کد خبر: ۱۱۴۹۵۰
حجت‌الاسلام ناصر نقویان: افرادی هستند که حاضر نیستند سلام ما را جواب بدهند

دچار سردرگمی بزرگ شده‌ایم

گروه سیاسی:یک فعال مذهبی با بیان اینکه روحانیت آن جایگاه اصلی خودش را دارد کم کم از دست می‌دهد گفت: افرادی هستند که حتی حاضر نیستند سلام ما را جواب بدهند!

حجت‌الاسلام ناصر نقویان در گفت‌وگو با خبرآنلاین درباره فاصله روحانیت با جامعه گفت: عده‌ای معتقدند که فاصله‌ای نیست، مثلا در نماز جمعه‌ها اینطور گفته می‌شود که اکثریت مردم حاکمیت و تصمیمات کلان آن را قبول دارند، یک تعداد اقلی هم، مثل آن آقای رئیس‌جمهوری که گفت یک تعداد خس و خاشاک در اقل هستند وگرنه اکثریت با ما هستند؛ اما من به عنوان یک طلبه‌ای که در مردم هستم و با مردم و با اقشار مختلفی ارتباط دارم حس می‌کنم اینطور نیست بلکه اکثریت مردم حداقل به یک سری از تصمیمات منتقد هستند و اشکالات جدی دارند. وی درباره جایگاه روحانیت نزد مردم امروز به نسبت قبل از انقلاب گفت: روحانیت همیشه پشتوانه مردم بودند و مردم گاهی به روحانیت پناه می‌بردند، گاهی درد دل می‌کردند. الان به این پناهگاه بودن، این ملجا و مرجع بودن روحانیت خدشه وارد شده و الان شما در مساجد نوع کسانی را که می‌بینید‌تردد می‌کنند دیگر همه اقشار نیستند. اولا این حضور بسیار کم شده، ثانیا به یک قشر خاصی از میانسالان به بالا منحصر شده. نسل جوان و نسل تحصیلکرده را در نماز جماعت و یا نماز جمعه‌ها کم می‌بینید. در حضورهای رسمی کم می‌بینید. این نشان می‌دهد که روحانیت آن جایگاه اصلی خودش را دارد کم کم از دست می‌دهد و با اینکه مردم یک شناخت و یک لطفی به من دارند ولی در عین حال در کوچه و خیابان و رفت و آمدها و‌ترددها می‌بینم افرادی هستند که حتی حاضر نیستند سلام ما را جواب بدهند.
نقویان گفت: شاید اگر در این سال‌ها به دلیل اینکه مردم حاکمیت را از آن روحانیت می‌دانند و روحانیت را در مسائل سیاسی مصدر امور می‌دانند، به این جایگاه خدشه‌های جدی وارد شده و روحانیت واقعا اگر بخواهد آن جایگاه و مقام اصلی خودش را حفظ کند باید یک تلاش و تکاپوی دیگری را به اتفاقاتی که دارد می‌افتد ضمیمه کند. از طرف دیگر هم روحانیت به یک سردرگمی دچار شده. از یک طرف حاکمیتی را می‌بیند که منتسب به روحانیت است. بالاخره رهبران اصلی جامعه ما روحانیت هستند. رهبر کبیر انقلاب یک روحانی والامقام بوده. رهبر فعلی انقلاب یک مرجع تقلید و یک روحانی والامقام است و بسیاری از شخصیت‌های اصلی نظام از روحانیت هستند. از سوی دیگر می‌بیند این مردم مسلمان پناهگاهشان روحانیت است و این سردرگمی و اضطراب و ناچاری که روحانیت می‌بیند که اگر یک طرف را بگیرد طرف دیگر هم از خودش است، مثل پدری که گیر می‌کند بین دو تا فرزندش. طرف این را بگیرد آن یکی دلشکسته و ناراحت