دیروز در مجلس، محسن کوهکن نماینده لنجان در حال جمع آوری امضا برای صدور بیانیهای، علیه بیانیه روزهای اخیر سه کشور اروپایی بود. در این بیانیه که به امضا اکثر نمایندگان مجلس رسیده است به دولتهای اروپایی اختیار داده شده که اگر ضدیت خود را با جمهوری اسلامی افزایش دهند، جمهوری اسلامی از حیثیت خود دفاع کرده و سطح روابط خود را با این سه کشور اروپایی کاهش خواهد داد. در همین حال، علی لاریجانی هم در جلسه دیروز مجلس با اشاره به اقدامات سه کشور اروپایی درباره توافق هسته ای و تلاش آنها برای راه انداختن سازوکار ماده ۳۶ توافق، تصریح کرد: تاسف آور این است که یکی از وزرای کشورهای اروپایی به صراحت اعلام کرده است که آمریکا ما را تهدید کرده که اگر از مکانیزم ماشه استفاده نکنیم، تعرفه واردات اتومبیل را ۲۵ درصد افزایش می دهیم. پس این اظهارات نشان می دهد که مشکل از رفتار ایران نیست که بارها خودتان خروج آمریکا از برجام را سرزنش کرده اید، مشکل در تهدید آمریکا است که یک کشور قدرتمند اقتصاد اروپا را به رفتار حقارت آمیز و غیرعادلانه وادار کرده است. رئیس مجلس شورای اسلامی ادامه داد: ایران اهل تهدید نیست، بیش از یک سال از رفتار خصمانه آمریکا در مسئله هسته ای می گذرد و اروپا در این رابطه صرفاً بیانیه سیاسی داده است و مدت ها جمهوری اسلامی مدارا کرد. اما با صراحت اعلام می کنیم اگر اروپا به هر دلیلی رفتاری غیرعادلانه در استفاده از ماده ۳۷ توافق نامه هسته ای داشته باشد، آنگاه جمهوری اسلامی تصمیم جدی در همکاری با آژانس بین المللی انرژی هسته ای خواهد داشت و طرح آن در مجلس آماده است. ما شروع کننده این امر نخواهیم بود، ولی متاسفانه با اقدام شما اقدام خواهیم کرد، از این رو بهتر است عادلانه رفتار کنیم.
این در حالی است كه چند روز پیش و دقیقا یک روز پس از اعلام و اجرای گام پنجم کاهش تعهدات برجامی ایران بود که «توئیت یک نماینده اصلاحطلب مجلس» مبنی بر قصدش جهت تقدیم طرح خروج از NPT به پارلمان، فضای رسانهای کشور را پر کرد. توئیت این نماینده تعجب مخاطبان را برانگیخت و طبیعتا با موجی از انتقادات همراه شد. از آنجایی که تنها سه روز پیش از این تاریخ، سردار سلیمانی در اقدام خصمانه آمریکا به شهادت رسید برخی مخاطبان و حتی رسانهها این تصمیم محمود صادقی را تصمیمی هیجانی، غیرکارشناسی و تصمیمی در واکنش به شهادت سردار سلیمانی تلقی کرده و خط انتقادات خود را در این مسیر دنبال کردند. برخی نیز از یک نماینده اصلاحطلب که همواره مدافع برجام و حقوق بینالملل بوده انتظار چنین پیشنهادی نداشتند و او را متهم به دوری از اصلاحطلبی کردند. محمود صادقی درباره پیشنهاد خود مبنی بر احتمال ارائه طرح خروج از پیمان منع اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) و در پاسخ به این سئوال که آیا اقدام آمریکا در به شهادت رساندن شهید سپهبد سلیمانی در این تصمیم شما موثر بوده است؟ گفت: موضوع خروج از NPT قبلا نیز چندین بار به صورت مستقیم و غیر مستقیم مطرح شده است. عمده نگاه بنده فراتر از اقدام شرارتآمیز آمریکا و بلکه ناظر بر رفتار طرفهای برجام است. نماینده تهران در مجلس در تشریح روند اجرای برجام گفت: برجام تاثیرات مثبت خود را در زمان پذیرش بر جای گذاشت که شامل لغو شش قطعنامه شورای امنیت بود که بلافاصله انجام شد ولی به دنبال آن تعهدات دیگری که شامل لغو تحریمهای اقتصادی بود، اتفاق نیفتاد. آمریکا برجام را نقض کرد و از آن خارج شد اما طرفهای دیگر این معاهده به ویژه اروپاییها اقدام عملی جدی برای انجام تعهدات خود صورت ندادند و نتوانستند با اقدامات آمریکا مقابله کنند. ایران هم در چارچوب برجام گامهای کاهش تعهدات خود را آغاز کرد تا به گام پنجم رسیدیم.
شدت عمل خروج از NPT را ضروری میدانم
صادقی گفت: نکتهای که در رابطه با این طرح به نظر من آمد و با برخی نیز رایزنی کردم این بود که باتوجه به اینکه ما همواره به همه تعهدات خود از جمله NPT و پروتکل الحاقی و فراتر از آنها به برجام پایبند بودهایم، طرفهای برجام اینقدر غیرمنصفانه عمل میکنند، به جای اینکه به ایالات متحده آمریکا برای اجرای تعهدات خودش فشار بیاورند، طرف دیگر را در فشار قرار میدهند و میخواهند مکانیزم ماشه را اجرا کنند و به صورت غیر منصفانه قطعنامههای شورای امنیت را برگردانند. در چنین حالتی هم به غرور ملی من به عنوان یک ایرانی و هم به عنوان یک نماینده مجلس بر میخورد، درنتیجه ایجاد چنین شدت عملی را ضروری میبینم. رئیس فراکسیون شفافسازی و سالمسازی اقتصاد و انضباط مالی تصریح کرد: وقتی ما از منافع اجرای یک تعهد منتفع نمیشویم و اجرای تعهدات ما تبدیل به یک اهرم فشار علیه خودمان میشود، بودن در چنین معاهدهای چه منطقی دارد؟ البته چنین طرحی به هیچ وجه به معنای این نیست که به عنوان مثال ما قصد ساختن سلاح هستهای را داشته باشیم. فعالیتهای ما تا الان زیر نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی بوده است و میدانند که ایران چنین برنامهای ندارد و خود رهبری نیز این موضوع را از لحاظ شرعی حرام دانستند، بنابراین چنین قصدی در پی این طرح وجود ندارد.
آلترناتیوها برای نهایی کردن طرح خروج از NPT چیست؟
نماینده اصلاحطلب مجلس دهم تاکید کرد: بنده در خصوص نحوه طراحی این طرح راههای مختلفی در ذهنم داشته و دارم، یکی این بوده که آیا بحث خروج کامل از NPT مطرح شود یا از بخشی از NPT خارج شویم؟ ماده ۱۰ پیمان NPT تصریح میکند که هر یک از اعضا چنانچه حضور در این معاهده را خلاف منافع عالی خود ببیند و در این رابطه مخاطراتی برایشان ایجاد شود، میتوانند خارج شوند، البته خروج نیز خود تشریفاتی دارد. میخواهم بگویم NPT نیز معاهدهای غیرقابل خروج نیست بلکه به نظر من مخاطرهای که در ماده ۱۰ پیمان NPT آمده است مصداقش میتواند بحث مکانیزم ماشه باشد. نماینده تهران یادآور شد: بنابراین یک گزینه برای این طرح میتواند خروج کامل از NPT باشد، گزینه دیگر میتواند توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی باشد و راه دیگر این است که میتواند مشروط شود، به این معنا که اگر طرفهای برجام در اجرای تصمیم خود مبنی بر اجرای مکانیزم ماشه مصمم شوند ما هم از NPT خارج شویم. اینها حالتهای مختلفی است که در این طرح میتوان از آنها استفاده کرد.
زندگیها قوام و دوام گذشته را از دست داده است
چرا عمر زندگی مشترک آب رفته است؟
گروه جامعه: آمارهای جدید از وضعیت ازدواج و طلاق، حکایت از آن دارد که در ایران گسستگی عاطفی و کوتاه شدن عمر زناشویی زنان و مردانی که گاه برای تشکیل زندگی، کوه را جابه جا کردهاند گوی سبقت را از خیلی کشورها ربوده است.
زندگیها قوام و دوام گذشته را از دست داده و تار و پود آن با کمترین چنگ، از هم ميپاشد و به جدایی ختم ميشود. این امر را ميتوان در چشمانِِ غمبارِ خیره شده به نقطه ای نامعلوم و دستان لرزان درهم تنیده زنان و مردانی دید که به تصور رهایی از زندگی مشترک و قدم گذاشتن به دنیایی شاید بهتر، منتظر مهر طلاق بر پیشانی شناسنامه خود هستند. حال آن که درگذشته ای نه چندان دور، افراد حتی با وجود سخت ترین مسایل، به زندگی زناشویی ادامه ميدادند و اگر طلاقی هم رخ ميداد، دلایل موجهی مانند اعتیاد، عدم تعهد اخلاقی و مالی داشت. اما در زمان کنونی، با نیم نگاهی به اطراف، ميتوان به تعدد افراد طلاق گرفته حتی در کمترین روزهای مشترک برخورد کرد که با اندک دست انداز زندگی، تاب تحمل از کف داده و در راهروهای دادگاه سرگردان شده اند، افرادی که نه تنها بزهکار یا معتاد نیستند، بلکه دارای تحصیلات، شغل مناسب و در مواردی از جایگاه اجتماعی خوبی برخوردار هستند. همچنان که آمار اعلام شده از سوی سازمان ثبت احوال در حوزه ازدواج و طلاق حکایت از این دارد که از ابتدای فروردین تا پایان آذر سال جاری در ایران حدود ۴۲۶ هزار مورد ازدواج و بیش از ۱۳۲ هزار مورد طلاق به ثبت رسیده که میانگین سن زنان و مردان در هنگام طلاق به ترتیب ۳۲.۳ و ۳۷.۲ سال بوده که نشان دهنده کاهش سن طلاق در ایران است.
در بخشی دیگر از این گزارش، از ازدواجهای کوتاهمدت روایت شده که طبق آمار، متوسط عمر ازدواجهایی که به طلاق منجر شدهاند، ۹ سال بوده است. حال آنکه در بررسی موردی چند کشور اروپایی همانند ایتالیا، آلمان و اسپانیا در ميیابیم که در این کشورها، متوسط مدت زمان زندگی زناشویی که به طلاق ختم ميشود، بیشتر از ایران است. بخش اسپانیایی زبان شبکه خبری راشاتودی در گزارشی در این مورد نوشت: متوسط عمر ازدواجهایی که به طلاق منجر شدهاند، در ایتالیا ۱۸ سال، آلمان ۱۵ سال، کانادا ۱۴ سال، فرانسه ۱۳ سال، استرالیا و مکزیک ۱۲ سال، ژاپن و آفریقای جنوبی ۱۱ سال و ایالات متحده آمریکا هشت سال است.
تارنمای خبری ال پاییس اسپانیا هم در گزارشی به نقل از موسسه ملی آمار آی ان ای (INE) این کشور، با بیان این مطلب که در سال ۲۰۱۸ میلادی، ۱۰۰ هزار زوج طلاق گرفته اند که نرخ ۲.۲ نفر به ازای هر هزار نفر از جمعیت را نشان ميدهد، نوشت: در اسپانیا متوسط عمر زندگی زناشویی که به طلاق ميرسد، ۱۶.۶ سال است که نسبت به مدت مشابه سال قبل سه دهم درصد افزایش داشته است. در ادامه این گزارش ميخوانیم: ۳۲.۸ درصد از این طلاق ها، بعد از ۲۰ سال زندگی مشترک و ۲۱ درصد از آن در بازه زمانی ۵ تا ۹ سال زندگی مشترک رخ داده است. میانگین سنی زنان در هنگام طلاق، ۴۵ سال و مردان ۴۷.۴ سال است.
