کد خبر: ۱۱۸۷۴۸
غرضی: ۵ هزار نفر از فرزندان مدیران در آمریکا زندگی می‌كنند!

اصلاح‌طلبان و اصول‌‌گرایان عقبه خود را از دست داده‌اند

یك کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ می‌گوید:اصلاح‌طلبان و اصول‌‌گرایان عقبه خود را از دست داده‌اند.

محمد غرضی در گفت‌وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش كه نتیجه انتخابات آمریکا چه تاثیری می‌تواند در سیاست داخلی ایران، داشته باشد؟،گفت:اگر مقداری به عقب برگردیم، اوباما با تحمیل نرم افزار سیاسی به ایران یک طرفدارانی به دست آورد و آقای ترامپ با سخت افزار سیاسی و تحریم‌ها آن دوستان آمریكا را در داخل ایران مأیوس کرد. الان دوباره با روی کار آمدن بایدن، طرفداران آمریکا در ایران به جنب و جوش می‌افتند.تقریبا ظرف این ۴۰ سال طیف اصلاح‌طلب و طیف اصول‌‌گرا امتحان خود را پس داده بودند و کم کم عقبه اجتماعی خودشان را از دست داده بودند و در انتخابات مجلس فعلی تعداد مشارکت مردم خیلی پایین بود. الان باز موقعیتی پیدا می‌شود که طرفداران آمریکا به جنب‌و‌جوش بیفتند و اصول‌‌گرایان به جنب و جوش مجدد بیفتند و یک موقعیتی برای اینکه جامعه ای داشته باشند به دست می‌آورند. اینکه تا چقدر به کشورداری منجر شود، اتفاقی نمی‌افتد، یعنی در کشورداری که مشکلات وسیع مردم مطرح است نمی‌تواند تاثیرگذاری خاصی داشته باشد. غرضی خاطر نشان كرد: در سال ۹۲ زمانی که برای ریاست‌جمهوری کاندیدا شدم نظرم این بود که تعامل بهترین گزینه در میدان عملیات است. یک قدرت سیاسی مثل ایران با یک قدرت سیاسی مثل آمریکا باید تعامل کند، ولی اگر به یک ابزاری تبدیل شود که سیاست‌های آمریکا را در منطقه دنبال کند گرفتار می‌شود و فرقی هم نمی‌کند که چپ یا راست باشد، چون همه متهم به این هستند که یک چشم داشتی به قدرت سیاسی آمریکا در منطقه دارند.هر اتفاقی بیفتد بعد از مدتی اگر از این چهارچوب خارج شود محکوم می‌شود و از بین می‌رود، یعنی هر اتفاقی که منافع ملی را دنبال نکند و منافع گروهی و حزبی را دنبال کند قربانی می‌شود و از بین می‌رود چون ایران با ۸۰ میلیون جمعیت و ۱۶۰ میلیون موبایل هر آدم زیر ۱۰ ساله هم خیلی راحت می‌فهمد که دولت‌ها چکار می‌کنند. این فعال سیاسی در ادامه گفت: اصلاح‌طلبان نشان می‌دهند که مثلا به مفاهیم آمریکایی نزدیک هستند و اصول‌‌گرایان نشان می‌دهند که مبارز مفاهیم آمریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را می‌کنند، یعنی به خارج کاری ندارند. در جنگ ۸ ساله مردم چقدر گرفتاری پیدا کردند و از سر گذراندند، اما از اصلاح‌طلب و اصول‌‌گرا هیچ خبری در جریان جنگ نبود، یا کسی به خاطر اصلاح‌طلبی و اصول‌‌گرایی شهید نشد و هرکسی که شهید شد به خاطر انقلاب بود. می‌خواهم بگویم که احزاب و گروه‌ها تمامی تصمیماتشان بر این است که قدرت سیاسی داخل را حفظ کنند و رقیب را از میدان بیرون کنند، لذا در روابط خارجی هم حواسشان جمع جریان داخلی است و کمتر به روابط خارجی توجه می‌کنند. این تعاریفی که در سطح جهانی مطرح می‌شود در اتاق‌های در بسته گروه‌ها و احزاب فرع بر قدرت سیاسی داخلی است.وی درباره مشکلات کشور گفت:اینکه کشور را دچار مشکل بدانیم من مخالف هستم. کشور ما ثروتمند و توانمند است و ملت زحمتکش و انقلابی دارد. این گرفتاری‌ها متعلق به صاحبان قدرت و امتیازطلبان است، وگرنه مردم با جریان جنگ و جریان گرانی و .. دست و پنجه نرم کردند، اینکه بخواهیم مسائل اداری کشور را دسته بندی کنیم به این نکته می‌رسیم که عده‌ای دائم امتیازات مردم را به نفع خودشان مصادره کرده‌اند، مثلا انتخابات یا اموال یا قوانین را به نفع خودشان مصادره می‌کنند و به عنوان دفاع از انقلاب و ایران ظاهر می‌شوند و بعد که از آنها بازخواست می‌شود در و پنجره را می‌بندند و پنهان می‌شوند. من در دسته‌بندی گرفتاری را متعلق به نوع تفکر اداره کشور می‌دانم که حدود ۱۰۰ سال است به همین شکل بوده است، یعنی بعد از مشروطه همه صاحبان قدرت(رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر) امتیازاتی را از مردم سلب کردند و به نفع خودشان استفاده کردند و مردم محروم ماندند و (مردم) از این روش حکومت بسیار ناراضی هستند.  