می‌شود و اینجا یک هوشمندی و یک حق گویی فراتر از اتفاقات معمولی می‌طلبد و یک هزینه دادن‌هایی که بعضی حاضر به دادن آن نیستند. قرآن می‌گوید وقتی بین دو گروه مسلمان دعوا شد، حاکمان و رهبران اصلی جامعه باید صلح ایجاد کنند. مثل این دلالها که دیدید چطور معامله را جوش می‌دهند. یک مقدار از فروشنده می‌خواهند قیمت را پایین بیاورد و یک مقدار با خریدار صحبت می‌کنند تا بالاخره این معامله جوش بخورد. روحانیت هم باید همین باشد. در ادامه می‌گوید اگر کسی خواست گردن کشی یا ظلم کند یا از حد خودش پایش را فراتر بگذارد، آنجا دیگر نباید طرف ظلم یا ظالم را بگیرند، آنجا باید خدا را در نظر بگیرند و حتی اگر شده از پست و مقام خودشان بگذرند و به خاطر خدا این هزینه‌ها را بپذیرند.
وی در ادامه گفت: روحانیت مثل بقیه اقشار به بخش‌های مختلفی تقسیم می‌شود. یک عده که تعدادشان هم زیاد نیست اینها در بدنه حاکمیت هستند. برخی منافع شان آنجاست مجبورند از این منافع دفاع کنند حتی حق را ناحق جلوه بدهند، ناحق را حق جلوه بدهند که آن پست را داشته باشند. یک عده دیگر طلبه‌های تازه به میدان آمده‌ای هستند که نه سواد علمی، نه فقهی وتاریخی بالایی دارند و نه تقوای بالایی دارند. مثل دانشجوهای‌ترم دوم و سوم که همدیگر را آقای دکتر و مهندس هم صدا می‌کنند. اینها را نباید به پای روحانیت بگذاریم. می‌ماند آن بخش اصیل و عمیق این قشر. در این بخش هزینه‌های زیادی دارند می‌دهند. خیلی‌ها از بسیاری از مواهب و منافعشان افتادند.
 وي گفت: در مجموع من فکر می‌کنم آن بخشی از روحانیت که باید انتقاد کند یا فریادی بکشد برای حق خواهی یا حق طلبی، دارد آن کار را می‌کند. منتهی اگر مردم توقعی داشته باشند که یک باره یک فریادهای بسیار گوش خراش یا اتفاقات عجیب غریبی بیفتد، اساسا توقع به جایی نیست. برای نمونه می‌گویم. الان برنامه‌هایی که صداوسیما پخش می‌کند، سخنانی که نشان می‌دهد، نسبت به ۲۵سال قبل مقایسه کنید، می‌بینید خیلی فرق کرده. مقداری که نظام الان آزادی‌های اجتماعی که به خانم‌ها در زمینه پوشش داده شده است، ۱۵ سال پیش بود همه اینها در زندان بودند. ولی امروز به راحتی در خیابان قدم می‌زنند. دو جا هم فشارهایی مثل گشت ارشاد هست ولی وضع پوششی که امروز در خیابان می‌بینید که به راحتی خانم‌ها پشت رل روسری ندارند، اگر بخواهند اینها را باید بگیرند باید همه را بگیرند. نظام هم جلو آمده. من تازه از سفر خارجی برگشتم. در هواپیمای جمهوری اسلامی هنوز حرکت نکرده بسیاری از خانم‌ها روسری برداشتند.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1397/6/24 -  شماره 4290
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۴۹۵۰
حجت‌الاسلام ناصر نقویان: افرادی هستند که حاضر نیستند سلام ما را جواب بدهند

