کشورهای عرب خلیج فارس در یک دهه گذشته برای به حاشیه راندن مسئله فلسطین و هموار کردن راه برای عادیسازی روابط با اسرائیل تلاش بسیار و البته پنهان کردهاند. حتی در کتابهای درسی، هرگونه اشاره مذهبی یا سیاسی به درگیریهای هفتادساله حذف شده و این موضوع صرفاً بهعنوان یک اختلاف ارضی بین فلسطینیها و اسرائیلیها بیان شده است. اما جنگ جاری (طوفان الاقصی) در غزه اهمیت تداوم مسئله فلسطین را برای مردم عرب کشوهای حوزه خلیج فارس آشکار میکند.
عادی سازی روابط با اسرائیل در پایان یک دهه دشوار اتفاق افتاد. قیامهای اعراب عامل ناآرامیحتی برای غیرسیاسیترین شهروندان خلیج فارس بود و دولتها با توسل به سرکوب به این قیامها پاسخ دادند. سرکوبها باعث افزایش ترس شد و گفتمان عمومیبه پنهانکاری تبدیل شد. نیاز کشورهای حوزه خلیج فارس به کنترل افکار عمومیبه یک موضوع امنیت ملی تبدیل شده که به نوبه خود باعث پر شدن خزانه شرکتهای سایبری اسرائیلی شده است. دولتها مجبور به استفاده از نرمافزارهای جاسوسی اسرائیل برای نظارت بر شهروندان خلیج فارس و جرم انگاری فعالیتهای آنها شدند؛ از جمله تقاضای ساده برای حق رانندگی زنان! کشورهای عرب حوزه خلیجفارس به پیروی از اسرائیل پرداختند و موج جدیدی از بازداشتها را شروع کردند. آنها مبارزه با تروریسم را بهانهای برای حبسهای طولانی زندانیان عقیدتی کردند. از طریق این اقدامات، ظلم اسرائیل به کشورهای حاشیه حوزه خلیج فارس نیز سرایت کرد و باعث شد مبارزات فلسطینی برای شهروندان خلیج فارس دور از دسترس به نظر برسد و به نارضایتیهای داخلی جدید دامن بزند. علیرغم راهبردهای مشترک سرکوب، کشورهای حاشیه خلیج فارس تلاش کردند تا نزدیکی خود با اسرائیل را بهعنوان ابزاری برای ارتقای صلح منطقهای و تساهل مذهبی، به تصویر بکشند. در مارس ۲۰۲۳، درحالیکه امارات متحده عربی مرکز خانواده ادیان ابراهیمیرا بهعنوان نقطه عطفی برای همزیستی مسالمتآمیز میان ادیان افتتاح میکرد، شهرک نشینان خشم خود را علیه فلسطینیان در کرانه باختری اشغالی نشان دادند. پس از امضای توافقنامه ابراهیم، خشونت شهرکنشینان علیه فلسطینیها بیشتر شد.
شهروندان کشورهای حوزه خلیجفارس از این تناقضات آشکار آگاه شدند، در حالی که رژیمهای خلیجفارس در مقابل خشونتهای مستمر اسرائیل سکوت میکنند و این منجر به از بین رفتن اشتیاق ضعیف برای صلح شده است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، برای مشروعیت بخشیدن به جنگ خود علیه غزه، تشویق سربازان و توجیه حملات ارتش این رژیم به غزه به روایات خشونت آمیز کتاب مقدس استناد میکند. اما این امر موجب نمیشود که رهبران جهان او را محکوم کنند. در این زمینه، شهروندان عرب کشورهای حوزه خلیج فارس ممکن است به این فکر کنند که چرا باید راه دولتهای خود را دنبال کنند و زبان سکولار را اتخاذ کنند؟ آخرین نظرسنجیها، حاکی از اهمیت دین برای مردم عرب است، واقعیتی که رژیمهای سکولار خلیج فارس سعی میکنند آن را انکار کنند. این نظرسنجی همچنین حمایت اکثریت مردم از عملیات حماس را نشان میدهد. شهروندان کشورهای خلیج فارس تحت تأثیر فیلمهای پخش شده توسط نظامیان حماس که ضربات سنگینی به نیروهای اسرائیلی وارد میکنند، قرار میگیرند. با وجود تلفات بالای غزه، تردیدی نیست که توانایی حماس در مذاکره درباره تبادل اسرا، امکانات جدیدی را برای شهروندان کشورهای عربی خلیج فارس ایجاد کرده است. درحالیکه انتظار میرود جنگ اسرائیل و حماس تا ماههای آینده ادامه داشته باشد، این خطر وجود دارد که حفظ عادیسازی با اسرائیل یا گسترش روابط جدید با آن، در مواجهه با محبوبیت شدید غزه در میان شهروندان عرب، به نقطهای برای قیامهای مردمیتبدیل شود. با توجه به اینکه افراطگرایی مذهبی در سراسر منطقه احیا شده، وظیفه کشورهای حوزه خلیج فارس این است که استفاده از سرکوب و امنیتیسازی را بهعنوان وسیلهای برای تضمین بقای حکومت خود کنار بگذارند. این یک فرصت مناسب برای آشتی بین دولت و ملت در خلیج فارس است.