وزیر نفت دولت هاشمی در خصوص  انتخابات ۱۴۰۰ هم گفت: اصول‌‌گرایان تمام حاکمیت، دولت، مجلس و قوای قضاییه را می‌خواهند، کما اینکه اصلاح‌طلبان نیز همین‌گونه هستند، منتهی با هم تعامل می‌کنند، یعنی بخش‌های مختلف را به هم واگذار می‌کنند و در یک چیزی شریک هستند: زیر زندگی و زیر معیشت برای مردم؛ یعنی آنها در این شراکت دارند و بقیه را بین هم تقسیم می‌کنند. شما ببینید از این ۵ هزار اولاد مدیران اصلاح‌طلب و اصول‌‌گرا که در آمریکا هستند چگونه امتیازات را بین خودشان تقسیم کرده‌اند و اصلا مشخص نیست که او پسر یک اصول‌‌گرا است یا پسر یک اصلاح‌طلب. شما کشور را مقداری سیاسی می‌بینید و من بیشتر آن را اداری می‌دانم. آنها در بالا دعوای زرگری راه می‌اندازند و در زیر منافع را تقسیم می‌کنند. غرضی در باره شعار اصول‌‌گرا اصلاح‌طلب دیگه تمومه ماجرا و عبور از اصلاح‌طلبی و اصول‌‌گرایی گفت:سه نکته خدمتتان عرض می‌کنم: انقلاب مشروطه را مردم انجام دادند و بعد احزاب و گروه‌ها در صحنه اداره کشور ظهور کردند. انقلاب ملی شدن صنعت نفت را مردم انجام دادند و حتی در ۳۰ تیر شهید دادند و بعد احزاب و گروه‌ها به جان هم افتادند و نتیجه آن کودتا بود. انقلاب ۲۲ بهمن را مردم انجام دادند اما گروه‌ها و احزاب تلاش کردند که بر امور مسلط شوند و انقلاب به تدریج در لاک خودش مانده است ولی گروه‌ها و احزاب با هم دعوا می‌کنند و امتیاز طلبی می‌کنند. اینکه الان دولت بعدی به چه صورت در بیاید و به چه شکلی باشد را من نمی‌دانم.به طور کلی دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌‌گرا اعتبارشان کم شد تا این شعار درآمد که اصول‌‌گرا اصلاح‌طلب دیگر مورد تایید انقلاب و مردم نیستند و این اتفاق در ۳ حادثه قبلی هم ظرف ۱۰۰ سال گذشته اتفاق افتاده است، یعنی مردم دائم به احزاب و گروه‌ها پشت کرده‌اند و این طبیعت خدا جوی ملت ایران است که زمانی که کسانی به قدرت می‌رسند و امتیاز طلب می‌شوند مردم آنها را رها می‌کنند.وی در خصوص فعالیت دولت‌ها در ایران گفت:همه دولت‌ها حقوق عامه را هزینه حقوق خاصه کردند. آنها دائم از جیب فقرا در آورند. دلار ۷۰ ریال بود، آقای بنی صدر وزیر دارایی رئیس‌جمهور شد و زمانی که رفت ۳۰۰ ریال شد. آقای موسوی که آمد دلار ۴۰۰ ریال بود و زمانی که رفت هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای هاشمی که آمد هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۴ هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای خاتمی که آمد ۴ هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۱۰ هزار ریال شد. آقای احمدی نژاد که آمد ۱۰ هزار ریال بود و زمانی که رفت ۳۰ هزار ریال شد و زمانی که آقای روحانی آمد دلار ۳۰ هزار ریال را تبدیل به دلار ۳۰۰ هزار ریالی کرد. حواسمان جمع باشد که در قاعده جامعه اگر حقوقش ضایع شود حکومت در گرفتاری می‌ماند. امکان ندارد حکومتی که حقوق عامه را ضایع کند اعتبار پیدا کند.

 

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1399/8/27 -  شماره 4785
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۸۷۴۸
غرضی: ۵ هزار نفر از فرزندان مدیران در آمریکا زندگی می‌كنند!

