شاخص بورس همچنان در حال سقوط آزاد است؛ ریزشی فرسایشی که هر چه کارشناسان سعی در مثبت نشان دادن آن و لزوم اصلاح قیمت‌ها دارند را نقش بر آب می کند.
شاخص بورس  هر آنچه از ابتدای سال با رشد حیرت‌انگیز و تبلیغات فراوان به دست آورده‌ بود،  کم کم دارد از دست می دهد و گویی این موضوع اهمیت چندانی هم برای سیاست‌گذاران ندارد. در این میان آنچه مهم‌تر از همه است اعتماد سرمایه‌گذاران و مردم به بازار سرمایه است که اعدا و ارقام نشان می دهد به این زودی‌ها بازنخواهد گشت.روز گذشته هم شاخص بازار ۲۴ هزار واحد دیگر را از دست داد تا سقف مقاومتی ۱ میلیون و ۳۰۰ هزار واحد هم از دست برود و شاخص وارد کانال یک میلیون و ۲۰۰ هزارتایی شود. دراین میان آنچه نگران کننده این است که کارشناسان  می گویند با توجه به کاهش قیمت دلار که در نتیجه جوروانی مثبت از حضور جو بایدن در کاخ سفید به وجود آمده است،‌ بسیاری از سهم‌ها که نیم نگاهی به دلار داشتند اکنون در معرض ریزش بیشتر قرار دارند و سرمایه گذاران هم ترجیح می دهند در بازاهای موازی و پرسود سرمایه‌گذاری کنند،‌نتیجه این که ممکن است همین کانال مقاومتی هم به این زودی‌ها از دست برود هر یک از این کف های مقاومتی که ریزش می کند، بازگشت را سخت‌ـر و پرهزینه‌تر از قبل می کند.  هفته گذشته بازدهی بورس به منفی ۶ درصد رسید که در برابر سایر بازارها بسیار ضعیف بود. همین موضوع باعث شد روز گذشته شماری از مالباختگان بازار سرمایه در مقابل ساختمان  بورس تجمع اعتراضی برگزار کنند و با سر دادن شعار علیه وزیر اقتصاد و وزیر صمت که علیرغم مخالفت کارشناسان، اصرار بر قیمت دستوری برای فولاد دارد و همین موضوع از عوامل اصلی آخرین ریزش بورس می‌نماید،‌خواستار دخالت مقامات قضایی برای احقاق حقوق خود شوند. این سهامداران معترض این اندازه از اعتراض را هم کافی ندانستند و با پرتاب تخم‌«رغ به ساختمان شیشه‌ای بورس،‌ اوج اعتراض خود را به مقامات نشان دادند. هر چند این اعتراضات حق مردم است و آنان از دولت و شخص رئیس‌جمهور برای تبلیغات و جذب مردم به بورس و سپس رها کردن سرمایه‌گذاران تازه :ار خشنود نیستند اما در نهایت جوابی که خواهند شنید این است که بورس بالا و پایین دارد و هر کسی وارد این بازار می شود باید همه ریسک آن را هم بپذیرد. تجربه نشان داده مقامات بخصوص از نوع وطنی،‌ فقط در قبال موفقیت‌ها و سودها رئیس و مسئول هستند و هر وقت موضوع به جاهای حساسی می‌رسد نقش آنها از میان می‌رود و باید به ریسک طبیعی بازار و سایر عوامل بازگشت کنیم!