«من نباشم گوسفندانم از گرسنگی وتشنگی میمیرند میخواهم بروم سراغ گوسفندانم کسی نیست به آنها غذا بدهد از گرسنگی و تشنگی هلاک میشوند. همه زندگیم زیر آب رفت زمینهای کشاورزی، دام هایم، وسایل زندگیم. خدایا این چه بلایی بود سرمان آمد. دیگر توان ندارم که دوباره از نو شروع کنم چه کسی به دادم میرسد؟» پیرمرد ۶۰ ساله که هنوز از شرایط به وجود آمده سیلاب برافروخته ومضطرب است مدام با خود این جملات را با صدای بلند تکرار و ناله میکند. مادری هم دلواپس فرزندش است سراسیمه به طرف امدادگر میآید و سراغ پسرش را میگیرد. پسرم کجاست؟ دیشب خوابش را دیدم ناراحت بود. ازش بیخبرم و بی تابانه گریه وزاری میکند. همه زنها و کودکان به اردوگاههای اسکان اعزام شدهاند؛ باز تکرار میکند علی را میخواهم. پسرم را میخواهم نمیدانم کجاست.
جوان دیگری با پای شکسته در این کمپ به چشم میخورد از خانه خرابی شان، از سیلاب میگوید که حادثه چنان سریع اتفاق افتاد که نتوانستیم هیچ وسیلهای با خود بیاوریم. همسرم و فرزندم و مادرم را آز آنجا دور کردم تا به مکان امنی ببرم اما معلوم نیست کی به سامان برسیم؟
به گزارش پایگاه خبری نبض شهر، تعدادی از افرادی که در بحران سیلاب گرفتار شدهاند به لحاظ روحی روانی آسیب دیدهاند و نیروهای مردمی و دستگاههای دولتی با آنها همدردی کرده و کنارشان آمدهاند تا بتوانند گوشهای از زخمهای آنها را التیام ببخشند. یکی به عنوان امدادگر، یکی به عنوان خیر، یکی به عنوان دوست یکی به عنوان خواهر ویکی به عنوان غمخوار. خلاصه هیچ کس بیتفاوت نبوده. هرچند بحران سیلاب ادامه دارد اما کمک به سیل زدگان و همدردی با غم آنها یکی از بارزترین نکاتی است که نه تنها در شهر اهواز بلکه در همه شهرستانها به چشم میخورد.
اماکن مختلفی در سطح شهر اهواز برای اسکان سیل زدگان تدارک دیده شده تا حادثه دیدگان در این اماکن پناه یابند. ورزشگاه تختی اهواز یکی دیگر از اردوگاه ها است. ۱۷۵ نفر از کودک خردسال تا زنان کهنسال در این کمپ اسکان داده شده اند و البته تعداد مردان بسیار محدود است. امدادگرانی هم در حال امداد رسانی و ارائه خدمات مختلف به حادثه دیدگان سیل هستند. یکی از این حادثه دیدگان سیل علی جعاعله نام دارد. او میگوید: سیل همه زندگی مان را از بین برده است. همه وسایل مان زیر آب رفته و بدبخت شدیم. علی جعاعله که ۴۳ سال سن دارد، اظهار میکند: اهل روستای سید ظاهر از دهستان الهایی هستیم. سیلبندی که اهالی روستا درست کرده بودند شکسته شد و آب یکباره وارد منازل مان شد و بیش از یک متر آب، منزل را گرفت.
نوجوانی ۱۵ ساله میگوید: تمام کتابهای من و خواهرم در آب از بین رفت. سیلاب آنقدر سریع اتفاق افتاد که فرصت نشد حتی یک وسیله ضروری از منزل برداریم چه برسد به کیف وکتاب مدرسه. بروایه، که همچنان استرس واضطراب در چهره اش نمایان است، میافزاید: فقط در فکر این بودیم از سیلاب نجات پیدا کنیم من دست خواهر ۵ سالهام را که خیلیترسیده بود و مدام گریه میکرد سفت گرفته بودم و خودم هم گریه میکردم. نمی دانم از کجا برایتان بگویم. آن قدر این روزها تلخ بود که هیچ وقت از ذهن مان پاک نمیشود. امیدوارم هرچه زودتر از این شرایط رها شویم و به منازل مان برگردیم.
یک خانم ۶۰ ساله با زبان عربی جملاتی را میگوید و خانمی که کنارش نشسته حرفهای او را اینگونهترجمه میکند: بیش از ۳۰ سال است در روستای حلاف زندگی میکنند. ۱۵ نفر هستند که روز گذشته با ماشین عمویشان به اینجا آمدهاند تا از خطر سیل در امان باشند. او میگوید: ممنون مردم هستم که به ما کمک میکنند. از اینکه میبینم به اینجا آمدید مشکلات ما را به مسئولان بگویید خوشحالم چون حس میکنم دیگران هم به فکر ما هستند تا مشکلات ما هر چه زودتر حل شود.
حادثه هیچ وقت خبر نمیکند از این رو ساختار و شرایط فیزیکی درهمه استان باید به گونهای باشد که بتوان به خوبی از بحرانهای مختلف اعم از سیل، زلزله و.. عبور کرد. مشخصا کمبود امکانات وتجهیزات برای مهار سیلابهای عظیم و عدم داشتن تجربه و موازی کاریها و سوءمدیریتها از جمله مشکلاتی هستند که اگر رفع شوند و به موازات آن بسیج جهادی ارگانهای مختلف و همت نهادهای مردمی باشد، میزان خسارات به اموال و منازل مردم کاهش مییابد.
دراین بین این سؤال مطرح است که تصمیمات نادرست مسئولان و بهرهوریهای منفعت طلبانه در ساخت وسازهای شهری و ساختمانهای تجاری چقدر در شدت بروز سیلاب و میزان خسارات به زندگی تاثیرگذار است؟ اگر دست کاریهای بشر در طبیعت و کاهش سرانه فضای سبز نبود آیا شاهد این همه ویرانی روستاهای حاشیه رودخانهها میبودیم؟ نکته مهم اینکه وقتی بحران به وجود میآید مدیریت بحران بسیار مهم است و گاه مدیریت بحران خود دچار بحران میشود یا عواملی دست به دست هم میدهند که خواسته یا ناخواسته این بخش هم در انجام کار دچار اختلال شود.
مردمی که درگیر سیلاب شدهاند تمام زندگی خود را از دست دادهاند و چشمشان به حمایتهای دولت است. هر چند نیروهای مختلف ارگانهای دولتی وغیر دولتی این مدت تمام تلاش خود را کردهاند تا به سیلزدگان خدمات رسانی مطلوب داشته باشند اما انتظار میرود دولت دست مردم سیلزده را بگیرد تا هرچه زودتر امید خود را به زندگی به دست بیاورند چرا که با این شرایط اقتصادی دیگر نمیتوان به راحتی وسایل زندگی را تامین کرد.