اینروزها مسئلهای که بیش از هر چیز دیگری توجهها را در فوتبال کشورمان به خودش جلب کرده و به سوژههای اصلی شبکههای مجازی هم تبدیل شده؛ فحاشیها، تهمتها و بیانیههایی است که اعضای تیمها نثار یکدیگر میکنند.
تا زمانی که بازیهای با حضور تماشاگران برگزار میشد هر اتفاق ناپسندی به فرهنگ پایین هواداران روی سکوها ربط داده میشد اما از زمانی که مسابقات به خاطر شیوع ویروس کرونا در ورزشگاههای خالی برگزار میشود، فحاشیها، توهینها، تهمتها، بیانیهها و....به مراتب بیشتر از قبل شده است.در این میان مدیرعاملان و اعضای هیات مدیره باشگاهها هم برای اینکه از غافله عقب نمانند در صفحات اجتماعی خود بدترین توهینها و تهمتها را نثار عوامل تیم رقیب خود میکنند.رقابت در بیانیهنویسی بین باشگاهها به قدری اوج گرفته که گویا دیگر قرار نیست نتایج بازیها در زمین مسابقه رقم بخورد. زمانی مربیان الگوی بازیکنان و هواداران تیمشان بودند اما در حال حاضر اوضاع فرق کرده و مربیان برای انتقال بیاخلاقی به تیمشان بیشتر از مسائل فنی وقت میگذارند.فوتبال جوانمردانه در زمین مسابقه رعایت نمیشود و وقتی خبرنگاران در این مورد از سرمربی جوان و تازه به دوران رسیده سؤال میکنند، پاسخش این است؛ ما رعایت نمیکنیم و تیمهای مقابل هم مقابل ما رعایت نکنند! آنوقت همین افراد قرار است نسل جدید مربیان فوتبال کشورمان باشند!مربی که به خاطر ۱۰ بازی نباختن با تیمش در لیگبرتر فصل گذشته به یکباره به عنوان سرمربی یکی از پرطرفدارترین تیمهای آسیا انتخاب میشود بعد از اولین شکست بدترین الفاظ ممکن را در کنار زمین به کار میبرد و بعد از رسانهای شدن این موضوع حتی حاضر به عذرخواهی هم نمیشود. بدتر اینکه سیاهی لشگر نیمکت او هم با حمله به مربیان تیم رقیب حتی کار سرمربی تیم خود را هم غیر مستقیم درست تلقی میکنند.
یا فلان مربی که ظاهری آرام دارد به یکباره رفتاری در کنار زمین از خود نشان میدهد که واقعا دور از شان یک مربی حرفهای بوده و توقع دارد داور این حرکتش را نادیده بگیرد و در قبال کارت قرمز او حسابی از کوره در میرود.در این میان مشخص نیست وظیفه کمیته انضباطی و کمیته اخلاق در این فوتبال چیست که هیچ واکنشی نسبت به این اتفاقات نشان نداده و هر روز شاهد رفتارها و گفتارهای زشت بازیکنان، مربیان، مدیران و اخیرا اعضای هیات مدیره باشگاهها هستیم. وزارت ورزش و ستاد مبارزه با ویروس کرونا در ورزش دلیل عدم تعطیلی بازیهای لیگ را شادی و هیجان مردم در هنگام تماشای مسابقات عنوان کردهاند در حالی که هواداران فوتبال عملاً اتفاقات دیگری را در مسابقات شاهد هستند. صحنههایی که برای نسل نوجوان و جوان علاقمند به فوتبال به نوعی سم است.در چند ماه اخیر به جرئت میتوان گفت کوچکترین مسائل حاشیهای و توهینها را در هنگام برگزاری لیگهای معتبر خارجی ندیدهایم اما در همین دو هفته سپری شده از لیگمان تا دلتان بخواهد صحنههای زشت اتفاق افتاده و بیانیههای تند از سوی باشگاهها صادر شده است.چه بهتر است باشگاهها دیگر از پسوند فرهنگی استفاده نکنند و به جای آن کلمه بیانیه را جایگزین کنند؛ اینطوری حداقل هواداران فوتبال بیشتر با واقعیتها روبهرو هستند. مدتهاست کار فرهنگی از باشگاهی در لیگبرتر شاهد نبودهایم اما صدور بیانیه تا دلتان بخواهد اتفاق افتاده و به کار بردن پسوند بیانیه برای باشگاهها کاملاً زیبنده آنهاست.
