اما هشت سال بعد در انتخابات ۹۲ هر هشت کاندیدا با نقد هشت ساله دولت او با هم به رقابت میپرداختند و آنکه بهتر از بقیه با نقد گذشته آیندهای روشنتر را ترسیم میکرد، رئیسجمهور یازدهم شد. کارگزاران دولت روحانی از همان ابتدا مدعی شدند که زمینی سوخته تحویل گرفته اند و نابسامانی بخصوص در اقتصاد به نحوی است که کار خواهد برد، ولی وعده دادند در مدتی نه چندان بلند سامانش خواهند داد.
در طول دولت یازدهم، هر نقدی بر عملکرد قوه مجریه در هر حوزهای وارد میشد، بيگمان یکی از پاسخهای ارائه شده تشریح وضع دولت قبل بود. دولت قبل شده بود کلیدواژهای که گاه برای توجیه عملکرد فعلی و فرار از پاسخ به کار میرفت. چهار سال فرصت کار و تلاش با مجلس همگراتر سپری شده بود و در انتخابات ۹۶ وقتی روحانی و جهانگیری در مناظرهها صحبت میکردند، همچنان از دولت گذشته صحبت میکردند.
تا اینکه یکی از کاندیداها گفت: شما با رئیس دولت گذاشته مناظرهای داشته باشید تا تکلیف ما هم روشن شود. در حقیقت ادعای استراتژی زمین سوخته در چندین نوبت هر چه انرژی و بهره انتخاباتی سیاسی داشت را آزاد کرده بود و اصرار بر اعلام ناکارآمدی گذشتگان نمیتوانست توجیه گر نقدهای وارده بر شرایط امروز باشد.
هرچند استراتژی زمین سوخته اصلاحی نظامی است که در دوره جنگ جهانی اول و دوم به شکل پررنگی مطرح شده و سابقه تاریخی آن به هزاران سال پیش برمیگردد، به طرز عجیبی و احتمالا به اشتباه در ادبیات سیاسی ما تبدیل به یک واژه پرکاربرد شده است. سیاست زمین سوخته یک استراتژی نظامی است که به معنی از بین بردن تمامی منابع در دسترس نیروی دشمن است. ممکن است این سیاست در مورد نیروی مهاجمی اعمال گردد که در زمین خودی در حال پیشروی است. از این استراتژی در جنگ جهانی دوم و جنگ داخلی آمریکا هم استفاده شده است. طبق ماده ۵۴ کنوانسیون ژنو، از بین بردن ذخیره غذایی غیرنظامیان مناطق درگیری ممنوع است.
حالا نگاه به این موضوع کاملا فرق کرده و عزت اله ضرغامی، رئیس اسبق صدا و سیما در گفتگویی که احتمالا با هدف نقد به شرایط موجود کشور و رها کردن بازار و مسائل و موضوعات اقتصادی از سوی دولت و مطرح شدن قیمتهاي سرسام آور عنوان شده است، از لزوم مراقبت مجلس یازدهم و نظارت بر تصمیمات دولت حسن روحانی به منظور جلوگیری از تحویل زمین سوخته سخن گفته است.وی خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم و در آستانه آغاز فعالیت مجلس در حساب توییتری خود نوشت: مجلس جدید دو وظیفه مهم دارد. اول نظارت هوشمندانه بر تصمیمات قابل تأمل دولت در مسائل اقتصادی، با هدف جلوگیری از تحویل زمین سوخته دوم، تهیه فهرستی از اولویتهای معیشتی مردم و ارائه راه حلهای پیشنهادی برای دولت ۱۴۰۰.
اینکه دولت روحانی با مسائل و مشکلات عدیدهاي در طول دوران صدارت خود مواجه شده است، درست؛ اما طبیعتا وقتی در دولت وزارتخانههاي مختلفی با کارکرد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و دهها سازمان و نهاد عریض و طویل مرتبط با این مسائل وجود دارد، طبیعی است که انتظار برخورد با مشکلات و معضلات در حوزههاي مختلف برای ساماندهی به امورات کشور خواسته غیرمنطقی و زیادی نیست.
دولت تدبیر و امید در تنها حوزهاي که به نظر ميرسد هیچ تدبیری ندارد و جای هیچ امیدی نگذاشته، حل مشکلات مردم و بهبود شرایط آنهاست؛ از این رو شاید بتوان این دولت را بدترین دولت تاریخ انقلاب در مدیریت ارز، مسکن، خودرو و... دانست. اکنون قیمت مواردی که از آنها یاد شد به حال خود رها شده است؛ مثلا پراید ۵۰ میلیونی که در نوع خود بينظیر و بسیار گران است و این روزها زمزمه ۱۰۰ میلیونی شدنش هم شنیده میشود؛ حرکت عجیب خود برای افزایش تعجب آور قیمتش را شروع ميکند، بعد از دو ماه تازه آقای وزیر صنعت دستور رسیدگی ميدهد!طبیعی است که یا تدبیر و برنامهاي برای حل مشکلات وجود ندارد، یا آقایان مسئول در دولت فکر ميکنند که با حرف درمانی و مصاحبه کردن توسط آنها مشکلات حل ميشود و مردم هم آرام ميشوند؛ شاید به این دلیل است که ضرغامی از احتمال در پیش بودن استراتژی زمین سوخته که شاید تعمدی هم در آن باشد، سخن ميگوید و تاکید دارد که مجلس یازدهم باید جلوی آن بیاستد.