حجت الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم، درباره عاقلانه ترین روش برای برخورد با این کنوانسیون ها گفت: بهترین روش همین کاری است که مجمع انجام ميدهد. ميدانید که دولایحه مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم قبلا تصویب شده است، این دو قانون داخلی است و کاملا از کفایت لازم هم برخوردار است. اگر کسانی به دلیل ضرورت مبارزه با فساد سخن از پیوستن به "اف ای تی اف" ميکنند باید گفت اشتباه ميکنند.ضرورت مبارزه با فساد اقتضا نمی کند به "اف ای تی اف" بپیوندیم. ضرورت مبارزه با فساد اقتضا ميکند این دوقانون داخلی را به شکل جدی و قوی در جامعه پیاده کنیم که این موضوع ربطی هم به مناسبات بينالمللی ندارد.
آذر منصوری: به نقطهای رسیدیم که همه نگران مشارکت حداکثری در انتخابات هستند
تداوم نگاه حذفی منجر به کوتولهپروری در کشور شده است
با نزدیکتر شدن به ماههای منتهی به انتخابات، نحوه ورود جریانها به رقابت ها و چگونگی برگزاری انتخاباتی پرشور ، راهبردهایی است که احزاب برای وارد شدن به عرصه رقابت در پیش میگیرند.
در این میان، یک فعال سیاسی اصلاحطلب معتقد است که مصاحبه آقای خاتمی درباره اینکه دیگر «تَکرار میکنم»های من هم ممکن است نتواند موجب اقبال مردم به انتخابات و صندوق رای باشد شاید روشنترین پیام و دریافتی بود که میتوانست از جامعه امروز ایران توسط یک شخصیت سیاسی داده شود که با این رویه و با ادامه موانعی که پیشروی نهادهای انتخابی وجود دارد، دیگر حتی حضور پرقدرت اصلاح طلبان نیز شاید نتواند موجب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات شود. آذر منصوری در پاسخ به این پرسش كه اخیرا آقای خاتمی گفتند که نباید انتخابات را تحریم کرد، اما در عین حال به نوعی انتخابات را مشروط کردند. آیا این راهبردی -دست کم در بین احزاب شاخص اصلاح طلب- برای خروج از فضای فعلی دیده ميشود؟،گفت: واقعیت این است که اصلاحطلبان در سه انتخابات ۹۲، ۹۴ و۹۶ نه برای «مطالبات حداکثری» که به منظور تحقق «مشارکت حداکثری» با تمام قوا شرکت کردند و تاکیدشان بر استفاده از نهادهای انتخابی و حضور نمایندگان اصلاحطلبان در آن نهادها برای پیگیری مطالبات حداقلی مردم بود. در همین راستا، مجموعهای از مطالباتی که نمایندگان فکر میکردند میتوانند بر آنها جامه عمل بپوشانند و خواست حداقلی مردم را تامین کنند، در شعارها مطرح شد. از اینکه تعداد تندروها در مجلس کمتر شود یا مجلسی شکل گیرد که همراهی بیشتری با دولت داشته باشد تا تلاش برای رفعحصر، تحقق حقوق شهروندی و حقوق مردم که ذیل شعارهای انتخاباتی مطرح شدند. به ویژه از سال ۹۴ که اصلاحطلبان توانستند در شهرهای بزرگ لیست ارائه دهند تا انتخابات ۹۶ که مربوط به ریاستجمهوری بود، ملاحظه جدیای میان اصلاحطلبان وجود داشت.
زیرا نماینده این جریان سیاسی در انتخابات ۸۸ هنوز در حصر به سر میبرد و رهبرش نیز «ممنوع التصویر» است و در هر انتخاباتی حتی اجازه توزیع پوستر ایشان هم داده نمیشود. ولی با همه این محدودیتها، اصلاحطلبان در تمام انتخابات با توجه به دغدغهای که نسبت به منافعملی کشور داشتند و تهدیدهایی که در حوزههای سیاست خارجی و داخلی وجود داشت، حضوری حداکثری بههم رساندند. فراموش نکنیم که «سیاست خارجی» در ادامه سیاست داخلی است و طبیعتاً باید با استفاده از ظرفیتهای نهادهای انتخابی، تهدیدها را از کشور دور میکردیم. امروز تقریبا شش سال از حضور فعال اصلاحطلبان در انتخابات گذشته و همچنان مسأله اصلی آنها و مجموعه حاکمیت، موضوع مشارکت سیاسی شهروندان در انتخابات ۹۸ است. زیرا همین مردمی که به شعار مطالبه حداقلی اقبال نشان داده و در سه انتخابات اخیر شرکت کردند، تصور بخش قابل توجهی از آنها این است که دیگر نهادهای انتخابی قادر نیستند از پس تحقق مطالبه آنها حتی مطالبات حداقلی برآیند. وی در خصوص اینكه چه اتفاقی افتاده که همه نگران مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هستند؟،گفت:در ماههای اخیر آقای خاتمی درباره اینکه دیگر «تَکرار میکنم»های من هم ممکن است نتواند موجب اقبال مردم به انتخابات و صندوق رای باشد، صحبت کردند. نظرتان دراین باره چیست؟شاید این روشنترین پیام و دریافتی بود که میتوانست از جامعه امروز ایران توسط یک شخصیت سیاسی به حاکمیت داده شود که با این رویه و با ادامه موانعی که پیشروی نهادهای انتخابی وجود دارد، دیگر حتی حضور پرقدرت ما نیز شاید نتواند موجب مشارکت حداکثری مردم در انتخابات شود.
این فعال سیاسی افزود:باید ببینیم چه اتفاقی افتاده که به نقطهای رسیدیم که همه نگران مشارکت حداکثری مردم در انتخابات هستند؟ آیا مردم ناشکری میکنند و اینکه قدر تلاشهای نهادهای انتخابی را نمیدانند؟ یا کمکاریها به خود دولت، مجلس و شوراهای شهر برمیگردد؟ و یا مشکل جای دیگریست؟ به نظر من اگر بتوانیم به این سه سوال پاسخ دهیم، میتوان به پاسخی روشن برای انتخابات ۹۸ رسید. بیایید مسئله را مرور کنیم؛ در انتخابات مجلس ۹۴ لیستی که توسط اصلاحطلبان بسته شد حاصل حذف اکثر نیروهای این جریان در انتخابات بود. زیرا بسیاری از نیروهای ما در آن شرایط در زندان بودند و حتی بخشی از افرادی هم که تصور ردصلاحیتشان نمیرفت، ردصلاحیت شدند. کسانی که در مخیله شان خطور نمیکرد چرا به قبول نداشتن قانون اساسی یا معتقد نبودن به ولایت فقیه متهم شدند؟ و نمیدانستند شورای نگهبان بر اساس چه مدارک و مستنداتی به این نتیجه رسیده که آنها نمیتوانند نماینده مجلس شوند؟ وی افزود: شورای نگهبان از بین ۱۰۰ درصد کاندیداهای منتسب به جریان اصلاحات، تنها به ۳۰ درصد مجوز ورود به انتخابات را داد و ۷۰ درصد نیروهای منتسب به این جریان سیاسی از فیلتر شورای نگهبان رد نشدند. در چنین شرایطی ما با همان دغدغه سال ۹۲ که باید بتوانیم مشکلات را با جامعه جهانی حل کرده و اجماعی که علیه ایران شکل گرفته را بشکنیم، در راستای خدمت به منافع ملی کشور و رفاه مردم مبادرت به بستن لیستی کردیم که ۷۰ درصد آن جزو اصلاحطلبان نبودند. شاید هیچکس باور نمیکرد که سینفر معرفی شده اصلاحطلبان در تهران بتوانند رای بیاورند. اتفاقی که در آن انتخابات افتاد این بود که ما در بسیاری شهرها از «اصولگرایان معتدل» و «مستقلین»حمایت کردیم. بنابراین بخش عمدهای از لیست ۱۶۰ الی ۱۷۰ نفره اصلاح طلبان در سراسر کشور «اصلاحطلب» نبودند. بلکه نیروهایی بودند که با هدف کمتر شدن تعداد تندروها در مجلس از آنها حمایت شد.