اصلاح‌طلبان و اصول‌‌گرایان عقبه خود را از دست داده‌اند

یك کاندیدای انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۹۲ می‌گوید:اصلاح‌طلبان و اصول‌‌گرایان عقبه خود را از دست داده‌اند.

محمد غرضی در گفت‌وگو با خبرآنلاین در پاسخ به این پرسش كه نتیجه انتخابات آمریکا چه تاثیری می‌تواند در سیاست داخلی ایران، داشته باشد؟،گفت:اگر مقداری به عقب برگردیم، اوباما با تحمیل نرم افزار سیاسی به ایران یک طرفدارانی به دست آورد و آقای ترامپ با سخت افزار سیاسی و تحریم‌ها آن دوستان آمریكا را در داخل ایران مأیوس کرد. الان دوباره با روی کار آمدن بایدن، طرفداران آمریکا در ایران به جنب و جوش می‌افتند.تقریبا ظرف این ۴۰ سال طیف اصلاح‌طلب و طیف اصول‌‌گرا امتحان خود را پس داده بودند و کم کم عقبه اجتماعی خودشان را از دست داده بودند و در انتخابات مجلس فعلی تعداد مشارکت مردم خیلی پایین بود. الان باز موقعیتی پیدا می‌شود که طرفداران آمریکا به جنب‌و‌جوش بیفتند و اصول‌‌گرایان به جنب و جوش مجدد بیفتند و یک موقعیتی برای اینکه جامعه ای داشته باشند به دست می‌آورند. اینکه تا چقدر به کشورداری منجر شود، اتفاقی نمی‌افتد، یعنی در کشورداری که مشکلات وسیع مردم مطرح است نمی‌تواند تاثیرگذاری خاصی داشته باشد. غرضی خاطر نشان كرد: در سال ۹۲ زمانی که برای ریاست‌جمهوری کاندیدا شدم نظرم این بود که تعامل بهترین گزینه در میدان عملیات است. یک قدرت سیاسی مثل ایران با یک قدرت سیاسی مثل آمریکا باید تعامل کند، ولی اگر به یک ابزاری تبدیل شود که سیاست‌های آمریکا را در منطقه دنبال کند گرفتار می‌شود و فرقی هم نمی‌کند که چپ یا راست باشد، چون همه متهم به این هستند که یک چشم داشتی به قدرت سیاسی آمریکا در منطقه دارند.هر اتفاقی بیفتد بعد از مدتی اگر از این چهارچوب خارج شود محکوم می‌شود و از بین می‌رود، یعنی هر اتفاقی که منافع ملی را دنبال نکند و منافع گروهی و حزبی را دنبال کند قربانی می‌شود و از بین می‌رود چون ایران با ۸۰ میلیون جمعیت و ۱۶۰ میلیون موبایل هر آدم زیر ۱۰ ساله هم خیلی راحت می‌فهمد که دولت‌ها چکار می‌کنند. این فعال سیاسی در ادامه گفت: اصلاح‌طلبان نشان می‌دهند که مثلا به مفاهیم آمریکایی نزدیک هستند و اصول‌‌گرایان نشان می‌دهند که مبارز مفاهیم آمریکایی هستند. هر دو برای جذب طرفدار در داخل این کار را می‌کنند، یعنی به خارج کاری ندارند. در جنگ ۸ ساله مردم چقدر گرفتاری پیدا کردند و از سر گذراندند، اما از اصلاح‌طلب و اصول‌‌گرا هیچ خبری در جریان جنگ نبود، یا کسی به خاطر اصلاح‌طلبی و اصول‌‌گرایی شهید نشد و هرکسی که شهید شد به خاطر انقلاب بود. می‌خواهم بگویم که احزاب و گروه‌ها تمامی تصمیماتشان بر این است که قدرت سیاسی داخل را حفظ کنند و رقیب را از میدان بیرون کنند، لذا در روابط خارجی هم حواسشان جمع جریان داخلی است و کمتر به روابط خارجی توجه می‌کنند. این تعاریفی که در سطح جهانی مطرح می‌شود در اتاق‌های در بسته گروه‌ها و احزاب فرع بر قدرت سیاسی داخلی است.