کد خبر: ۱۱۶۸۲۰
سهم کمتر از ۲ درصدی یارانه در هزینه خانوارهای ایرانی؛

یارانه‌ای که حذف می‌شود به کجا می‌رود؟

گروه اقتصادي:جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران به موضوع یارانه نقدی اختصاص یافته که نشان می‌دهد سهم یارانه نقدی در پوشش هزینه‌های خانوار در خانوارهای شهری از ۱۱ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۴ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده و در خانوارهای روستایی از ۲۰‌درصد در سال ۱۳۸۹ به ۸ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده است.

کارشناسان می‌گویند : به دلیل افزایش هزینه‌های زندگی سهم یارانه نقدی برای خانوارهای شهری و روستایی در سال ۹۸ به کمتر از نصف عدد سال ۹۷ رسیده است. اکنون با گذشت تقریبا ۹ سال از پرداخت یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی، آمارها نشان از کمرنگ شدن تاثیر این یارانه بر زندگی مردم دارد،‌با این حال تلاش دولت و مجلس برای حذف یارانه‌ها همچنان ادامه دارد.
احتیاط برای حذف یارانه طبقه متوسط
وزیر رفاه  بیان كرد:  در این دوره قریب به ۱۷۰ هزار خانوار یعنی ۷۰۰ هزار نفر در دستور حذف یارانه قرار گرفتند.  محمد شریعتمداری در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر اینکه اخیرا آماری از مجلس درباره حذف ۵. ۵ میلیون نفر از یارانه بگیران طبق مصوبه بیرون آمد، گفت: خیر، شما تعداد افراد و خانوار را مخلوط کرده‌اید. مجموعا مجلس به دولت تکلیف و اختیار داده که نسبت به حذف یارانه سه دهک درآمدی اقدام کند که به لحاظ تعداد جمعیت ۲۴ میلیون نفر می‌شود. وی  با بیان اینکه در این دوره قریب به ۱۷۰ هزار خانوار یعنی ۷۰۰ هزار نفر از اقشار متمکن که ضریب خطای کمتری دارد در مرحله اول در دستور حذف قرار گرفتند،  گفت: ولی هرچه به سمت جلو حرکت می‌کنیم چون به طبقه متوسط می‌رسیم حتما باید برای این افراد با احتیاط عمل کنیم. قصد نداریم در این شرایط معیشتی خانوار ضریب خطا در طبقه متوسط بالا برود و بخشی از آنها مشمول حذف شوند.  وی با بیان اینکه هر مقدار حذف شود از ماه اول در چرخه اقتصاد و در خزانه باقی می‌ماند گفت: اینطور نیست که پولی بدهیم پس بگیریم، بلکه یک پولی را نمی‌دهیم.
آقای مطهری، با پول نفت چه کرده‌اید؟
عباس عبدی هم در این رابطه در یادداشتی نوشت: یکی از مسائلی که هنوز پس از گذشت حدود۹ سال همچنان نادرست مطرح می‌شود، موضوع یارانه‌های نقدی است. بنده قصد توهین ندارم که بگویم عده‌ای از روی شکم‌سیری با این ایده مخالفت می‌کنند که کاش چنین بود. مشکل ما در وجود انگیزه‌های نادرست و شخصی در مواضع افراد نیست. مشکل اصلی وجود انگیزه‌های خیرخواهانه‌ای است که مسائل را درست و دقیق طرح نمی‌کنند، لذا راهبرد‌های نادرست ارائه می‌کنند درنهایت هم راه‌حل‌های گمراه‌کننده می‌دهند.نمونه اخیرش سخنان آقای علی مطهری است که متاسفانه حداقل بنده انتظار این حد از اغتشاش در طرح مساله را از ایشان نداشتم. آنجا که گفته است: پرداخت یارانه خلاف اقتصادمقاومتی است. معنی ندارد آخر ماه دولت به مردم پول بدهد، مردم باید کار کنند و به دولت پول دهند نه اینکه آخر ماه دست‌شان دراز باشد که دولت چیزی به آن‌ها بدهد. همین ادبیات است که رابطه دولت و ملت را به ویرانی می‌کشد. فرقی هم با آن ادبیات دولت قبلی ندارد که می‌گفت: دولت به مردم یارانه می‌دهد! این ادبیات می‌گوید نباید بدهد، ولی هر دو معتقدند که پول مال دولت است و ربطی به مردم ندارد. به‌طور اصولی و کلی باید گفت که دولت هیچ یارانه‌ای به مردم نمی‌دهد و این اشتباه فاحش است. اصولا دولت چیزی ندارد که بخواهد به ملت بدهد. دولت باید کارگزار مردم باشد، ولی دولت‌های ایران به نسبت‌هایی امانتدار خوبی برای پول مردم نبوده‌اند و منابع مردم را تلف کرده‌اند. صد‌ها میلیارد دلار درآمد‌های نفتی مردم را گرفته‌اند و جز فساد و اتلاف منابع و بیکاری نتیجه دیگری از خود به‌جا نگذاشته‌اند، بنابراین دولت نیست که به مردم یارانه می‌دهد، این مردم هستند که ثروت و اموال خودشان را دراختیار دولت‌ها گذاشته‌اند تا بلکه ایجاد اشتغال کند و رفاه و توسعه ایجاد کند ولی طی ۸ سال دولت احمدی‌نژاد دریغ از نیم میلیون شغل!
