریم و نیازی به اینکه معیشت مردم مدیریت شود، وجود ندارد!»این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به اینکه تبعات ادامه این وضعیت چیست؟ گفت: «واقع آن است که من نگران بازتابهای اجتماعی مساله هستم، چون به گونهای رقم خورده که تحمل آن برای عامه مردم سخت است. عمده مشکل بیکاری به خصوص بیکاری نسل جوان است. مساله مهم دیگر هم عدم تامین حداقل نیازها برای عامه مردم. شکی ندارم که این مردم صبور هستند و همیشه ثابت کردهاند. ممکن است که همچنان هم صبر کنند، اما دولت و دولتمردان نباید در اینباره احساس خاطرجمعی کنند».
پیوند زدن پرونده ایران و آمریکا به انتخابات آمریکا امری غیرخردورزانه است؛
امیدی به بایدن برای حل مسئله وجود دارد؟
گروه بینالملل: مدتی پیش بود که جو بایدن نامزد حزب دمکرات در انتخابات آمریکا از سیاست خود در قبال ایران گفت. بایدن گفته بود که اگر رئیسجمهور شود به برجام برخواهد گشت و مسئله ایران را حل خواهد کرد؛ حالا اما شیرین هانتر استاد ایرانی-آمریکایی روابط بینالملل میگوید امیدی به جو بایدن برای حل مسئله ایران نیست.
هانتر نگاه چندان خوشبینانهای به استراتژی مشاوران سیاستخارجی بایدن در قبال ایران ندارد و تاکید میکند که این راهبرد نیاز به تشریح و بررسی جزء به جزء دارد. در این باره یك استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بینالملل گفت: پیوند زدن پرونده ایران و آمریکا به انتخابات آمریکا امری غیرخردورزانه محسوب میشود به دلیل آنکه آنچه در انتخابات ایالات متحده آمریکا رخ میدهد تغییر در استراتژیهای کلان یا دکترینها نیست بلکه با تغییر رئیسجمهور تنها تاکتیک و تکنیکها و در بالاترین وجه استراتژیها تغییر پیدا میکند، ولی اهداف استراتژیک در قالب سیاستهای کلان و دکترینهای شکل گرفته در یک نظام فرادولتی و در چارچوب روابط پیچیده سیاسی میان نهادهای قدرت در ایالات متحده آمریکا تعیین میشود که تنها یکی از آنها خانه امنیت یا جامعه اطلاعاتی آمریکا است.مهدی مطهرنیا افزود: این جامعه اطلاعاتی که شامل ۱۶ سازمان اطلاعاتی بزرگ است درتفاهم با یکدیگر در چارچوب یک جهت گیری فراحزبی در تعامل با دیگر اندیشکدهها که آنها هم فراحزبی به موضوع مینگرند در قالب پژوهشهای دو حزبی به تحقیق در موضوعات ملی میپردازند. در این منظر دکترین تحدید همکاریهای بینالمللی با ایران و محاصره منطقهای ایران در سالهای آخر دوران اوباما شروع شد و ترامپ آن را ادامه داد و تلاش کرد از سال ۲۰۱۸ به بعد آن را به دکترین تبدیل چالش ایران به دشمن نظم منطقهای و نظام بینالملل درچارچوب جنگ نامتعادل بکشاند و لذا این وضعیت استمرار آن چیزی است که در دوران اوباما شروع شده است. این تحلیلگر مسائل بینالمللی ادامه داد: به همین خاطر با روی کار آمدن بایدن، تغییری در سطوح استراتژیک و سیاستهای کلان به راحتی صورت نمیپذیرد و اساسا صورت پذیر نیست. اما با روی کارآمدن بایدن این احتمال وجود دارد که به بهانه بازگشت به برجام فضای سیاسی مثبتی برای بازگشت ایران به پای میز مذاکره و پذیرش شروط آمریکا صورت بگیرد. او افزود: با توجه به آنچه پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸ در دوران ترامپ تحت فشار حداکثری ایالت متحده