از سوی دیگر تورم در سال ۹۹ نه تنها کاهش نیافت، بلکه با افزایش، بر روی عدد ۳۰ تا ۴۰ درصد جا خوش کرد و همچنین کرونا شوکی به اقتصاد دنیا و ایران وارد کرد. در سال ۹۹، شاخصهای اقتصادی کشور از جمله سرمایه گذاری، رشد اقتصادی، نقدینگی و... جایگاه مناسبی نداشت، نکته قابل توجه اینکه در سال ۹۹ فشار اقتصادی ناشی از برهم خوردن تعادل نسبی در بازار، بر دوش مردم بسیار زیاد شد، به عنوان مثال شاهد بحران شکر، روغن، مرغ، خیار، میوه در بازار بودیم، در حالیکه در سالهای ۹۸ و ۹۷ شاهد بحران ارزی در کشور بودیم.همچنین ریزش بورس به معنای شکستن کمر مردم و خم شدن آنها زیر فشار ریزش بورس بود و بسیاری از سرمایههای مردم از دست رفت.گر برجام به نتیجه نرسد، به طور قطع در سال ۱۴۰۰ و سالهای آتی، شاهد آثار بدی در اقتصاد ایران خواهیم بود. در واقع در مجموع شاخصهای کلان و خرد اقتصاد همچون سبد هزینههای خانوار، مشکلات بنگاههای کوچک و متوسط و فشار بر آنها در سال ۹۹ درگیر مجموعه زیادی از مشکلات شد، از سوی دیگر این مشکلات با تنشهای سیاسی گره خورد.به طور قطع وجود تنشهای سیاسی و اجتماعی که از سالهای قبلتر به سال ۹۹ منتقل شده بود، شرایط سختی را برای اقتصاد ایران رقم زد. اما چه باید کرد؟ تورم سال ۱۳۹۹ و همچنین کسری بودجه و اثرات آن به سال جدید منتقل میشود، اما اقدام و برنامه ریزی لازم میتواند موجب ثبات و آرامش نسبی برای سیاست گذاریها شود.این شرایط میتواند فرصتهایی را برای تنش زدایی ایجاد کند و از سوی دیگر با توجه به افزایش صادرات نفت و همچنین کاهش اثرات کرونا در پی واکسیناسیون و... شرایط سخت اقتصاد تعدیل میشود و حال اقتصاد ایران به خصوص در نیمه دوم امسال، اندکی نسبت به سال ۹۹ بهتر خواهد شد.در واقع آنچه نمیتوان از آن چشمپپوشی کرد این است که به طور قطع مهمترین چالش اقتصاد ایران نداشتن ارتباط با اقتصاد دنیا است، تصریح کرد: باید این مشکل حل شود تا شرایط برای ورود سرمایههای خارجی به کشور مهیا شود.در حال حاضر بدنه تولید در کشور فرسوده است، چراکه سرمایه گذاری جدید برای ورود تکنولوژیهای نو بر روی آنها نداشته ایم، از سوی دیگر تقویت بخش خصوصی برای اقتصاد کشور بسیار اهمیت دارد.