آقای مطهری چندین دوره نماینده مجلس بوده‌اند، بفرمایند با پول نفت چه کرده‌اند؟ کدام شغل‌ها را ایجاد کرده‌اند، تعداد شاغلین کشور در سال ۱۳۸۵ اندکی کمتر از ۲۱ میلیون نفر بوده است، در سال ۱۳۸۹ که یارانه‌ها پرداخت شد، دویست هزار نفر کمتر از همان رقم سال ۱۳۸۵ بوده است؟ ! آیا در این فاصله مردم یارانه می‌گرفتند که از کار دست کشیدند؟ ! مطابق روال گذشته باید طی این ۴ سال حداقل ۲. ۵ میلیون شغل ایجاد می‌شد تا مردم نیازمند به یارانه نباشند. تعداد شاغلین در سال ۱۳۹۶ فقط به ۲۳ میلیون و خرده‌ای رسید، یعنی طی ۱۲ سال فقط ۲. ۵ میلیون شغل اضافه شده است، یعنی سالی ۲۰۰ هزار شغل، در حالی که در این مدت ظرفیت درآمدی و ارزی ایران طوری بود که باید حداقل ۸۰۰ هزار شغل اضافه در سال ایجاد می‌شد، یعنی پس از ۱۲ سال، ۱۰ میلیون شغل بیشتر می‌داشتیم، یعنی هفت و نیم میلیون نفر بیش از الان! دولت چین طی ۱۸ سال با ۳۱۰ میلیارد دلار سرمایه ۲۲۶ میلیون شغل ایجاد کرد یعنی به‌ازای هر ۱۴۰۰ دلار یک شغل. خب بفرمایید در این فاصله حدود ۹۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی فقط از صادرات نفت و گاز نصیب ایران شده است، آیا شما می‌توانید حساب کنید که به‌ازای ایجاد هر شغل چقدر درآمد نفت و گاز در این ۱۲ سال به جیب دولت ایران وارد شده بود؟ حدود ۳۶۰ هزار دلار؟ ! این را چه چیزی جز ناکارآمدی مطلق می‌توان نامید؟ !
پرداخت مبلغ ۴۵ هزار تومان، یارانه دولت به مردم نیست، بلکه بازپس‌گیری اختیار مصرف یا جلوگیری از تلف کردن آن از سوی دولت‌هاست. دولت قبلی این را فهمید که صلاحیت این خرج کردن را ندارد و با هر انگیزه‌ای بود این گام را برداشت، ولی دیگران حتی متوجه این مساله نیز نیستند. شما نماینده مردم هستید. شما اجازه داده‌اید که اموال ملت در دست این دولت‌ها چنین حیف و میل شود و متاسفانه سهم حیف شدن آن‌ها که به چشم نمی‌آید خیلی بیش از بخش میل شدنش است که در پرونده‌های فساد شاهدش هستیم و اکنون دوباره در پی بازپس‌گیری بخش کوچکی از آن هستید که پیش‌تر از دولت جدا شده بود. اگر نماینده‌ای طرفدار خدمت به اقتصاد و رفاه جامعه است، بیش از ۵۴ ماه است که سوخت را به قیمت جاری ثابت نگه داشته‌اند، از آخرین زمانی که قیمت سوخت تغییر کرد تاکنون حداقل ۷۰ درصد تورم داشته‌ایم ولی کدام نماینده مجلس آخ گفته‌اند که چرا این منبع مهم را تلف می‌کنید؟ شما هر هدفی دارید، محترم است، ولی با حذف یارانه‌ها عملا ناکارآمدی و فساد و فقر را تشدید خواهید کرد. برای حذف یارانه‌ها هیچ مشکلی نیست، شما به‌ازای هر شغلی که درست می‌کنید، یارانه آن شاغل و خانواده‌اش را قطع کنید. آیا دولت و شما حاضر به چنین تعهدی هستید؟ به‌علاوه چرا از سال ۱۳۹۲ تا حالا، فقط زمانی که کفگیر بودجه به ته دیگ می‌خورد یاد هدفمندی می‌افتید؟ وظیفه شما بوده که دولت کارآمد، سالم و با مخارج عقلانی درست کنید، به هر دلیل در این کار موفق نبوده‌اید، پس بهتر است سوخت این دستگاه ناکارآمد (اعم از قوه مجریه یا سایر قوا) را با کسر سهم مردم از هدفمندی کم نکنید. اگر به فکر مردم و دولت و جامعه هستید، بهتر است اصلاح قیمت‌های سوخت و انرژی را در دستور کار قرار دهید. همان کاری که همیشه در برنامه‌ها نوشته‌اید ولی اجرا نکرده‌اید و پیگیری هم نکرده‌اید! مردم نمی‌پذیرند که نماینده در شهرک غرب زندگی کند و چنان ادعایی درباره دزدی از خانه او شود یا انواع و اقسام اقدامات دیگر را انجام دهند، بعد مردم را توصیه به کار کنند، در حالی که همه پشت در‌های ادارات کار منتظر شغل هستند. فرزندان تحصیلکرده ما بیش از ۵۰درصدشان بیکار هستند و آن‌هایی هم که کار می‌کنند دستمزد اندکی می‌گیرند. متاسفانه ناامیدمان کرده‌اید!

