به گزارش دیدهبان ایران؛ محمدجواد آذری جهرمی در پاسخ به اینکه چقدر مقایسههایی که بین دولت سیزدهم با دولت ۸ساله روحانی انجام میشود، درست است؟افزود: قیاس بین دولت شاید قیاس دقیقی نباشد، چرا که جهتها، اهداف و راهبردهای دولتها و همچنین مجریان عالی در دولتها متفاوتند. وقتی سخن از کلیت دولتها باشد، ارزشمندتر این است که هر دولتی را با وعدهها و قولهایی که خودش داده است، مقایسه کرد و بررسی کرد که چه میزان انحراف از معیار داشته است. تلاشهای دولت روحانی برای تامین مخارج اداره کشور از محل افزایش نرخ حاملهای انرژی باعث فاجعه آبان ۹۸ شد و پس از آن ضایعه غیرقابل جبران شهادت حاج قاسم عزیز بر شدت یافتن فشارها بر ایران افزود. شاید فاجعه شلیک به هواپیمای اوکراینی، ضربه نهایی به سرمایه اجتماعی بود و مجموع این شرایط باعث شد تا دولت در سالهای پایانی شرایط مناسبی را تجربه نکند. اینکه چه شد شرایط به آن وضعیت رسید، موضوع مهمی است، اما واقعا از دید مردمی که با شور و اشتیاق در سالهای ۹۲ و ۹۶ با همه وجود از دولت تدبیر و امید حمایت کرده بودند، دلیل مهم نبود، آنها با سفره کوچکتر مواجه بودند و اینها را از کسی طلب میکردند که به او رای داده بودند؛اما دولت آقای رئیسی زمانی بر سرکار آمد که جریان موسوم به انقلابی با شعار مجلس قوی، مجلس را در اختیار گرفته بودند. شعارهایی، چون گره نزدن اقتصاد کشور به برجام سر میدادند و به صورت پررنگ ادعا داشتند که ۸۰درصد مشکلات کشور از سوءمدیریتهای داخلی است.وی بااشاره به وعدههای دولت ادامه داد: دنبال نصف کردن تورم و یک رقمی کردن آن بودند. دنبال مقابله با هیولای فساد بودند. بنا بود اقتصاددانها را به خط کنند. بنا بود اقتدار داخلی را پشتوانه سیاست خارجی سازند و به تعبیر خودشان میدان را پشتوانه دیپلماسی کنند. بنا بود در فضای مجازی هوای گیمرها را داشته باشند و مراقب دو میلیون فالورشان باشند. بنا بود مساله بورس را در سه روز حل کنند. بنا بود وضع فرهنگ و جامعه را بهتر کنند. نرخ رشد جمعیت را افزایش دهند، ناهنجاریهای اجتماعی را کاهش دهند و خلاصه اینکه کاری کنند کارستان. بنابراین بهتر است قضاوت دولت رئیسی با همان وعدههای خودشان باشد. دو سال گذشته است و امروز شاید بهتر باشد رسانه شما با نشان دادن همان ادعاها به مخاطبان از آنها بپرسد آیا دولت سیزدهم در عمل به وعدهها موفق بوده است. قضاوت من منفی است. چرا؟ چون اول هیچ دال مرکزی گفتمانی در این دولت برای حل مشکلات کشور نمیبینم. طرح هم نکردهاند. به آنهایی که طرح کردند هم وقعی ننهادند و بالاخره پس از دو سال هنوز کسی نمیداند مدل توسعه اقتصادی دولت چیست. روال شتابان منفی شده نرخ تشکیل سرمایه چگونه میخواهد متوقف و عکس شود؟ بهرهوری با چه تدبیر و اولویتی میخواهد اصلاح شود. شرایط رکود تورمی با چه دست فرمانی میخواهد اصلاح شود. درحالیکه بخشی از دولت سیاست انقباض اقتصادی را پیش میبرد، بخشی پیش دستانه به بسط وسیع رو میآورد. جراحی اقتصادی که روی آن مانور داده شد، بیشتر باعث تشدید شرایط رکود تورمی شد. در ایجاد وفاق ملی با اشتباه بزرگ فشار بر شکافهای اجتماعی مثل بحث حجاب، یک بحران بزرگ ایجاد شد. در مبحث فضای مجازی چه کردند؟ معتقدند پیشرفت ۶۰ درصدی در شبکه ملی رخ داده است. چه اقدامی در این دو سال جز فیلترینگ گسترده انجام دادهاند که مدعی پیشرفت ۴۰ درصدی هستند. اقتصاد دیجیتال با تحریم و فیلترینگ و مهاجرتهای گسترده و عدم مدیریت در بخش حمایتگری دولت در معاونت علمی در حال نزول جدی است. در سیاست خارجی چه کردیم؟ گره سفره مردم از برجام به معاهده دهه ۸۰ با عربستان سعودی منتقل شد؟ البته عرض میکنم بهتر است از مردم نظرخواهی شود تا نظرات مردم به وضوح نمایان شود، اما آنچه در کلیات میتوانم عرض کنم، فاقد راهبرد بودن دولت مستقر و روزمرگی و تشدید مشکلات ساختاری است.برخی اوقات ادعا میشود مشکلات از دولت قبل است، بله مشکلات اقتصادی کشور از دهه ۵۰ آغاز شده است، رویکرد تعامل سازنده و اعتدال در بازهای باعث بهبود شرایط شد، اما اساسا سئوال این است که رویکرد دولت فعلی برای حل چالشها چیست؟ با دوربین درمانی صداوسیما و رسانههای گسترده حامی دولت این مسایل قابل حل نیست. در پس حضور ارزشمند میدانی، یک راهبرد مورد اطمینان و وفاق جمعی لازم است که به نظر من وجود خارجی ندارد.