خانههايي که روی آب بنا ميشوند
طلاق آخرین و درعین حال نامطلوبترین راه حل برای پایان دادن به یک اختلاف زناشویی است که زندگی مشترک را ناممکن ساخته و زوجها را همچون آلیس، در سرزمین ناهمواره روحی روانی و عاطفی رها ميکند.در این باره یک روانشناس و مشاور خانواده یکی از دلایل این جدایی را افزایش سن ازدواج عنوان کرد و توضیح داد: به این معنا که دختر و پسر وقتی با سن بالاتری ازدواج ميکنند انعطاف پذیری کمتری نسبت به هم دارند زیرا شکل گیری شخصیتی آنان اتفاق افتاده و پذیرفتن تغییر برای آنان کار سخت و دشواری است به همین دلیل در کوچکترین مسایل با هم کنار نمی آیند. از طرفی انعطاف پذیری را در تغییر دادن فرد مقابل مطابق با میل شخصی خود ميبینند در حالی که معنای واقعی انعطاف پذیری، پذیرش بی قید و شرط طرف مقابل است. حسن بهرامنی یادآور شد: اوج گیری و غلبه احساسات بر عقلانیت هم عامل دیگر تشدید طلاقهاي امروزی است. به این معنا که دختر و پسر قبل از ازدواج چشم را بسته و بر اساس عواطف و احساسات و تفاهمهاي سطحی با هم ازدواج ميکنند و به محض ورود به زیر سقف مشترک، عقل و منطق را وسط ميکشند و با نگاهی عقلانی و ریزبینانه به موضوعات توجه ميکنند و همین امر گسست زودهنگام زندگی را در بردارد.
وی با تاکید بر اینکه طلاق و جدایی، نقطه انتهایی یک رابطه فکری، ذهنی، روانی و جسمی است، تصریح کرد: این جدایی به دلیل نبود مهارتهاي ارتباطی ضروری میان زن و مرد برای حل مشکلات و ناتوانی در انتقال احساسات به طرف مقابل، خودنمایی ميکند. این روانشناس و مشاور خانواده خاطرنشان کرد: طلاق به دو دسته طلاق عاطفی و طلاق فیزیکی طبقه بندی ميشود که طلاق عاطفی - روانی زمانی شکل ميگیردکه زن و مرد از نظر احساسی به نقطه ای ميرسند که دیگر نمی توانند همدیگر را پوشش دهند یا نیازها و خواستههاي ذهنی و عاطفی یکدیگر را ارضا و تکمیل کنند به این ترتیب پا به مرحله طلاق یا جدایی ميگذارند. طلاق فیزیکی هم ماحصل نقطه ای از زندگی زناشویی است که طرفین تحمل حضور همدیگر را هم ندارند و با کوچکترین بهانه، ضرب و جرح صورت ميگیرد. وی با بیان این مطلب که دنیای بعد از طلاق، دنیایی همراه با نوعی گسستگی روانی و آشفتگی ذهنی است، خاطرنشان کرد: بسیاری با این تصور که با طلاق گرفتن به ثبات و آرامش ميرسند پا در این وادی قرار ميدهند اما سرابی است که جنسیت در آن معنا ندارد و آشفتگی روانی به همراه دارد.مسجل اینکه از زمانی که فرد دچار فرایند طلاق ميشود باید خود را آماده طی کردن چالشهاي ذهنی روانی شدیدی کند تا به تنگنای سقوط و افسردگی نیافتد.