 

 

وعده‌ها عراقی‌ها را متقاعد نکرد؛ ۱۰۲ کشته و ۴۲۰۰ زخمی؛
تدبیر کنید قبل از آنکه دیر شود

گروه بين‌الملل:
۱۰۲ کشته و بیش از ۴۲۰۰ مجروح؛  این آخرین آمار رسانه‌ها از تلفات تظاهرات عراق در چهار روز گذشته است، تظاهراتی که از سه شنبه هفته گذشته آغاز شد وفضای سیاسی عراق را به شدت متشنج کرد. مرکز رصد حقوق بشر عراق گزارش کرد: در پنجمین روز تظاهرات، دیروز - شنبه در بغداد ۴ نفر کشته و بیش از ۳۰ نفر مجروح شدند، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر عراق نیز خواستار مجازات کسانی شدند که علیه معترضان با خشونت رفتار کردند.
تظاهرات در عراق، امر جدیدی نیست. هر از چندگاهی بخشی از مردم، معمولا جوانان، در اعتراض به فقدان خدمات عمومی مثل آب و برق یا بیکاری، به خیابان‌ها می‌ریزند. اعتراضات خشمگین مردم بصره در سپتامبر ۲۰۱۸ و آتش زدن کنسولگری ایران در این شهر، یکی از بارزترین اعتراضات عراق بود. همان سال، بسیاری از شهر‌های عمدتا شیعه‌نشین عراق، در اعتراض به خاموشی‌های مکرر برق و فقدان آب آشامیدنی و دیگر مطالبات معیشتی، صحنه تظاهرات شد. ناآرامی‌های بصره هم تلفات جانی و مالی متعددی داشت. در آگوست ۲۰۱۵ نیز بغداد شاهد تظاهرات بود که عموما جنبه معیشتی داشت. حیدر عبادی، نخست‌وزیر وقت، وعده‌هایی برای حل مشکلات معیشتی داد. تظاهرات تمام شد و وضعیت مردم بهبود نیافت.اما این بار، هم به لحاظ گستردگی و هم به لحاظ خشونت، تظاهرات عراق کم سابقه است. به مدت چهار روز، بدون توقف، شهر‌های شیعه‌نشین جنوب عراق، صحنه تظاهرات و آشوب بود. روز جمعه، دولت برای کنترل اوضاع، در بغداد و چند استان دیگر، مقررات منع تردد برقرار کرد. با این حال، جمعی از جوانان به خیابان‌ها ریختند. نیرو‌های امنیتی نیز به روی معترضان آتش گشودند و تعدادی را به قتل رساندند. افزون بر این، برخی رسانه‌ها، از کشته شدن چند معترض توسط «تک تیراندازان ناشناس» در بغداد خبر دادند.  عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، که این روز‌ها هم از جانب معترضان و هم از جانب گروه‌های سیاسی به شدت تحت فشار است، در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد تظاهرکنندگان حق دارند که خواستار مبارزه با فساد شوند، اما تغییر اوضاع زمان‌بر است. وی برای آرام کردن معترضان، چندین اقدام فوری را اعلام کرد، از جمله: آزاد کردن کسانی که بدون ارتکاب جرمی بازداشت شدند، فراهم کردن درآمد حداقلی برای هر خانواده عراقی، طراحی یک سامانه جدید برای جذب فارغ التحصیلان و کسانی که مدارک تحصیلی عالی دارند، برکناری یک هزار کارمند دولتی متهم به فساد، اجرای اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و خدماتی و نیز ارائه طرحی برای اصلاح نظام انتخاباتی به پارلمان.اما ظاهرا وعده‌های عبدالمهدی هیچ‌کدام از طرف‌ها را متقاعد نکرد. برخی گروه‌های سیاسی، خواستار استعفای دولت و انتخابات زودهنگام شدند. مقتدی صدر، رهبر جریان صدر، با صدور پیامی مکتوب به خط خود، خواستار استعفای کل دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام با نظارت بین المللی شد. وی پیش از این، به نمایندگان ائتلاف پارلمانی خود، «سائرون»، دستور داده بود تا زمان معرفی شدن یک برنامه دولتی برای حل مشکلات، از حضور در پارلمان خودداری کنند.علاوه بر این، عبدالمهدی از پارلمان و گروه‌های سیاسی خواست که سهم‌بری سیاسی را کنار بگذارند و به او برای تکمیل دولت و انجام اصلاحات در آن، اختیارات لازم بدهند.  احمد الصافی، نماینده آیت اله سیستانی در خطبه نماز جمعه کربلا، از دولت خواست که رویکردش در برابر مشکلات را تغییر دهد و قبل از آنکه دیر شود، تدبیری بیاندیشد.
