محمدرضا باهنر در گفتوگو با ایسنا گفت: متاسفانه قانون انتخابات بیشترین تغییرات را در ۲۰ تا ۳۰ سال گذشته داشته است. من یک تئوری کلی دارم و آن زمان که در مجلس بودم هم نظرم همین بود که چون مجلس خودش نتیجه انتخابات است، ورود مجلس به قانون انتخابات میتواند تضادی به وجود آورد و گرفتاری ایجاد کند. در جلسهای اداره مجلس به عهده من بود و آقایان نمایندهها برای اصلاح قانون انتخابات شرط و شروط بسیاری میگذاشتند تا نامزدها چه ویژگیهایی داشته باشند و به خودشان که میرسید خود را معاف میکردند و میگفتند نمایندهها شامل نمیشوند. در آن جلسه گفتم شما چرا اینقدر پیشنهادات بهمریخته میدهید؟ بگویید به غیر از نمایندههای موجود کسی حق کاندیداتوری ندارد! این مسئله را حل میکند.این طنز ماجراست اما بهجد معتقدم قانون انتخابات باید نه اینکه از دسترس نمایندهها خارج شود اما با ضوابطی پیش رود. ما در مجمع تشخیص برای سیاستهای کلی انتخابات موضوع را پیگیری کردیم و چندین سال است که ابلاغ شده و بسیاری از تضادهای داخلی را رفع کرده است. مثلاً گفتیم قانون انتخابات کمتر از فاصلهای دهساله نمیتواند اصلاح شود یا گفتیم اصلاح قانون باید مبتنی بر لایحه باشد نه طرح. یعنی دولت و مجلس باهم به این جمعبندی برسند که اصلاحیه ضرورت دارد. این دو کار خودش میتوانست بسیاری از پارادوکسهای داخلی را حل کند.وی در پاسخ به این پرسش كه در مجلس دهم یکی از انتقادات اساسی به شیوه ریاست آقای لاریجانی، همراهی وی با دولت در مسائل مختلف و به ویژه تصویب برجام بود که البته از سوی جریان منتقد دولت آقای روحانی هم مطرح میشد، شما این انتقادات را قبول دارید؟،اظهارکرد: نمیخواهم وارد بحثهای جناحی شوم اما آقای دکتر لاریجانی که به اِشکال و به هر شکلی که هست در انتخابات اخیر صلاحیتش احراز نشد، یکی از اشکالاتی که به او گرفته بودند این بود که او در مجلس با دولت همکاری کرده است! من از بن دندان معتقدم که مجلس باید به دولت مستقر کمک کند. هرکس میخواهد باشد، جناح حاکم بر مجلس باشد یا جناح مخالفش فرقی نمیکند، دارد مملکت را اداره میکند، اینکه مجلس قرار باشد چوب لای چرخ دولت بگذارد و کارش را جلو نبرد که ظلم است.در مجموع معتقدم که در یک جاهایی از قانون اساسی باید تجدیدنظر شود، البته بدانیم که نمیشود برای هر مشکلی در کشور رفراندوم برگزار کرد، مثلاً اینکه بنزین گران شود یا نشود، شاید مردم گفتند بنزین مجانی شود! اینکه رهبری انقلاب گفتند برای هرچیز نمیتوان رفراندوم کرد به معنای مخالفت ایشان با رفراندوم نیست. اولین کسی که برای حل مسئله فلسطین به راهکار رفراندوم اشاره کرد رهبری انقلاب بود اما نه اینکه هرچیزی را به رفراندوم گذاشت. مثلاً حزبیشدن انتخابات هم میتواند از موارد اصلاحی قانون اساسی باشد. باهنر درباره مشاركت در انتخابات ادامه داد: در مشارکت و رقابت هم باز بخشی از امر به مسئولان حکومتی باز میگردد اگر مشارکت قرار است زیاد شود، فضای سیاسی باید باز شود نه اینکه بگوییم رقبای ما را رد کنید چون ما میخواهیم انتخاب شویم. یک قهرمان دو هم وقتی میخواهد مدال بیاورد باید بتواند با دیگران رقابت کند، اگر همه رقبا را کنار بگذارد که دیگر چه رقابتی و چه قهرمانی؟ در لیگ هم اگر تیمی قهرمان میشود ۳۰ بازی سخت را پیشرو داشته است وگرنه یک تیم لیگ برتری را به مصاف یک تیم دسته سومی بفرستید و ده گل هم به آن تیم بزند هنری نیست. بنابراین یکی از راههای بالابردن مشارکت این است که فضا باز شود. وقتی میگوییم فضا باز شود نه اینکه فتنهگر و اغتشاشگر و هنجارشکن وارد شوند ولی هستند کسانی که نظام را قبول دارند و فعال سیاسی هستند اما نقد دارند، اصلأ باهنر را قبول ندارند و از دولت فعلی خوششان نمیآید، مثلاً با حزب موتلفه یا جامعه اسلامی مهندسین نمیتوانند کار کنند اما حق فعالیت و حضور و تلاش برای کسب رای دارند.