آمریکا صورت گرفته ایران در بالاترین موضع محافظهکارانه در قبال آمریکا قرار دارد. منطق حضور آمریکا و اسرائیل در خلیج فارس و شکل گیری جبهه موافقت با ایالت متحده آمریکا علیه ایران به رهبری آمریکا و مدیریت اسرائیل و همکاری کشورهای عربی، بازگشت ایران را به پای میز مذاکره گرچه در ایران به بهانه روی کار آمدن جو بایدن توجیه پذیر میسازد، اما تفسیر آن در میان محافل سیاسی و امنیتی ناشی از سیاستهای آمریکا علیه ایران قلمداد میشود.مطهرنیا اظهار کرد: در جمهوری اسلامی ایران مذاکره با آمریکا نفی شده و حتی مذاکره بر سر پرونده هستهای بر اثر اضطرار و توسط رهبر معظم انقلاب شکل و محتوا گرفته است. فرمان صریح و آشکار رهبری برای افکار عمومی مبنی بر نپذیرفتن هر گونه مذاکره و حتی میانجی میان تهران و واشنگتن در صحن افکار عمومی و سخنرانیهای ایشان بیان شده و به جامعه منتقل شده است به تبع هر گونه مذاکره و پذیرش میانجی از سوی ایران درباب پرونده تهران و واشگنتن، این پرسش را ایجاد میکند که چه تغییری در آمریکا ایجاد شده است که این امر صورت میپذیرد؟ آیا تغییر جو بایدن تغییر بنیادین در آمریکا است یا تغییر حزبی به حزب دیگر و یک جناح سیاسی با جناح سیاسی دیگر است. به هر حال، این نمیتواند جوابگوی تغییر موضع در برابر آمریکا در ارتباط با تغییر و تحول در کاخ سفید تلقی شود.وی ادامه داد: تغییر فاز پرونده هستهای تهران و واشنگتن پیش از آنکه در واشنگتن رقم بخورد در تهران رقم میخورد و نگاهها بیش از آنکه به انتخابات در آمریکا باشد باید به تغییر و تحولات در دستگاه سیاست خارجی ایران و موضع گیریهای نظام جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا باشد و گرنه آنچه مسجل است آمریکا به دنبال مذاکره و رسیدن به اهداف حداکثری خود در قالب هزینههای حداقلی است و بارها اعلام کرده است حاضر به مذاکره با ایران بر سر همه مسایل در قالب اهداف تعریف شده ایالات متحده آمریکا از مذاکره با تهران است.این استاد دانشگاه بیان کرد: ایران هم بارها اعلام کرده هر گونه مذاکره با آمریکا را به نفع منافع خود نمیداند. این موضع گیری رسمی نظام جمهوری اسلامی در برابر ایالات متحده آمریکا قلمداد میشود آنچه بیشتر اهمیت دارد نه موضع گیری واشنگتن بلکه موضع گیری نظام جمهوری اسلامی ایران نه حتی دولت حاکم بر تهران بلکه حکومت حاکم بر ایران در قبال ایالات متحده آمریکا با تصمیم گیری نهایی رهبر جمهوری اسلامی ایران است.او درباره تحول در سیاستهای آمریکا در صورت روی کار آمدن بایدن گفت: آمریکا به برجام بازخواهد گشت. ولی برگشت او به برجام مشروط به پذیرش دیدگاههای آمریکا خواهد بود که در دوران ترامپ آغاز شده، اما در دوران بایدن با شدت و حدت کمتر و ادبیات محترمانهتری بیان خواهد شد. تنها تمایز همین خواهد بود. هم اکنون بایدن درباره مسائل موجود در ایران موضع گیریهای صریحی دارد. آخرین توئیت او درباره اعدام نوید افکاری نشان دهنده همین معناست و تاکید او بر مسائل حقوق بشری بیشتر از ترامپ صورت میپذیرد. وی افزود: در ضمن دمکراتها با روی کار آمدن در کاخ سفید، پتانسیلهای بیشتری برای جذب کشورهای اروپایی و حتی رقبای آمریکا در شرق برای اعمال فشار بیشتر بر ایران دارا هستند.