شاید الان هم دیر شده است. معترضان در بغداد، شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» (ملت براندازی نظام را می‌خواهد) را سر دادند. بسیاری از معترضان که در روز‌های اخیر به خیابان‌ها آمده‌اند، می‌گویند آن‌ها از بیکاری، فقدان خدمات عمومی و فساد سیاستمداران و احزاب سیاسی به ستوه آمده‌اند. در هفته‌های اخیر، اتفاقاتی در عراق افتاد که خشم بسیاری از مردم، خصوصا قشر جوان، را برانگیخت. گروهی از فارغ التحصیلان بیکار مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، در آفتاب سوزان بغداد به مدت پنجاه روز در مقابل وزارت آموزش عالی عراق تحصن کردند. نیرو‌های امنیتی به شکل خشونت‌آمیز تحصن این فارغ التحصیلان را پایان دادند. در جریان این برخورد، تعدادی از دختران و زنان مجروح شدند. امری که به شدت احساسات عمومی را جریحه‌دار کرد. در پی این واقعه، جوانان بصره، برای همدردی با این دختران و زنان، به دولت هشدار دادند که در بصره تظاهرات بزرگی برپا خواهند کرد.
علت تظاهرات در عراق چیست؟
عراق از سال ۲۰۰۳ تاکنون با همین سیستم اداره می‌شود. به موازات این جمود سیاسی، در میان مردم سه گروه سنی‌ها، شیعیان و کرد‌ها تحولات فکری قابل توجهی رخ داد. این تحولات میان کرد‌های عراق زیاد نبود. کرد‌های عراق قبل و بعد از صدام، بر هویت قومی خود تاکید می‌کردند. آن‌ها سنی هستند، اما در توزیع مناصب، خود را از عرب‌های سنی عراق جدا می‌دانند. در واقع، کمترین تحولات فکری در میان کرد‌ها و بیشترین دگرگونی‌های فکری در میان شیعیان جنوب عراق رخ داد. عرب‌های سنی، کم و بیش شاهد تحولاتی بودند، اما چون به لحاظ تعداد، در اقلیت هستند، نتوانستند تغییرات بزرگی در ساختار سیاسی عراق به وجود بیاورند. پس از سقوط صدام، که در واقع نماینده غیررسمی عرب‌های سنی به شمار می‌رفت، برخی از سنی‌ها برای بازگرداندن جایگاه سابق، چندین بار تلاش‌هایی کردند. در مناطق سنی‌نشین گروه‌هایی مانند نقشبندیه، القاعده و داعش طرفدارانی پیدا کردند. حضور چنین گروه‌هایی، باعث به حاشیه رفتن مطالبات معیشتی و سیاسی بسیاری از عرب‌های سنی شد. در نتیجه، نفوذ و تاثیر آن‌ها بر نظام سیاسی عراق نیز کمتر شد.شیعیان عراق، اما، سرنوشت متفاوتی داشتند. پس از سقوط صدام، به شکل بی‌سابقه‌ای به احزاب دینی روی آوردند. دینداری مهمترین مشخصه زندگی آن‌ها شد. هویت مذهبی پررنگ شد. شاید بارزترین نمود دینداری شیعیان عراق، برگزاری شکوهمند مراسم شهادت امام حسین (ع) و اربعین است. این مراسم هنوز هم به همان روال سابق و شاید باشکوه‌تر از گذشته، برگزار می‌شود؛ اما، در سال‌های اخیر، زیر پوست جامعه شیعی و به طور کلی در سرتاسر عراق، تحولات نامرئی، اما مهمی اتفاق افتاد. ورود اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به عراق، تاسیس شبکه‌های ماهواره‌ای خصوصی در داخل این کشور، افزایش حیرت انگیز تعداد خوانندگان عراقی، که در سراسر جهان عرب هم بسیار معروف شدند، برگزاری کنسرت در فضای باز، رشد تعداد کاباره‌ها و ده‌ها مورد دیگر، از کمرنگ شدن احساسات دینی در عراق حکایت دارند. فساد سیاسی و اقتصادی سیاستمداران اسلامگرا، گسترش فقر و محرومیت و بیکاری نیز موارد دیگری بودند که به بدگمانی بخشی از جوانان نسبت به سیاستمداران وابسته به احزاب دینی دامن زدند. امروز، حتی برخی سیاستمدارانی مانند مقتدی صدر، که همواره سعی می‌کند خود را همراه مردم نشان دهد، دیگر تاثیر چندانی بر افکار عمومی عراق ندارند. تظاهرات، اخیر، همه احزاب سیاسی عراق را غافلگیر کرد. هیچ حزبی از اعتراضات حمایت نکرد و فراخوان نداد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1398/7/14 -  شماره 4524
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۶۸۲۰
سهم کمتر از ۲ درصدی یارانه در هزینه خانوارهای ایرانی؛

یارانه‌ای که حذف می‌شود به کجا می‌رود؟

گروه اقتصادي:جدیدترین گزارش مرکز آمار ایران به موضوع یارانه نقدی اختصاص یافته که نشان می‌دهد سهم یارانه نقدی در پوشش هزینه‌های خانوار در خانوارهای شهری از ۱۱ درصد در سال ۱۳۹۰ به ۴ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده و در خانوارهای روستایی از ۲۰‌درصد در سال ۱۳۸۹ به ۸ درصد در سال ۱۳۹۷ رسیده است.

کارشناسان می‌گویند : به دلیل افزایش هزینه‌های زندگی سهم یارانه نقدی برای خانوارهای شهری و روستایی در سال ۹۸ به کمتر از نصف عدد سال ۹۷ رسیده است. اکنون با گذشت تقریبا ۹ سال از پرداخت یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی، آمارها نشان از کمرنگ شدن تاثیر این یارانه بر زندگی مردم دارد،‌با این حال تلاش دولت و مجلس برای حذف یارانه‌ها همچنان ادامه دارد.
احتیاط برای حذف یارانه طبقه متوسط
وزیر رفاه  بیان كرد:  در این دوره قریب به ۱۷۰ هزار خانوار یعنی ۷۰۰ هزار نفر در دستور حذف یارانه قرار گرفتند.  محمد شریعتمداری در پاسخ به سئوال خبرنگاری مبنی بر اینکه اخیرا آماری از مجلس درباره حذف ۵. ۵ میلیون نفر از یارانه بگیران طبق مصوبه بیرون آمد، گفت: خیر، شما تعداد افراد و خانوار را مخلوط کرده‌اید. مجموعا مجلس به دولت تکلیف و اختیار داده که نسبت به حذف یارانه سه دهک درآمدی اقدام کند که به لحاظ تعداد جمعیت ۲۴ میلیون نفر می‌شود. وی  با بیان اینکه در این دوره قریب به ۱۷۰ هزار خانوار یعنی ۷۰۰ هزار نفر از اقشار متمکن که ضریب خطای کمتری دارد در مرحله اول در دستور حذف قرار گرفتند،  گفت: ولی هرچه به سمت جلو حرکت می‌کنیم چون به طبقه متوسط می‌رسیم حتما باید برای این افراد با احتیاط عمل کنیم. قصد نداریم در این شرایط معیشتی خانوار ضریب خطا در طبقه متوسط بالا برود و بخشی از آنها مشمول حذف شوند.  وی با بیان اینکه هر مقدار حذف شود از ماه اول در چرخه اقتصاد و در خزانه باقی می‌ماند گفت: اینطور نیست که پولی بدهیم پس بگیریم، بلکه یک پولی را نمی‌دهیم.
آقای مطهری، با پول نفت چه کرده‌اید؟
عباس عبدی هم در این رابطه در یادداشتی نوشت: یکی از مسائلی که هنوز پس از گذشت حدود۹ سال همچنان نادرست مطرح می‌شود، موضوع یارانه‌های نقدی است. بنده قصد توهین ندارم که بگویم عده‌ای از روی شکم‌سیری با این ایده مخالفت می‌کنند که کاش چنین بود. مشکل ما در وجود انگیزه‌های نادرست و شخصی در مواضع افراد نیست. مشکل اصلی وجود انگیزه‌های خیرخواهانه‌ای است که مسائل را درست و دقیق طرح نمی‌کنند، لذا راهبرد‌های نادرست ارائه می‌کنند درنهایت هم راه‌حل‌های گمراه‌کننده می‌دهند.نمونه اخیرش سخنان آقای علی مطهری است که متاسفانه حداقل بنده انتظار این حد از اغتشاش در طرح مساله را از ایشان نداشتم. آنجا که گفته است: پرداخت یارانه خلاف اقتصادمقاومتی است. معنی ندارد آخر ماه دولت به مردم پول بدهد، مردم باید کار کنند و به دولت پول دهند نه اینکه آخر ماه دست‌شان دراز باشد که دولت چیزی به آن‌ها بدهد. همین ادبیات است که رابطه دولت و ملت را به ویرانی می‌کشد. فرقی هم با آن ادبیات دولت قبلی ندارد که می‌گفت: دولت به مردم یارانه می‌دهد! این ادبیات می‌گوید نباید بدهد، ولی هر دو معتقدند که پول مال دولت است و ربطی به مردم ندارد. به‌طور اصولی و کلی باید گفت که دولت هیچ یارانه‌ای به مردم نمی‌دهد و این اشتباه فاحش است. اصولا دولت چیزی ندارد که بخواهد به ملت بدهد. دولت باید کارگزار مردم باشد، ولی دولت‌های ایران به نسبت‌هایی امانتدار خوبی برای پول مردم نبوده‌اند و منابع مردم را تلف کرده‌اند. صد‌ها میلیارد دلار درآمد‌های نفتی مردم را گرفته‌اند و جز فساد و اتلاف منابع و بیکاری نتیجه دیگری از خود به‌جا نگذاشته‌اند، بنابراین دولت نیست که به مردم یارانه می‌دهد، این مردم هستند که ثروت و اموال خودشان را دراختیار دولت‌ها گذاشته‌اند تا بلکه ایجاد اشتغال کند و رفاه و توسعه ایجاد کند ولی طی ۸ سال دولت احمدی‌نژاد دریغ از نیم میلیون شغل!
