دیپلماسی آب در سالهای اخیر با افزایش منازعه کشورها بر سر این عنصر کمیاب شکل گرفت و سعی کرد تا راه حلی برای حرکت از منازعه به سمت همکاری ترسیم کند. این اتمسفر اجزایی متشکل از قوانین در حوزه حق آبهها در سطوح ملی و بین المللی، ابزارهای دستگاه سیاست خارجه و قدرت چانه زنی هستند تا بتواند این امکان را برای دولتهایی که سرزمین شان در پایین دست قرار دارد، ایجاد کند و آنها را در مسیر دسترسی به حق آبه کشورهای خود قرار دهد. در این میان دیپلماسی آب اکنون یکی از راه حلهای اصلی حل مناقشه آب در سطح بین الملل محسوب میشود. نکتهای که به نظر میرسد کشور ما علی رغم ادعاهای مسوولان بهره چندانی از آن نبرده است. تالاب هیرمند در مرز افغانستان و تالاب هورالعظیم در مرز عراق دو نمونه بارز و آشکاری است که نشان میدهد علی رغم مناسبات دوستانه و رعایت حسن همسایگی در مورد دو کشور عراق و افغانستان از سوی ایران، این دو کشور توجهی به درخواستهای ایران در خصوص اختصاص حق آبه به دو تالاب هورالعظیم و هیرمند نمیکنند و همه اینها در حالی است که خشک شدن این دو تالاب بحرانهای جدی زیست محیطی را در سطح منطقه و کشور ایجاد کرده اند و حتی تبعات آن در سطوح اجتماعی، سیاسی و امنیتی نیز کاملا مشهود است. در این باره مسعود موسوی شفایی، کارشناس دیپلماسی آب و روابط بین الملل، تصریح کرد: یک معضل اساسی به لحاظ سیاسی و روابط بین الملل در منطقه ما وجود دارد که با یک بازی حاصل جمع صفر رو به رو هستیم که در آن همکاری کم و مناقشه زیاد است. وی گفت: ما در شرق کشور با یک دولتی در افغانستان رو به رو هستیم که اصلا شناختی به لحاظ ماهیت سیاسی با آن نداریم و این مجموعه نه تنها اجازه وارد شدن آب به هیرمند را نمیدهد بلکه آن را به سمت گود زره منحرف کرده است و آب در آنجا هدر میرود.
این کارشناس دیپلماسی آب با انتقاد از انفعال دستگاه دیپلماسی کشور در قبال مسایل و مشکلات دنیای جدید، یادآور شد: متاسفانه کلیات سیاست خارجه ما در مسیری قرار گرفته است که نزدیک به ۸۰ واحد آن به مسایل امنیتی و سیاسی و نیابتی اختصاص یافته است و از ۲۰ درصد باقی مانده به مسایل اقتصادی و کریدورها و آب و سایر مسایل پرداخته است. این کارشناس روابط بین الملل بیان داشت: وقتی که ما وزنی برای مسائل جدید در سیاست خارجه قائل نیستیم و اینها را جزء موارد تهدیدهای جدید در نظر نگرفتیم و بازدارندگی سیاست خارجه ما مبتنی بر الگوهای سنتی و کلاسیک است، قطعا نمیتوانیم پاسخ درستی به سوالات و مسائل جدید بدهیم. موسوی افزود: ایران میتوانست با وارد شدن به قواعد و مناسبات بین الملل پیچیده در دنیای کنونی و با در اختیار گرفتن بخش قابل توجهی از چرخ دندههای آب، ترانزیت، غذا و انرژی در منطقه بازدارندگی خود را به کشورهای دیگر دیکته کند اما متاسفانه برخلاف کشورهای دنیا که در سطوح کلاسیک متوقف نشده اند ما در ایران به شدت در این سطح سنتی باقی مانده ایم و انتظار داریم مسائل و مشکلات ما در این سطح حل و فصل شود.
وی اظهار کرد: دلیل اینکه ما نمیتوانیم حقوق اولیه خود را مانند حق آبه هیرمند و هورالعظیم از همسایگان خود دریافت کنیم این نیست که دستگاه دیپلماسی ما ضعیف است بلکه این مساله است که فرم و محتوای دستگاه دیپلماسی ما درگیر مسائل بنیادی تر و عمیقتری است و این مشکل تکنیکال و فنی نیست که بتوان با تغییر روش آن را حل کرد بلکه مساله عمیقتر از این موضوع است. این کارشناس دیپلماسی آب بیان کرد: دولتهای همسایه از ما هوشمندتر نیستند بلکه آنها دست بازتری در حل مساله نسبت به ایران دارند به همین دلیل حل مساله ای با عنوان دیپلماسی آب در ایران تبدیل به یک گرفتاری میشود اما برای کشورهایی مانند عراق و افغانستان قابل حل است و یا برای ترکیه به راحتی قابل حل و فصل است.
این کارشناس روابط بین الملل تصریح کرد: در مساله دجله و فرات و حوضه آبریز این منطقه ایران مسئول کاهش آب در هورالعظیم و این رودخانهها نیست بلکه بخش قابل توجهی از این رودخانه و تالاب در کشور عراق قرار دارد اما چون عراق و ترکیه با همدیگر ارتباطات پیچیده ای را تعریف کردهاند و ایران در این رابطه نقش فعالی ندارد در نتیجه ایران متهم خشک شدن هورالعظیم معرفی میشود.