نقش ریش سفیدان در صلح زناشویی
را پررنگ کنیم
در دورانی نه چندان دور، بازار ریش سفیدان و مشاوره آنان به همگان داغ بود و کوچکترین دلنگرانی و دلخوری را با بهترین راه حل درمان ميکردند اما با تغییر شرایط زندگی، شور و مشورت بزرگان و ریش سفیدان هم دگرگون شد و از دایره گسترده به بسته تبدیل تغییر ماهیت داد. موضوعی که بهرامنی، آن را یکی دیگر از عوامل تشدید طلاق در جامعه عنوان کرد و گفت: شکل خانوادهها از گسترده به خانواده هسته ای تغییر پیدا کرده است. زمانی خانواده گسترده داشتیم و اگر دختر و پسری دچار مشکل ميشدند افراد ریش سفید با تجربه، مشکلات را در نقاط اولیه پیدا و حل ميکردند. اما به مرور و با شکل گیری خانواده هسته ای، زوجها زمانی برای حل مشکل از خانه خارج ميشوند که کار به جاهای حساس و باریک رسیده و عملا ادامه زندگی مشترک برای آنها دشوار و غیرممکن است. تمکن مالی و امنیت اقتصادی دختر و پسر هم باعث شده علاوه بر اینکه سخن و تجربه بزرگان را نپذیرند، وابستگیهاي عاطفی محکمی با همدیگر برقرار نکنند. به گفته این روانشناس، این عدم وابستگی را باید در نداشتن مهارت زندگی دختر و پسر جست وجو کرد. نداشتن مهارت ارتباطی، کنترل خشم، تاب آوری، کنترل استرس که باعث شده در اولین قدم آخرین تصمیم را بگیرند.در تکمیل توضیحات این روانشناس ميتوان گفت دختر و پسر تا زمانی که در خانه پدری روزگار ميگذرانند، زیر سایه الطاف والدین کم و کاستیها را رفع ميکنند اما باید دانست زندگی زناشویی همانند ساخت نظامی نوپا است که هیچ چیزی ندارد و باید برای توسعه و رشد آن با تمام قدرت کوشید. نظامی نیازمند قانون و چارچوبی قوی که تمام روابط ها، سیاستها و استدلالها را در آن تعریف شده باشد. قانونی که همه اعضا در نوشتن آن دخالت و نقش داشته باشند تا لازم الاجرا شود زیرا اگر قوانین یک زندگی مشترک را فقط مرد یا فقط زن بنویسد طرف مقابل خود را ملزم به رعایت این قانون نمی کند. اما با تمام این اوصاف، سیستمهاي فرهنگی متولی در حوزه خانواده هم ميتوانند با به نمایش گذاشتن دنیای واقعی پس از طلاق و آموزش مهارتهاي زندگی، زوجها را در جهت دهی به زندگی راهنمایی و هدایت کنند.
نشاط و امید به آینده در کشور رو به کاهش است
یک نماینده مجلس گفت: یکی از مسائل مهم جامعه امروز ما بیکاری است که این موضوع میتواند به افسردگیهای اجتماعی دامن بزند. بعد از بیکاری، اختلاف طبقاتی و تبعیضی که وجود دارد موجب شده شاهد افسردگی اجتماعی در کشور باشیم.
بهروز بنیادی، با اشاره به اظهارات اخیر وزیر بهداشت مبنی بر افزایش ۲برابری افسردگی طی ۲۵ سال اخیر گفت: افسردگی یک بحث چندوجهی است. بعضی اوقات با بیماری افسردگی روبهرو هستیم که نیاز به درمان دارویی دارد. او ادامه داد: نشاط، شادابی، طراوت، امید به زندگی و امید به آینده از شاخصهایی است که در کشور ما رو به کاهش رفته. این موضوع نشان میدهد جامعه سرزنده قبلی ما دچار آسیب شده است. عوامل مختلفی در افسردگی اجتماعی دخیل است که شاید بیکاری در رأس آن باشد.
بنیادی گفت: وزارت بهداشت به نسبت سایر حوزهها در بخش افسردگی کار خود را به خوبی انجام داده؛ یعنی دسترسی عادلانه به امکانات بهداشتی و درمانی، در دسترس بودن بیمارستانها و امکانات پزشکی.او در مورد تاثیر وضعیت اقتصادی، معیشتی و سیاسی بر افسردگی اجتماعی توضیح داد: مباحث سیاسی چندان تاثیری بر افسردگی اجتماعی ندارد، چون عامه مردم در تکاپوی مسائل سیاسی نیستند. به نظر میرسد مشکلات معیشتی، تبعیض و شکاف طبقاتی در ایجاد افسردگی اجتماعی موثر است.