آقای مطهری چندین دوره نماینده مجلس بوده‌اند، بفرمایند با پول نفت چه کرده‌اند؟ کدام شغل‌ها را ایجاد کرده‌اند، تعداد شاغلین کشور در سال ۱۳۸۵ اندکی کمتر از ۲۱ میلیون نفر بوده است، در سال ۱۳۸۹ که یارانه‌ها پرداخت شد، دویست هزار نفر کمتر از همان رقم سال ۱۳۸۵ بوده است؟ ! آیا در این فاصله مردم یارانه می‌گرفتند که از کار دست کشیدند؟ ! مطابق روال گذشته باید طی این ۴ سال حداقل ۲. ۵ میلیون شغل ایجاد می‌شد تا مردم نیازمند به یارانه نباشند. تعداد شاغلین در سال ۱۳۹۶ فقط به ۲۳ میلیون و خرده‌ای رسید، یعنی طی ۱۲ سال فقط ۲. ۵ میلیون شغل اضافه شده است، یعنی سالی ۲۰۰ هزار شغل، در حالی که در این مدت ظرفیت درآمدی و ارزی ایران طوری بود که باید حداقل ۸۰۰ هزار شغل اضافه در سال ایجاد می‌شد، یعنی پس از ۱۲ سال، ۱۰ میلیون شغل بیشتر می‌داشتیم، یعنی هفت و نیم میلیون نفر بیش از الان! دولت چین طی ۱۸ سال با ۳۱۰ میلیارد دلار سرمایه ۲۲۶ میلیون شغل ایجاد کرد یعنی به‌ازای هر ۱۴۰۰ دلار یک شغل. خب بفرمایید در این فاصله حدود ۹۰۰ میلیارد دلار درآمد ارزی فقط از صادرات نفت و گاز نصیب ایران شده است، آیا شما می‌توانید حساب کنید که به‌ازای ایجاد هر شغل چقدر درآمد نفت و گاز در این ۱۲ سال به جیب دولت ایران وارد شده بود؟ حدود ۳۶۰ هزار دلار؟ ! این را چه چیزی جز ناکارآمدی مطلق می‌توان نامید؟ !
پرداخت مبلغ ۴۵ هزار تومان، یارانه دولت به مردم نیست، بلکه بازپس‌گیری اختیار مصرف یا جلوگیری از تلف کردن آن از سوی دولت‌هاست. دولت قبلی این را فهمید که صلاحیت این خرج کردن را ندارد و با هر انگیزه‌ای بود این گام را برداشت، ولی دیگران حتی متوجه این مساله نیز نیستند. شما نماینده مردم هستید. شما اجازه داده‌اید که اموال ملت در دست این دولت‌ها چنین حیف و میل شود و متاسفانه سهم حیف شدن آن‌ها که به چشم نمی‌آید خیلی بیش از بخش میل شدنش است که در پرونده‌های فساد شاهدش هستیم و اکنون دوباره در پی بازپس‌گیری بخش کوچکی از آن هستید که پیش‌تر از دولت جدا شده بود. اگر نماینده‌ای طرفدار خدمت به اقتصاد و رفاه جامعه است، بیش از ۵۴ ماه است که سوخت را به قیمت جاری ثابت نگه داشته‌اند، از آخرین زمانی که قیمت سوخت تغییر کرد تاکنون حداقل ۷۰ درصد تورم داشته‌ایم ولی کدام نماینده مجلس آخ گفته‌اند که چرا این منبع مهم را تلف می‌کنید؟ شما هر هدفی دارید، محترم است، ولی با حذف یارانه‌ها عملا ناکارآمدی و فساد و فقر را تشدید خواهید کرد. برای حذف یارانه‌ها هیچ مشکلی نیست، شما به‌ازای هر شغلی که درست می‌کنید، یارانه آن شاغل و خانواده‌اش را قطع کنید. آیا دولت و شما حاضر به چنین تعهدی هستید؟ به‌علاوه چرا از سال ۱۳۹۲ تا حالا، فقط زمانی که کفگیر بودجه به ته دیگ می‌خورد یاد هدفمندی می‌افتید؟ وظیفه شما بوده که دولت کارآمد، سالم و با مخارج عقلانی درست کنید، به هر دلیل در این کار موفق نبوده‌اید، پس بهتر است سوخت این دستگاه ناکارآمد (اعم از قوه مجریه یا سایر قوا) را با کسر سهم مردم از هدفمندی کم نکنید. اگر به فکر مردم و دولت و جامعه هستید، بهتر است اصلاح قیمت‌های سوخت و انرژی را در دستور کار قرار دهید. همان کاری که همیشه در برنامه‌ها نوشته‌اید ولی اجرا نکرده‌اید و پیگیری هم نکرده‌اید! مردم نمی‌پذیرند که نماینده در شهرک غرب زندگی کند و چنان ادعایی درباره دزدی از خانه او شود یا انواع و اقسام اقدامات دیگر را انجام دهند، بعد مردم را توصیه به کار کنند، در حالی که همه پشت در‌های ادارات کار منتظر شغل هستند. فرزندان تحصیلکرده ما بیش از ۵۰درصدشان بیکار هستند و آن‌هایی هم که کار می‌کنند دستمزد اندکی می‌گیرند. متاسفانه ناامیدمان کرده‌اید!

