عناوین این صفحه
کد خبر: ۱۳۴۴۵۶
ماجرای نفت و ادبیات مکتب جنوب در گفت و گو با دکتر شبنم حاتم پور

مکتبی که از دل نفت فوران کرد...

روزبه رستگار

صنعت نفت با ورود خود به جنوب همه چیز از جمله آینده ، سرنوشت، زندگی و مسیر زندگی را در خوزستان تغییر داد. در این میان تأثیری که صنعت نفت بر ادبیات در خوزستان گذاشت منجر به شکل گیری مکتب ادبی جدیدی شد به نام ادبیات مکتب جنوب. در حقیقت نفت، سوختِ مکتب ادبی جنوب بود و نویسندگانی را در دل خود پرورش داد. دکتر شبنم حاتم پور استاد ادبیات دانشگاه آزاد شوشتر با نوشتن کتاب تأثیر نفت بر ادبیات جنوب به بررسی این تأثیر پرداخته است. به همین بهانه در حاشیه‌ بررسی کتاب در «چهارشنبه‌های فرهنگی کتابفروشی محام» گفتگویی با او انجام دادیم. 

چه شد که به سراغ تأثیر نفت بر ادبیات رفتید؟
این کتاب کاری بود که در رساله دکتری انجام می‌دادم ولی نه به این شیوه.در واقع رساله دکتری من ادبیات جنوب بود که سبک شناسی انجام داده بودم.در دوره تحصیل در مقطع دکترا می‌خواستم بر روی داستان‌های نویسندگان جنوب کار کنم.موضوعی که انتخاب کردم سبک‌شناسی داستان‌های جنوب بود. در مطالعه‌ای که برای جمع‌آوری یافته‌هایم داشتم، پیوند عمیق صنعت نفت و مسائل مربوط به آن را در داستان‌ها مشاهده کردم و بعد از مطالعات آغازین اطمینان یافتم که چنین موضوعی ظرفیت پژوهش را دارد و به همین دلیل کار کتاب را آغاز کردم. منتها وقتی از نوشتن رساله دکتری فارغ شدم و دقیق تر به آن نگاه کردم متوجه شدم این ویژگی را دارد که از منظر جامعه شناسی به آن بپردازم.
آیا از نظر شاخص‌های ادبی می‌توان ادبیات جنوب را یک‌ مکتب فکری در ردیف مکاتب ادبی دیگر دانست؟
معتقدم که داستان جنوب مکتب ندارد اما جریان ادبی موفقی است که مخاطبان درخور و خوانندگان زیادی دارد. یک جریان ادبی وقتی جدی می‌شود که در دهه‌های مختلف میان نویسندگان نسل‌های متفاوت ویژگی‌های فکری، زبانی و ادبی مشترک بیابید و بتوانید شاخص‌های آن جریان را از آثار نویسندگان استخراج کنید. در داستان‌های جنوب شاخص‌های مهمی‌دیده می‌شود که مهم‌ترین آن‌ها ایجاز است. ایجاز در داستان‌های جنوب تنها به زبان محدود نمی‌شود، در پردازش موضوعات مشاهده کردم و بعد از مطالعات آغازین اطمینان یافتم که چنین موضوعی ظرفیت پژوهش را دارد و به همین دلیل کار کتاب را آغاز کردم
چرا ادبیات نفتی برای شما جذاب بود؟
به خاطر تأثیری که صنعت نفت بر جامعه خوزستان و ادبیات آن داشته به ویژه مکتب خوزستان (مکتب ادبیات جنوب) داشته و اگر از منظر ادبی به آن نگاه کنید متوجه می‌شوید که حتی در انتخاب شخصیت‌ها و مضامین، روایت‌ها و توصیف‌ها و عناصر داستان، ادبیات کارگری و ادبیات مقاومت ما متأثر از صنعت نفت است.
در کتاب «از نفت... تا داستان» به تعدادی از نویسنده‌های جنوب و داستان‌های آن‌ها پرداخته‌اید و جای برخی از نویسنده‌ها خالی به نظر می‌آید، از دلایل انتخاب‌تان بگویید.
در انتخاب نویسندگان جنوب در کتاب «از نفت... تا داستان» محدودیت‌هایی داشتم. من می‌بایست به نویسندگانی می‌پرداختم که در جنوب متولد شدند و از صنعت نفت در آثارشان گفته‌اند یا نویسندگانی که در مناطقی دیگر متولد شدند اما در مقطعی از زندگی در جنوب حضور داشتند و باز در آثارشان از صنعت نفت گفته‌اند. بنابراین انتخاب نویسندگان رابطه مستقیمی‌با ارتباط آثار منتخب با صنعت نفت داشت. کاری که خودم دوست داشتم بیشتر به آن بپردازم نویسندگان نسل جدیدتر جنوب بود؛ اما با یک درنگ ساده دیدم شاخص‌ها در آثار نویسندگان جدید تغییرات کلی کرده‌اند. این دسته نویسندگانی هستند که در آستانه انقلاب و بعد از آن متولد شدند و با افول صنعت نفت در این دوره و مرکزیت یافتن جنگ تحمیلی و مسائل بعد از آن، کمتر از نفت تاثیر پذیرفته‌اند؛ اما داستان‌های این نسل نیز من‌باب جامعه‌شناسی داستان‌های جنوب اهمیت دارد. به همین دلیل تصمیم گرفتم در پژوهشی دیگر به این نسل بیشتر بپردازم.
ویژگی‌های که مکتب ادبی جنوب از نفت گرفته چه بوده است؟ چه عناصری از ادبیات جنوب از نفت گرفته شده؟
مضامین متفاوتی دارد. ادبیات کارگری به شکل بسیار مشهودی در آن وجود دارد که متناسب با ادبیات مقاومت بوده. البته نه آن ادبیات مقاومتی که از منظر دفاع مقدس است و مردم جنوب را نسبت به پذیرش ظلم مقاوم‌تر کرده، بلکه مسئله زبان است که متاثر از صنعت نفت بوده است.
نوشتن و تحقیقات کتاب چقدر طول کشید؟
اگر بخواهم از اول حساب کنم بیشتر از ۷ سال تحقیقات و نوشتن این کتاب طول کشید. تمام زمانی که برای کتاب تا اولین ویرایش آن گذاشتم پنج سال بود. یک سال هم برای ویرایش نهایی زمان گذاشتم. درباره تحقیق در این زمینه باید بگویم جمع‌آوری اطلاعات سخت‌ترین قسمت نگارش کتاب بود. تمام مجله‌ها و نشریات از دهه بیست تا هشتاد را برای یافتن داستان‌هایی با مضمون نفت خواندم. از هشتاد تا نودوپنج کار آسانی بود اما در بررسی یافته‌ها هم یک مشکل اساسی داشتم و آن اصالت آثار و بررسی نویسندگان بود. برای مثال ممکن بود در یک نشریه دهه سی یک داستان زیبا با مضمون صنعت نفت با نویسنده‌ای گمنام پیدا می‌شد، نویسنده‌ای که در هیچ کتابی نامی‌از او برده نشده بود. حالا نوبت به تحقیقات محلی می‌رسید، باید از تمام ظرفیت‌های موجود برای شناخت نویسنده داستان استفاده می‌کردم. از نویسندگان جنوبی تا خوانندگان حرفه‌ای پرس‌وجو می‌کردم تا به نشانه‌ای در صحت اصالت نویسنده دست یابم. و در نهایت یکی دو داستان را به همین دلیل مجبور شدم کنار بگذارم.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
۱۴۰۲/۱۲/۲۱ -  شماره 5559
جستجو
جستجو
بالای صفحه