پوشش ضعف فنی با هوچیگری!
در هفته دوم رقابتهای لیگبرتر بیستم شاهد اخراج تعدادی از مربیان از روی نیمکت تیم ها و البته موضع گیری های غیرمعمول شان علیه یکدیگر بودیم. اقداماتی که در فضای حرفه ای فوتبال گرچه غیرممکن و نادر نیست ولی تا این حد پرتکرار و شبیه به هم اتفاق نمی افتند! مربیانی که دریافتی میلیاردی دارند اما عملکرد اخلاقی خود را با کوچکترین اشتباه داور یا حریف زیر سئوال میبرند.
حسین کعبی مربی تیم فولاد پس از حمله به یکی از بازیکنان تیم استقلال برای مضروب کردنش، با کارت قرمز داور از کنار زمین اخراج شد. سعید عزیزیان روی نیمکت استقلال در همان دیدار کارت زرد گرفت. در یکی دیگر از بازیهای این هفته یحیی گل محمدی در واکنش به سوت داور که اعتقاد داشت به اشتباه در آن دمیده و خطایی صورت نگرفته توپ کنار زمین را شوت کرد و کارت قرمز مستقیم دریافت کرد! سرمربی که باید تا چند روز دیگر در فینال آسیا با اضطرابی دو چندان نسبت به دیدارهای لیگبرتر کشورمان تیمش را ۹۰ یا شاید ۱۲۰ دقیقه هدایت کند نباید تا این حد نسبت به مسایل رخ داده درون زمین احساسی و بی تحمل برخورد کند.
لیگبرتر؛ بیاخلاقی، باید و نبایدها
ما همیشه مدعی هستیم که از فرهنگ و تمدن غنی برخورداریم و رعایت سلوک اخلاقی در اولویت ورزش بوده است. اما باید اقرار کنیم در فوتبال نتیجه گرای ما این پارامترها و موازین فرهنگی رنگ باخته است.وقتی برخی مربیان و بازیکنان از کوره در میروند و با الفاظ رکیک و حرکات چیپ آنهم در مقابل دوربین به این و آن میپرند، دیگر از هواداران جوانتر چه توقعی میتوان داشت.؟
منظور از این یادداشت، یک تیم و یا یک مربی خاص نیست اما واقعا چه باید کرد و آخر و عاقبت این مدل فوتبال بهکجا ختم خواهد شد؟ این رویکرد عجیب و غریب و رفتار غیرمتعارف چرا تمامی ندارد و چرا روز به روز در لایه های مختلف فوتبال ریشه میدواند؟شوربختانه باوجود آنکه در ابتدای لیگ بیستم هستیم اما بیاخلاقی، روح علاقهمندان به "فوتبال پاک" را کدر کرده اما از همه بدتر اینکه فضای مجازی به نمایشگاه کلیپهای درآمده که تنها روی بد فوتبال را نشان میدهد.این فضای پرتنش ماحصل فوتبال نتیجه گرا و ضعف مفرط مدیریت است و لاغیر و طبعا اگر کمیته اخلاق بطور جدی به این موارد نگران کننده ورود نکند، نمیتوان به فردایی بهتر امید بست.بهرحال، با این سیاق لیگبرتر بیش از پیش روی لبه تیغ خواهد رفت و پاک اندیشان کماکان انگشت نگرانی بر دهان خواهند گزید، مگر آنکه باشگاهها و فدراسیون برای زدودن این فضای ملتهب آستین همت بالا بزنند.در این مسیر، اگر بناست درمانگر این التهاب باشیم باید در وهله نخست رودربایستی را دور بریزیم و از کنار اسم ها براحتی عبور نکنیم.آن دسته از مدیران کم تفاوت، مربیان کم جنبه و بازیکنان زودرنج باید این نکته حیاتی را ملکه ذهن خود کنند که در فوتبال طاقت باخت و ظرفیت برد یک اصل مهم بشمار میرود ولی از اینها گذشته رعایت موازین اخلاقی و فرهنگ محوری بر همه چیز مقدمتر مینماید.