 

 

وعده‌ها عراقی‌ها را متقاعد نکرد؛ ۱۰۲ کشته و ۴۲۰۰ زخمی؛
تدبیر کنید قبل از آنکه دیر شود

گروه بين‌الملل:
۱۰۲ کشته و بیش از ۴۲۰۰ مجروح؛  این آخرین آمار رسانه‌ها از تلفات تظاهرات عراق در چهار روز گذشته است، تظاهراتی که از سه شنبه هفته گذشته آغاز شد وفضای سیاسی عراق را به شدت متشنج کرد. مرکز رصد حقوق بشر عراق گزارش کرد: در پنجمین روز تظاهرات، دیروز - شنبه در بغداد ۴ نفر کشته و بیش از ۳۰ نفر مجروح شدند، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر عراق نیز خواستار مجازات کسانی شدند که علیه معترضان با خشونت رفتار کردند.
تظاهرات در عراق، امر جدیدی نیست. هر از چندگاهی بخشی از مردم، معمولا جوانان، در اعتراض به فقدان خدمات عمومی مثل آب و برق یا بیکاری، به خیابان‌ها می‌ریزند. اعتراضات خشمگین مردم بصره در سپتامبر ۲۰۱۸ و آتش زدن کنسولگری ایران در این شهر، یکی از بارزترین اعتراضات عراق بود. همان سال، بسیاری از شهر‌های عمدتا شیعه‌نشین عراق، در اعتراض به خاموشی‌های مکرر برق و فقدان آب آشامیدنی و دیگر مطالبات معیشتی، صحنه تظاهرات شد. ناآرامی‌های بصره هم تلفات جانی و مالی متعددی داشت. در آگوست ۲۰۱۵ نیز بغداد شاهد تظاهرات بود که عموما جنبه معیشتی داشت. حیدر عبادی، نخست‌وزیر وقت، وعده‌هایی برای حل مشکلات معیشتی داد. تظاهرات تمام شد و وضعیت مردم بهبود نیافت.اما این بار، هم به لحاظ گستردگی و هم به لحاظ خشونت، تظاهرات عراق کم سابقه است. به مدت چهار روز، بدون توقف، شهر‌های شیعه‌نشین جنوب عراق، صحنه تظاهرات و آشوب بود. روز جمعه، دولت برای کنترل اوضاع، در بغداد و چند استان دیگر، مقررات منع تردد برقرار کرد. با این حال، جمعی از جوانان به خیابان‌ها ریختند. نیرو‌های امنیتی نیز به روی معترضان آتش گشودند و تعدادی را به قتل رساندند. افزون بر این، برخی رسانه‌ها، از کشته شدن چند معترض توسط «تک تیراندازان ناشناس» در بغداد خبر دادند.  عادل عبدالمهدی، نخست وزیر عراق، که این روز‌ها هم از جانب معترضان و هم از جانب گروه‌های سیاسی به شدت تحت فشار است، در یک سخنرانی تلویزیونی اعلام کرد تظاهرکنندگان حق دارند که خواستار مبارزه با فساد شوند، اما تغییر اوضاع زمان‌بر است. وی برای آرام کردن معترضان، چندین اقدام فوری را اعلام کرد، از جمله: آزاد کردن کسانی که بدون ارتکاب جرمی بازداشت شدند، فراهم کردن درآمد حداقلی برای هر خانواده عراقی، طراحی یک سامانه جدید برای جذب فارغ التحصیلان و کسانی که مدارک تحصیلی عالی دارند، برکناری یک هزار کارمند دولتی متهم به فساد، اجرای اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و خدماتی و نیز ارائه طرحی برای اصلاح نظام انتخاباتی به پارلمان.اما ظاهرا وعده‌های عبدالمهدی هیچ‌کدام از طرف‌ها را متقاعد نکرد. برخی گروه‌های سیاسی، خواستار استعفای دولت و انتخابات زودهنگام شدند. مقتدی صدر، رهبر جریان صدر، با صدور پیامی مکتوب به خط خود، خواستار استعفای کل دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام با نظارت بین المللی شد. وی پیش از این، به نمایندگان ائتلاف پارلمانی خود، «سائرون»، دستور داده بود تا زمان معرفی شدن یک برنامه دولتی برای حل مشکلات، از حضور در پارلمان خودداری کنند.علاوه بر این، عبدالمهدی از پارلمان و گروه‌های سیاسی خواست که سهم‌بری سیاسی را کنار بگذارند و به او برای تکمیل دولت و انجام اصلاحات در آن، اختیارات لازم بدهند.  احمد الصافی، نماینده آیت اله سیستانی در خطبه نماز جمعه کربلا، از دولت خواست که رویکردش در برابر مشکلات را تغییر دهد و قبل از آنکه دیر شود، تدبیری بیاندیشد.