وی درباره مشکلات کشور گفت:اینکه کشور را دچار مشکل بدانیم من مخالف هستم. کشور ما ثروتمند و توانمند است و ملت زحمتکش و انقلابی دارد. این گرفتاری‌ها متعلق به صاحبان قدرت و امتیازطلبان است، وگرنه مردم با جریان جنگ و جریان گرانی و .. دست و پنجه نرم کردند، اینکه بخواهیم مسائل اداری کشور را دسته بندی کنیم به این نکته می‌رسیم که عده‌ای دائم امتیازات مردم را به نفع خودشان مصادره کرده‌اند، مثلا انتخابات یا اموال یا قوانین را به نفع خودشان مصادره می‌کنند و به عنوان دفاع از انقلاب و ایران ظاهر می‌شوند و بعد که از آنها بازخواست می‌شود در و پنجره را می‌بندند و پنهان می‌شوند. من در دسته‌بندی گرفتاری را متعلق به نوع تفکر اداره کشور می‌دانم که حدود ۱۰۰ سال است به همین شکل بوده است، یعنی بعد از مشروطه همه صاحبان قدرت(رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر) امتیازاتی را از مردم سلب کردند و به نفع خودشان استفاده کردند و مردم محروم ماندند و (مردم) از این روش حکومت بسیار ناراضی هستند.  وزیر نفت دولت هاشمی در خصوص  انتخابات ۱۴۰۰ هم گفت: اصول‌‌گرایان تمام حاکمیت، دولت، مجلس و قوای قضاییه را می‌خواهند، کما اینکه اصلاح‌طلبان نیز همین‌گونه هستند، منتهی با هم تعامل می‌کنند، یعنی بخش‌های مختلف را به هم واگذار می‌کنند و در یک چیزی شریک هستند: زیر زندگی و زیر معیشت برای مردم؛ یعنی آنها در این شراکت دارند و بقیه را بین هم تقسیم می‌کنند. شما ببینید از این ۵ هزار اولاد مدیران اصلاح‌طلب و اصول‌‌گرا که در آمریکا هستند چگونه امتیازات را بین خودشان تقسیم کرده‌اند و اصلا مشخص نیست که او پسر یک اصول‌‌گرا است یا پسر یک اصلاح‌طلب. شما کشور را مقداری سیاسی می‌بینید و من بیشتر آن را اداری می‌دانم. آنها در بالا دعوای زرگری راه می‌اندازند و در زیر منافع را تقسیم می‌کنند. غرضی در باره شعار اصول‌‌گرا اصلاح‌طلب دیگه تمومه ماجرا و عبور از اصلاح‌طلبی و اصول‌‌گرایی گفت:سه نکته خدمتتان عرض می‌کنم: انقلاب مشروطه را مردم انجام دادند و بعد احزاب و گروه‌ها در صحنه اداره کشور ظهور کردند. انقلاب ملی شدن صنعت نفت را مردم انجام دادند و حتی در ۳۰ تیر شهید دادند و بعد احزاب و گروه‌ها به جان هم افتادند و نتیجه آن کودتا بود. انقلاب ۲۲ بهمن را مردم انجام دادند اما گروه‌ها و احزاب تلاش کردند که بر امور مسلط شوند و انقلاب به تدریج در لاک خودش مانده است ولی گروه‌ها و احزاب با هم دعوا می‌کنند و امتیاز طلبی می‌کنند. اینکه الان دولت بعدی به چه صورت در بیاید و به چه شکلی باشد را من نمی‌دانم.به طور کلی دو جناح اصلاح‌طلب و اصول‌‌گرا اعتبارشان کم شد تا این شعار درآمد که اصول‌‌گرا اصلاح‌طلب دیگر مورد تایید انقلاب و مردم نیستند و این اتفاق در ۳ حادثه قبلی هم ظرف ۱۰۰ سال گذشته اتفاق افتاده است، یعنی مردم دائم به احزاب و گروه‌ها پشت کرده‌اند و این طبیعت خدا جوی ملت ایران است که زمانی که کسانی به قدرت می‌رسند و امتیاز طلب می‌شوند مردم آنها را رها می‌کنند.وی در خصوص فعالیت دولت‌ها در ایران گفت:همه دولت‌ها حقوق عامه را هزینه حقوق خاصه کردند. آنها دائم از جیب فقرا در آورند. دلار ۷۰ ریال بود، آقای بنی صدر وزیر دارایی رئیس‌جمهور شد و زمانی که رفت ۳۰۰ ریال شد. آقای موسوی که آمد دلار ۴۰۰ ریال بود و زمانی که رفت هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای هاشمی که آمد هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۴ هزار و ۵۰۰ ریال شد. آقای خاتمی که آمد ۴ هزار و ۵۰۰ ریال بود و زمانی که رفت ۱۰ هزار ریال شد. آقای احمدی نژاد که آمد ۱۰ هزار ریال بود و زمانی که رفت ۳۰ هزار ریال شد و زمانی که آقای روحانی آمد دلار ۳۰ هزار ریال را تبدیل به دلار ۳۰۰ هزار ریالی کرد. حواسمان جمع باشد که در قاعده جامعه اگر حقوقش ضایع شود حکومت در گرفتاری می‌ماند. امکان ندارد حکومتی که حقوق عامه را ضایع کند اعتبار پیدا کند.

 

 

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد