نوسانات اخیر در بازار ارز درحالی همچنان ادامه دارد که باعث ورود قیمت انواع ارز بخصوص دلار به کانال جدید قیمتی شده است.البته در روزهای اخیر بازارهای موازی از جمله سکه، خودرو و مسکن نیز با نوسان صعودی همراه بوده اند که طبق اذعان فعالان اقتصادی ریشه اصلی نوسانات اخیر به اتفاقات بورس در یکی دو ماه گذشته مربوط می شود چرا که برخی احتمال می دهند سرمایه داران جدید در بورس به دلیل ریزشهای اخیر از ترس ضرر بیشتر وارد سرمایه گذاری در بازارهای موازی شده اند.اما در بازار ارز دلایل دیگری در کنار اتفاقات اخیر بورس موجب شده تا بار دیگر شاهد رکورد زنی قیمتها باشیم. به نحوی که دلار یک بار دیگر به سقف تاریخی خود رسید و حتی طی یکی دو روز گذشته از آن هم عبور کرد و به میانه کانال ۲۶ هزار تومان جا خوش کرد.
افزایش قیمت ارز بهانه ای شده تا قیمتها در بازارهای دیگر نیز با نوسان همراه شود و حتی بهانه ای جدید برای گران فروشی در دست بخشهای دیگر اقتصادی بیفتد.
در این رابطه، اکثر صرافان معتقدند دستکاری نرخها و سیاستهای دستوری یکی از دلایل مهم افزایش قیمت است؛ یکی از فعالان بازار میگوید متاسفانه دستکاری نرخ ارز موجب شده تا نرخ دستوری حتی در سامانه نیما هم ثبت شود. بسته شدن سقف نرخ فروش و پیشنهاد تبعاتی دارد که از جمله آن ایجاد تعاملات غیرشفاف در معاملات نیمایی و بهم ریختگی نرخ معاملات است.این نوع برخورد نتیجهای معکوس خواهد داشت و اثر به هم ریختگی نرخها در بازار مشخص خواهد شد.
همزمان با افزایش قیمتها در بازار ارزو همچنین افزایش نرخ خرید و فروش دلار در صرافی های بانکی با بازار آزاد صفهای طولانی برای خرید ارز مقابل صرافی های بانکی تشکیل شده و حاشیه هایی را به همراه داشت که در نهایت بانک مرکزی ورود کرده و به صرافی های بانکی دستور داد که ارز سهمیه ای دو هزار و ۲۰۰ دلار به هر کارت ملی را دیگر مانند قبل به مشتریان نفروشند؛ بنابراین صفهای طولانی مقابل صرافی های بانکی با حذف ارز سهمیه ای برچیده شد اما به گفته فعالان بازار ارز بعد از آن تقاضای خانگیها برای خرید ارز از طریق صرافیهای دیگر افزایش یافته است.
یکی از فعالان بازار می گوید: با بسته شدن سهمیه دو هزار و ۲۰۰ دلاری، تقاضا در بازار غیررسمی و خریداران خانگی فعالتر شده و به عبارتی نگرانی از گران شدن ارز افزایش یافته است.به اعتقاد فعالان بازار، بهتر بود بانک مرکزی به جای قطع ارز سهمیه ای نرخ آن را به بازار نزدیک می کرد و میزان سهمیه را به صورت پلکانی و تدریجی کاهش می داد.مثلا بانک مرکزی می توانست به صورت پلکانی و تدریجی و اضافه کردن مدت زمانی برای خرید بخش دوم یا سوم مثلا دو هزار دلار را به ۵۰۰ دلار تقسیم کند که براساس آن هر متقاضی این میزان ارز را هر سه ماه بتواند بخرد. یا مثلا سهمیه دو هزار یورو را به ۱۵۰۰ و ... با شیب ملایم کم می کرد اما حذف یکباره با حاشیه هایی همراه شده است.یکی از دلایل دیگر افزایش قیمت ارز در بازار افزایش چشم گیر درهم امارات می باشد؛ نرخ درهم امارات هم در بازار نیما و هم بازار آزاد در هفتههای اخیر افزایش چشمگیر داشته به نحوی که هم اکنون قیمت درهم امارات به هفت هزار و ۲۵۰ تومان رسیده است؛ فعالان بازار معتقدند افزایش قیمت درهم بیانگر بالا بودن تقاضای خرید ارز در بازار است.
پیش از این فعالان اقتصادی از نرخ های بالا بخصوص در سامانه نیما برای تامین ارز گله داشتند و می گفتند با این قیمتها فعالان اقتصادی برای خرید ارز به مشکل میخورند چرا که قیمتها کاملا فضایی شده است.یکی از صرافیها درباره اختلاف نرخ دلار در صرافیهای بانکی با بازار آزاد می گوید: که افزایش اختلاف نرخ ارز در صرافیهای بانکی با بازار همواره نتیجه معکوس داشته چرا که با این فاصله قیمتی صرافان خریدار نیستند و عمده خریداران ارز بانکها هستند؛ بنابراین در این شرایط این گمانه مطرح شده که با توجه به شرط فروش اجباری ارز توسط صرافیها به دلیل عدم نگهداری بیش از سه روز ارز صرافان فروشنده ارز با ضرر مواجه شده ولی خریداران با جمع کردن ارز با سود همراه می شوند.
فعالان بازار ارز ادامه سیاست دستوری در بازار را توصیه نمیکنند و معتقدند تقاضا با این دست کاریها سرکوب نمیشود بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر ماهیت میدهد. برخی دیگر از صرافیها به وضعیت معاملات در بازار متشکل ارزی گله دارند و میگویند عدم فروش درهم به صرافیهای تضامنی و عدم توانایی صرافان به فروش ارزهای بازارمتشکل به مانند قبل، عملا تمامی صرافان را بیکار کرده است.در این شرایط بازار غیررسمی فعالتر شده و خدماتی که صرافان نمی توانند انجام بدهند به چرخه غیررسمی و زیرزمینی بازار ارز هدایت می شود.افزایش قیمت ارز درحالی همچنان ادامه دارد و موجب شده در بازار طلا و سکه نیز رکوردهای تاریخی به ثبت برسد که بانک مرکزی در حال عرضه ارز در بازار نیما است و بارها اعلام کرده نیازهای فعالان اقتصادی را تامین می کند. اما به نظر می رسد آنچه این روزها در بازارهای مختلف در حال ثبت است علاوه بر جنبه های اقتصادی و سیاسی بیشتر جنبه روانی داشته و تبعات تصمیمات غلطی است که در گذشته از سوی سیاست گذاران اتخاذ و اعمال شده است.