شاید الان هم دیر شده است. معترضان در بغداد، شعار «الشعب یرید اسقاط النظام» (ملت براندازی نظام را می‌خواهد) را سر دادند. بسیاری از معترضان که در روز‌های اخیر به خیابان‌ها آمده‌اند، می‌گویند آن‌ها از بیکاری، فقدان خدمات عمومی و فساد سیاستمداران و احزاب سیاسی به ستوه آمده‌اند. در هفته‌های اخیر، اتفاقاتی در عراق افتاد که خشم بسیاری از مردم، خصوصا قشر جوان، را برانگیخت. گروهی از فارغ التحصیلان بیکار مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری، در آفتاب سوزان بغداد به مدت پنجاه روز در مقابل وزارت آموزش عالی عراق تحصن کردند. نیرو‌های امنیتی به شکل خشونت‌آمیز تحصن این فارغ التحصیلان را پایان دادند. در جریان این برخورد، تعدادی از دختران و زنان مجروح شدند. امری که به شدت احساسات عمومی را جریحه‌دار کرد. در پی این واقعه، جوانان بصره، برای همدردی با این دختران و زنان، به دولت هشدار دادند که در بصره تظاهرات بزرگی برپا خواهند کرد.
علت تظاهرات در عراق چیست؟
عراق از سال ۲۰۰۳ تاکنون با همین سیستم اداره می‌شود. به موازات این جمود سیاسی، در میان مردم سه گروه سنی‌ها، شیعیان و کرد‌ها تحولات فکری قابل توجهی رخ داد. این تحولات میان کرد‌های عراق زیاد نبود. کرد‌های عراق قبل و بعد از صدام، بر هویت قومی خود تاکید می‌کردند. آن‌ها سنی هستند، اما در توزیع مناصب، خود را از عرب‌های سنی عراق جدا می‌دانند. در واقع، کمترین تحولات فکری در میان کرد‌ها و بیشترین دگرگونی‌های فکری در میان شیعیان جنوب عراق رخ داد. عرب‌های سنی، کم و بیش شاهد تحولاتی بودند، اما چون به لحاظ تعداد، در اقلیت هستند، نتوانستند تغییرات بزرگی در ساختار سیاسی عراق به وجود بیاورند. پس از سقوط صدام، که در واقع نماینده غیررسمی عرب‌های سنی به شمار می‌رفت، برخی از سنی‌ها برای بازگرداندن جایگاه سابق، چندین بار تلاش‌هایی کردند. در مناطق سنی‌نشین گروه‌هایی مانند نقشبندیه، القاعده و داعش طرفدارانی پیدا کردند. حضور چنین گروه‌هایی، باعث به حاشیه رفتن مطالبات معیشتی و سیاسی بسیاری از عرب‌های سنی شد. در نتیجه، نفوذ و تاثیر آن‌ها بر نظام سیاسی عراق نیز کمتر شد.شیعیان عراق، اما، سرنوشت متفاوتی داشتند. پس از سقوط صدام، به شکل بی‌سابقه‌ای به احزاب دینی روی آوردند. دینداری مهمترین مشخصه زندگی آن‌ها شد. هویت مذهبی پررنگ شد. شاید بارزترین نمود دینداری شیعیان عراق، برگزاری شکوهمند مراسم شهادت امام حسین (ع) و اربعین است. این مراسم هنوز هم به همان روال سابق و شاید باشکوه‌تر از گذشته، برگزار می‌شود؛ اما، در سال‌های اخیر، زیر پوست جامعه شیعی و به طور کلی در سرتاسر عراق، تحولات نامرئی، اما مهمی اتفاق افتاد. ورود اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به عراق، تاسیس شبکه‌های ماهواره‌ای خصوصی در داخل این کشور، افزایش حیرت انگیز تعداد خوانندگان عراقی، که در سراسر جهان عرب هم بسیار معروف شدند، برگزاری کنسرت در فضای باز، رشد تعداد کاباره‌ها و ده‌ها مورد دیگر، از کمرنگ شدن احساسات دینی در عراق حکایت دارند. فساد سیاسی و اقتصادی سیاستمداران اسلامگرا، گسترش فقر و محرومیت و بیکاری نیز موارد دیگری بودند که به بدگمانی بخشی از جوانان نسبت به سیاستمداران وابسته به احزاب دینی دامن زدند. امروز، حتی برخی سیاستمدارانی مانند مقتدی صدر، که همواره سعی می‌کند خود را همراه مردم نشان دهد، دیگر تاثیر چندانی بر افکار عمومی عراق ندارند. تظاهرات، اخیر، همه احزاب سیاسی عراق را غافلگیر کرد. هیچ حزبی از اعتراضات حمایت نکرد و فراخوان نداد.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد