بسیاری از فرهنگهای کهن زمین را چون مادری مهربان میدیدند؛ مادری که بذرها را در آغوش میگیرد، آرام میپروراند و با بخشندگی بیپایانش زندگی میبخشد. فصول، باران و رویش، همه پژواکی از ریتم گرم و دلسوزانه زنانهاند؛ همان روحی که در الهههایی چون گایا و پاکاماما تجلی یافته است. از دل همین تصویر مادرانه، میتوان چهره مادران سرزمینم را دید؛ زنانی که جانشان بر مدار مهر میچرخد و جهان را با ایستادگی خود سرپا نگه میدارند.
در این خاک، مادران شجاعی زیستهاند و هنوز میزیند؛ زنانی رنجکشیده اما استوار که حتی در تبعیض و نابرابری، لالاییهایشان نوای صلح و مهر و دوستی است. جسم و روحشان زخمخورده از زندگی است، اما دلشان برای فرزندان وطن میتپد.
ا زپروین فهیمی که سوگ سهراب را به بانگ حقطلبی بدل کرد؛ تا مادری که سالها به حرمت شهیدش ماهی نخورد و خاطره او را در سکوت و وفاداری زنده نگه داشت؛ تا مادرانی که با هر پروازی آنقدر گریستهاند که چشمانشان به آسمان خشک شده است؛ تا مادر مهسا که اندوه دخترش را به فریادی جهانی از عدالت تبدیل کرد؛ و تا همه زنانی که برای وطن، برای امروز و فردای ایران، هر رنج را به جان میخرند و همچون ققنوس از خاکستر سوگ برمیخیزند. این چند خط نجوایی مادرانه است برای همه آنان:
برای مادرانی که با مهرشان میپرورانند،
با سوگشان عدالت خواهی می کنند،
با شجاعتشان میایستند،
و با عشقشان آینده را میسازند.
روز مادر، روز همه این زنان است.
و من به احترام آنها و به احترام تمام مادران این سرزمین تمامقد میایستم و سر تعظیم فرو میآورم
* رئیس جبهه اصلاحات ایران