علی میرزایی میافزاید: نگاه ارباب - رعیتی دولت به کارگران و تصمیمهای یکجانبه در مورد مسایل کارگران بدون در نظر گرفتن خواست آنها، تورم افسار گسیخته که هر روز بیشتر از روز قبل سفره کارگران را خالی و خالیتر کرده، بیتوجهی به مطالبات آنها و گام برداشتن در راهی که بیشتر به نفع کارفرماست تا کارگران.این میزان بیتوجهی به مسئله معیشت کارگران واقعا غیر قابل باور است. گویا کارگران فراموش شدهاند. مگر میشود جلسه شورای عالی کار که طبق قانون باید ماهانه برگزار شود به مدت ۱۰ ماه مسکوت بماند در حالی که خیلی از کارگران فکر میکردند با روی کار آمدن دولت چهاردهم قرار است وضعیت معیشت آنها بهبود پیدا کند.وزیر کار برای این تاخیر چه توجیهی میتواند داشته باشد؟ چرا نباید در شرایطی که تورم هر روز بیشتر و بیشتر میشود و تامین معیشت سختتر جامعهای که بیش از ۶۰ درصد افراد کشور را تشکیل میدهند اینچنین نادیده گرفته شوند. چه اتفاقی باید رخ بدهد تا مسئولان به فکر بهبود وضعیت کارگران باشند. مسئله اینجاست که الان وضعیت هم برای کارفرما و هم برای کارگر وخیم است. اینکه دولت به هیچ کدام از وعدههای خود در مورد ثبیت قیمت کالاهای اساسی مانند حاملهای انرژی و ... عمل نکرده و همین مساله باعث افزایش نرخ تمام شده کالاهای اساسی شده است. زمانی که آخرین جلسه شورایعالی کار برگزارشد و نرخ دستمزد بدون توجه به خواست نمایندگان کارگری و تنها با نظر و تصمیم یکجانبه دولت به تصویب رسید هنوز نرخ دلار تا این میزان افزایش پیدا نکرده بود و برآوردها نشان میداد کارگران حداقل میتوانند یک سوم از ماه را با این دستمزد به سر ببرند اما الان دستمزد کارگران شاید تنها کفاف یک هفته از هزینههای معیشتی آنها را بدهد. سبد معیشت برای شهرهای بزرگ زمانی که نرخ دلار زیر ۶۰ هزار تومان بود نزدیک به ۳۰ میلیون برآورد شده بود و در آن شرایط حقوق کارگران به سختی به ۱۲ میلیون تومان میرسید. چرا باید دولت بیتوجه به مشکلات جامعه کارگری از برگزاری جلسه شورایعالی کار و ترمیم دستمزد کارگران شانه خالی کند. گرانی لبنیات، تخممرغ، نان، خودرو، برق، مسکن و...بیانگر این است که هر روز سفره کارگران کوچکتر میشود. این در حالی است که بارها نمایندگان کارگری طی سال جاری درخواست برگزاری جلسه شورای عالی کار و رسیدگی به بحث معیشت کارگران را داشتهاند، اما خبری از برگزاری جلسه نیست. وی با تاکید بر اینکه مهمترین عنصر تولید در کشور نیروی کار است و اگر نیروی کار نباشد تولید محکوم به نابودی است، میگوید: کشورهایی که در امر تولید موفق عمل میکنند اکثرا کشورهایی هستند که به نیروی کار اهمیت ویژهای میدهند. وقتی اصلیترین عنصر تولید نیروی کار است نباید آن را نادیده گرفت ادامه این وضعیت نه تنها کارگران را دلسرد میکند که راهی است به سوی نابودی تولید و صنعت کشور.