در آن زمان، عمران خان، نخستوزیر پاکستان بازگشت طالبان به قدرت را به این معنی دانست که افغانها «زنجیرهای بردگی» را شکستهاند. برای نزدیک به ۲۰سال، طالبان افغانستان درگیر یک شورش پیچیده و مستمر بودهاند که در یک مقطع با ائتلاف بیش از ۴۰ کشور به رهبری ایالات متحده در افغانستان روبهرو شد. در آن دوره، رهبران و جنگجویان طالبان پناهگاههایی در داخل پاکستان در سراسر مناطق هممرز با افغانستان یافتند. رهبران طالبان همچنین در شهرهای بزرگ پاکستان مانند کویته، پیشاور و بعداً کراچی زندگی کردهاند و ارتباطاتی با این شهرها به هم زدند. بسیاری از رهبران طالبان و بسیاری از جنگجویان آن، فارغالتحصیل مدارس دینی اسلامی پاکستان هستند. این روابط این امکان را به طالبان داد تا دوباره خودش را سازماندهی کند و قیام مرگباری را از حدود سال ۲۰۰۳ آغاز کند. بدون حمایت و پناهگاه پاکستان، بعید بود قیام طالبان موفقیتآمیز از کار درآید.
با توجه به این پیشینه، تیرهشدن روابط دوجانبه پاکستان و طالبان عجیب به نظر میرسد. ارتش پاکستان در هفته گذشته دست به حملات هوایی در داخل افغانستان زد؛ نمونهای از تنش بین اسلامآباد و طالبان افغانستان.
افغانستان تاریخ پیچیدهای با پاکستان دارد. در حالی که پاکستان از قدرت گرفتن طالبان در کابل به عنوان یک متحد طبیعی استقبال کرد، دولت طالبان نشان داده که کمتر از آنچه پاکستان انتظار دارد با این دولت همکاری میکند. طالبان با شعارهای ملیگرایانه قصد جلب حمایت بخش گستردهتری از جامعه افغانستان را دارد. رهبران طالبان همچنین مشتاقند که از یک گروه جنگجو به یک دولت تبدیل شوند؛ و به همین دلیل سعی میکنند روابطی فراتر از اتکای شدید به پاکستان ایجاد کنند. مسئولیت بیشتر این حملات را «تحریک طالبان پاکستان» (TTP) یا به اصطلاح «طالبان پاکستانی» بر عهده گرفته است. «تحریک طالبان پاکستان» و طالبان افغانستان برای سالها روابط مسالمتآمیز خوبی با هم داشتهاند و اغلب در وزیرستان و سایر مناطق پاکستانی هم مرز با افغانستان پناهگاهها، تاکتیکها و منابع مشترک داشتند. برای حل مسئله، رهبران دو کشور باید جسارتِ رسیدگی به نارضایتیهایی که سابقهای طولانی دارند را از خود نشان دهند. دستیابی به صلح معمولاً حاصل هنر خرد و صبر است. از قضا، پاکستان و افغانستان پتانسیل آن را دارند که راه ادغام اقتصادی را بروند و آسیای مرکزی و آسیای جنوبی را به هم متصل کنند. متأسفانه، فقدان اراده و بینش سیاسی در میان رهبران این دو کشور و امنیتیشدن روابط دوجانبه مانع از رونق منطقهای شده که بیش از ۳۰۰ میلیون نفر در آن زندگی میکنند.