حسن بیادی با تأکید بر اینکه دارای مشکلات عدیده در مردمداری هستیم، گفت: آدم احساس میکند چند دولت و چند قوه قضائیه و غیره وجود دارد. این مشکلات وجود دارد که جامعه شکننده میشود و به این تظاهرات ختم میشود. مثلا بنزین را گران میکنند و سران قوا با مزاح به صورت علنی میگویند که ما هم روز جمعه خبردار شدیم. چون هیچ کس حاضر به پاسخگویی نیست و نمیتواند صادقانه به سئوالات مردم جواب بدهد. بیادی با بیان اینکه کرسی آزاد اندیشی نباید تبدیل به پرونده شود، افزود: بعد از آن مقام معظم رهبری بحث «کرسیهای آزاد اندیشی» را مطرح کردند آیا مسئولان وقت این امر مهم را انجام و به صورت یکپارچه اهمیت دادند؟! نه به خدا. نوعاً در بعضی دانشگاهها به صورت معدود و خیلی ضعیف با میل شخصی خودشان و با نگاه امنیتی آن جلسات را تشکیل دادند و میدانید که نتیجهای نداد. همانطور که میدانید، کرسی آزاداندیشی نباید تبدیل به پرونده شود و باید تبدیل به یک کار خیرشود. یعنی من بر اساس خواسته خودم آن قدر خط قرمز تعریف میکنم که آزادی بیان از بین میرود.
وی با بیان اینکه اعتراضات را تبدیل به ناهنجاری میکنیم، ادامه داد: وقتی یک دانشجو و یا اساتید در دانشگاه حرف میزنند و موضوعی خاص را بیان میکنند و گوش نمیکنید، شک نکنید که این بیتدبیریها به اعتراض خیابانی و اغتشاش تبدیل میشود. یعنی این ما هستیم که اعتراضات را تبدیل به ناهنجاری میکنیم. شک نکنید کسانی که همیشه از داخل و خارج کشور ما را اذیت و درسیاستهای ما دخالت و توطئه میکنند از همین ناهنجاریهای موجود است که سوء استفاده میکنند. مثلا هر روزدر ۲۴ ساعت شبکه ایران اینترنشنال و دیگر رسانههای معاند را مشاهده میکنید که همه برنامههایشان را قطع کرده و فقط اخبار اعتراضات ایران را پوشش میدهند. و صدا و سیمای ما هم قدرت و توان مقابله با این نوع بحرانهای رسانه را نداشته و اگر هم داشته باشد خیلی ضعیف است. در سپهر سیاسی خیلی از مسئولان «نقش مردم و مشارکت آنان در اجرای امور » را حذف کردهاند و فقط میگویند که چه طوری این میز را برای شخص خود و جناح خود حفظ کنیم و خودشان و این میز را هم مترادف حفظ نظام میدانند و میگویند اگر ما نباشیم نظام نیست. یکی نیست به اینها بگوید که شما بالاتر از امام و شهید بهشتی و بعضی دیگر مسئولان سابق که نوعا کارآمد و مخلص و متعهد بودند که نیستید. لایه به لایه آدمها عوض شده و میشوند ولی میبینید که به حول و قوه الهی چرخ کشور دارد با قدرت میچرخد اگر چه عیوب جدی و مشکلات عدیدهای هم به وجود آمده است.بیادی بابیان اینکه بر سر بعضی از پستهای سازمانی به قول معروف آدمهای دوزاری سر کار هستند، اظهار داشت: یعنی باید بدانیم که در مدیریت کلان و خرد کشور به دلیل معیوب بودن ساختار اجرایی در چینش نیروی انسانی خیلی ضعیف عمل کرده ایم و شایسته سالاری زیر سئوال است و با به به و چه چه مشکلی قابل حل نیست این نوع تفکر حاکم در امور اجرایی خطرناک است. کشمکشهای صفر و صدی ما را به جایی نمیرساند. پس باید خوب بیاندیشیم که این اختلافات نشان میدهد ساختاری که استقرار دارد در شأن جمهوری اسلامی نیست. پس ساختار مدیریت اجرایی کشور معیوب است و با مدیریت جزیرهای اداره میشود و از آثار بد مدیریت جزیرهای این است که هر کسی هر کاری که میخواهد بدون در نظر گرفتن اهداف دیگر مدیریتها انجام میدهد و قانون، تفکر، مشاوره و هماهنگی جمعی در این نوع مدیریت منسوخ شده نیست. در صورتی که در ساختار کشور باید یک مدیریت یکپارچه و هماهنگ حاکم باشد. شما میدانید که الان سازمانهای دولتی و غیر دولتی دستشان در جیب مردم و نوعا رقیب مردم هستند؟ و از لحاظ اقتصادی و سیاسی بر علیه مردم هستند. ما پنج هزار یا ۱۰ هزار نفر آشوبگر را میبینیم و آن را تعمیم میدهیم به همه جامعه معترض؛ به خدا مردم اینطور نیستند. باور کنید که یک نفر از خارج کشور با ترس و لرز به کسی زنگ زده بود و میگفت VOA و ایران اینترنشنال پلید وضعیت کنونی ایران را طوری نشان میدهد انگار تمام تهران تظاهرات و همه دستگاههای اجرایی کشور در تصرف آشوبگران است.
وی با بیان اینکه مردم از دعواهای زرگری دو جناح عبور کردهاند، ادامه داد: شک نکنید، این روشهایی که اعتراضات را به دانشگاهها کشانده و همه اعتراضات را به اساتید و دانشجویان نوعا بیپناه نسبت میدهند یک توطئه است. چرا مثل همه دنیا اعتراضات را به ادارات و وزارتخانهها نمیکشانید؟ چون راحت میتوانید دانشجو را کنترل و دستگیر کنید؟ چه کسی گفته اعتراضات باید در مرکز علم و تحقیق باشد؟! در صورتی که مراکز علمی و پژوهشی باید برای بر طرف شدن معضلات و رفع مشکلات باشد و فکر و راهکار ارائه بدهند و نباید اعتراض ارائه بدهند. مگر در میان کارمندان دولت و نهادهای دیگر معترض وجود ندارد؟! بیادی درباره عدم فعالیت احزاب در کشور اظهار داشت: وقتی حزب نیست و صدای مردم به خوبی شنیده نمیشود، مسئولیت پذیری وجود ندارد، به هیچ کس پاسخگونیستند. مثلا گفتهاند چهار قلم جنس را گران میکنیم و ۵۰۰ قلم گران شده، چه کسی پاسخگو است؟! طرف را به جرم اینکه باعث شده دو میلیون تومان قیمت سکه افزایش پیدا کند، اعدام کردند. بعد از اعدام او پنج میلیون تومان روی قیمت سکه رفت، برای آن باید چه کسی را اعدام کنید؟ وقتی ساختار غلط است، کسی پاسخگو نیست.