رئیس سازمان برنامه و بودجه با تاکید بر مسئله محور بودن برنامه هفتم توسعه، گفت: برای آنکه سند برنامه هفتم توسعه را سبک کنیم بخشی از احکام مجوزها و تکالیف را در قالب مجموعه مقررهها و مصوبات دولت تنظیم کردیم و این اولین باری است که چنین اتفاقی در برنامهریزی پنج سالگی کشور رخ میدهد؛ یعنی آنچه را که دولت میتواند بدون مداخله مجلس بر اساس اختیارات خودش تصویب و به دستگاهها ابلاغ کند در قالب ۸۰ مقرر تنظیم کرده و امیدواریم سند آن به تصویب دولت برسد.احمد صمیمی افزود: آنچه به عنوان لایحه برنامه هفتم توسعه تنظیم و رونمایی شده است در قالب ۲۲ فصل و هفت بخش تنظیم شده و نگاه اصلی در برنامه مذکور حل ناترازیهای کشور است. ناترازیهای مهمی که در زمینه بودجه عمومی دولت با آن روبهرو بوده و مستلزم اصلاح ساختار بودجه کشور است ناترازیهای بخش پولی و بانکی کشور که مستلزم اصلاح نظام بانکی و افزایش اختیارات بانک مرکزی است ناترازی که درحوزه صندوقهای بازنشستگی در قالب یک پدیده مخاطرهآمیز وجود دارد و هرچه زودتر باید آن را تدبیر کرد. ناترازی که در حوزه تامین انرژی در کشور وجود دارد و در یک دهه گذشته با این ناترازیها در حوزه نفت و گاز فرآوردههای نفتی و غیره مواجه هستیم و با توجه به افزایش مصرف سالانه این ناترازیها در حال تشدید شدن است.
صمیمی با اشاره به اینکه در حوزه سلامت هزینههای بسیاری دولت متحمل شده است، اظهارکرد: با وجود این هزینهها همچنان رضایت خاطری در مردم ایجاد نشده است؛ بنابراین تحول در نظام سلامت با رویکرد پاسخگویی به انتظارات جامعه مورد توجه ویژه در لایحه برنامه هفتم توسعه قرار دارد.
توسعه در راه است؟
مرتضی افقه، عضو هیات علمی دانشگاه شهید چمران در گفتوگو با خبرآنلاین در پاسخ به این سئوال که آیا میتوان امیدوار بود برنامه هفتم توسعه سرنوشتی متفاوت از سایر برنامهها داشته باشد؟ گفت: متاسفانه ما در شرایطی به سر میبریم که پیشبینی وضعیت اقتصادی در شش ماه آینده برای اهل فن و فعالان اقتصادی غیرممکن شده است، چطور در این فضا میتوان امید داشت برنامه هفتم توسعه سرنوشتی متفاوت از دیگر برنامهها داشته باشد؟ اتفاقا عملکرد ضعیف برنامههای توسعه در حالی بود که ما در این شرایط سخت تحریمی نبودیم، در همان فضا نتوانستیم موانع داخلی تولید را از پیش رو برداریم و اقتصاد کشور را سامان بدهیم حالا که افایتیاف به سنگ بزرگی پیش پای اقتصاد بدل شده و تشدید تحریمها همه چیز را تحت تاثیر قرار داده است. افقه در ادامه افزود: داشتن برنامه توسعه هر چند شرط لازم برای حرکت در مسیر مشخص است؛ اما شرط کافی نیست. دهها موضوع جانبی وجود دارد که در تحقق یک برنامه باید بدان توجه داشت. وقتی این همه برنامه، سند و چشمانداز در ایران محقق نشده است، باید برنامهریز و سیاستگذار به این نتیحه برسد که مشکل جای دیگری است و نمیشود به صرف آوردن آمال و آرزو روی کاغذ، انتظار تغییر و تحول داشت . یک دوره بحث میکردند که مفاد برنامهها دقیق نیست، یک دوره از دخالت قوه مقننه در برنامه شکایت میشد؛ اما در نهایت تا وقتی که ثبات در اقتصاد نباشد و ما تحت تحریم باشیم مساله توسعه منتفی است .موضوع این است که ما تولیدی وابسته به واردات داریم، از سوی دیگر اقتصاد ایران وابسته به نفت است و در نتیجه تحریم هم تولید را تحت تاثیر خود قرار میدهد و هم سبب میشود منبع مهم درآمدی آسیب ببیند.وی با اشاره به تحقق تنها ۳۴ درصد اهداف برنامه توسعه میگوید: موضوع این است که اگر برنامه هم نداشتیم به چنین دستاوردی میرسیدیم. بالاخره توسعه بستر میخواهد و هیچ کشوری با تکیه بر آمال و آرزو و گره زدن سرنوشت اقتصاد به سیاست به توسعه دست نیافته است.
ایران الگوی توسعه ندارد
در ادامه یک پژوهشگر اقتصاد توسعه هشدار داد: فرآیند انباشت سرمایه و توسعه در کشور متوقف شده است.کمال اطهاری افزود: نگاهی به آمارها نشان میدهد که نرخ بیکاری فارغالتحصیلان و ورشکستگی صنایع متوسط و نوسانات شدید ارز و پنج برابر شدن آمار بزهکاری در سه سال، موضوعات روشنی بود که خطرات پیشرو را روشن میکرد. رشد تلههای فقر، خشک شدن دریاچه ارومیه و ریزگردها و وضعیت منابع آبی خوزستان همه و همه فرمانهای بیدارباش را به صدا درآورد؛ اما انگار کسی نشنید و اکثریت روشنفکران رسمی و غیررسمی نیز به جای پرداختن به اصل ماجرا شروع به مانور بر مساله فساد کردند.اطهاری با تاکید بر اینکه پیشبینیها در خصوص وقوع ناآرامیها برآیند مطالعه اقتصاد سیاسی و اقتصاد توسعه است، تاکید کرد: فعالان اقتصادی و اجتماعی لازم است اقتصاد توسعه را بررسی کنند، نکته اینجاست که هم در حاکمیت و هم در میان اکثر روشنفکران بیرون از حاکمیت به صورت عمیق به این موضوع نپرداختند. روشنفکران غیررسمی نیز تکساحتی به اقتصاد سیاسی مینگرند و در چارچوب مدل توسعه برخورد نمیکنند .وی در توضیح این مطلب بیان داشت: منافع طبقهی کارگر به صورت حداقلی مورد بررسی قرار میگیرد و پیوند طبقهی کارگر را با جامعه نمیبینند. حالا در فضایی که خصلت حاکمان گرایش به رانت است و اندیشهورزی در آنها متوقف شده، با مجموعهای از روشنفکران روبهرو هستیم که تک ساحتی هستند. متاسفانه بحث و گفتمان دربارهی یک الگوی توسعه در ایران وجود ندارد، این معضل پیش از انقلاب ایران نیز وجود داشت و هنوز با این مشکل درگیر هستیم.وی به مضرات نبود الگوی توسعه مورد قبول جامعه اشاره کرد و توضیح داد: در این فضا فرآیند انباشت یا رشد نیروهای مولد که انباشت سرمایه فیزیکی، دانش و... را در برمیگیرد، متوقف میشود.در غیاب این ضرورت بزرگ میبینیم بحثهایی تک ساحتی مانند اینکه توسعه سیاسی بر اقتصاد مقدم است یا خیر صورت میگیرد و در این فضا نیز عدهای دعوت به تظاهرات خیابانی میکنند بدون انکه درباره الگوی توسعه صحبت کنند.