دچار سردرگمی بزرگ شده‌ایم

گروه سیاسی:یک فعال مذهبی با بیان اینکه روحانیت آن جایگاه اصلی خودش را دارد کم کم از دست می‌دهد گفت: افرادی هستند که حتی حاضر نیستند سلام ما را جواب بدهند!

حجت‌الاسلام ناصر نقویان در گفت‌وگو با خبرآنلاین درباره فاصله روحانیت با جامعه گفت: عده‌ای معتقدند که فاصله‌ای نیست، مثلا در نماز جمعه‌ها اینطور گفته می‌شود که اکثریت مردم حاکمیت و تصمیمات کلان آن را قبول دارند، یک تعداد اقلی هم، مثل آن آقای رئیس‌جمهوری که گفت یک تعداد خس و خاشاک در اقل هستند وگرنه اکثریت با ما هستند؛ اما من به عنوان یک طلبه‌ای که در مردم هستم و با مردم و با اقشار مختلفی ارتباط دارم حس می‌کنم اینطور نیست بلکه اکثریت مردم حداقل به یک سری از تصمیمات منتقد هستند و اشکالات جدی دارند. وی درباره جایگاه روحانیت نزد مردم امروز به نسبت قبل از انقلاب گفت: روحانیت همیشه پشتوانه مردم بودند و مردم گاهی به روحانیت پناه می‌بردند، گاهی درد دل می‌کردند. الان به این پناهگاه بودن، این ملجا و مرجع بودن روحانیت خدشه وارد شده و الان شما در مساجد نوع کسانی را که می‌بینید‌تردد می‌کنند دیگر همه اقشار نیستند. اولا این حضور بسیار کم شده، ثانیا به یک قشر خاصی از میانسالان به بالا منحصر شده. نسل جوان و نسل تحصیلکرده را در نماز جماعت و یا نماز جمعه‌ها کم می‌بینید. در حضورهای رسمی کم می‌بینید. این نشان می‌دهد که روحانیت آن جایگاه اصلی خودش را دارد کم کم از دست می‌دهد و با اینکه مردم یک شناخت و یک لطفی به من دارند ولی در عین حال در کوچه و خیابان و رفت و آمدها و‌ترددها می‌بینم افرادی هستند که حتی حاضر نیستند سلام ما را جواب بدهند.
نقویان گفت: شاید اگر در این سال‌ها به دلیل اینکه مردم حاکمیت را از آن روحانیت می‌دانند و روحانیت را در مسائل سیاسی مصدر امور می‌دانند، به این جایگاه خدشه‌های جدی وارد شده و روحانیت واقعا اگر بخواهد آن جایگاه و مقام اصلی خودش را حفظ کند باید یک تلاش و تکاپوی دیگری را به اتفاقاتی که دارد می‌افتد ضمیمه کند. از طرف دیگر هم روحانیت به یک سردرگمی دچار شده. از یک طرف حاکمیتی را می‌بیند که منتسب به روحانیت است. بالاخره رهبران اصلی جامعه ما روحانیت هستند. رهبر کبیر انقلاب یک روحانی والامقام بوده. رهبر فعلی انقلاب یک مرجع تقلید و یک روحانی والامقام است و بسیاری از شخصیت‌های اصلی نظام از روحانیت هستند. از سوی دیگر می‌بیند این مردم مسلمان پناهگاهشان روحانیت است و این سردرگمی و اضطراب و ناچاری که روحانیت می‌بیند که اگر یک طرف را بگیرد طرف دیگر هم از خودش است، مثل پدری که گیر می‌کند بین دو تا فرزندش. طرف این را بگیرد آن یکی دلشکسته و ناراحت می‌شود و اینجا یک هوشمندی و یک حق گویی فراتر از اتفاقات معمولی می‌طلبد و یک هزینه دادن‌هایی که بعضی حاضر به دادن آن نیستند. قرآن می‌گوید وقتی بین دو گروه مسلمان دعوا شد، حاکمان و رهبران اصلی جامعه باید صلح ایجاد کنند. مثل این دلالها که دیدید چطور معامله را جوش می‌دهند. یک مقدار از فروشنده می‌خواهند قیمت را پایین بیاورد و یک مقدار با خریدار صحبت می‌کنند تا بالاخره این معامله جوش بخورد. روحانیت هم باید همین باشد. در ادامه می‌گوید اگر کسی خواست گردن کشی یا ظلم کند یا از حد خودش پایش را فراتر بگذارد، آنجا دیگر نباید طرف ظلم یا ظالم را بگیرند، آنجا باید خدا را در نظر بگیرند و حتی اگر شده از پست و مقام خودشان بگذرند و به خاطر خدا این هزینه‌ها را بپذیرند.
وی در ادامه گفت: روحانیت مثل بقیه اقشار به بخش‌های مختلفی تقسیم می‌شود. یک عده که تعدادشان هم زیاد نیست اینها در بدنه حاکمیت هستند. برخی منافع شان آنجاست مجبورند از این منافع دفاع کنند حتی حق را ناحق جلوه بدهند، ناحق را حق جلوه بدهند که آن پست را داشته باشند. یک عده دیگر طلبه‌های تازه به میدان آمده‌ای هستند که نه سواد علمی، نه فقهی وتاریخی بالایی دارند و نه تقوای بالایی دارند. مثل دانشجوهای‌ترم دوم و سوم که همدیگر را آقای دکتر و مهندس هم صدا می‌کنند. اینها را نباید به پای روحانیت بگذاریم. می‌ماند آن بخش اصیل و عمیق این قشر. در این بخش هزینه‌های زیادی دارند می‌دهند. خیلی‌ها از بسیاری از مواهب و منافعشان افتادند.
 وي گفت: در مجموع من فکر می‌کنم آن بخشی از روحانیت که باید انتقاد کند یا فریادی بکشد برای حق خواهی یا حق طلبی، دارد آن کار را می‌کند. منتهی اگر مردم توقعی داشته باشند که یک باره یک فریادهای بسیار گوش خراش یا اتفاقات عجیب غریبی بیفتد، اساسا توقع به جایی نیست. برای نمونه می‌گویم. الان برنامه‌هایی که صداوسیما پخش می‌کند، سخنانی که نشان می‌دهد، نسبت به ۲۵سال قبل مقایسه کنید، می‌بینید خیلی فرق کرده. مقداری که نظام الان آزادی‌های اجتماعی که به خانم‌ها در زمینه پوشش داده شده است، ۱۵ سال پیش بود همه اینها در زندان بودند. ولی امروز به راحتی در خیابان قدم می‌زنند. دو جا هم فشارهایی مثل گشت ارشاد هست ولی وضع پوششی که امروز در خیابان می‌بینید که به راحتی خانم‌ها پشت رل روسری ندارند، اگر بخواهند اینها را باید بگیرند باید همه را بگیرند. نظام هم جلو آمده. من تازه از سفر خارجی برگشتم. در هواپیمای جمهوری اسلامی هنوز حرکت نکرده بسیاری از خانم‌ها روسری برداشتند.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد