ضعف اساسی تیم مذاکره کننده و دولت حاضر در مدل مذاکره کردن نیست، در مدل جهان بینی آنهاست.
تصور مجموعه ضد برجامیها این است که میتوانند با تغییر واسطهها آمریکا را راضی کنند. درحالی که میتوانستند با این استدلال که دولت ابراهیم رئیسی دولت حسن روحانی نیست، در وین ۷ به راحتی در مقابل آمریکا بنشینند و مستقیم مذاکره کنند. حالا اما هر روز به دنبال یک واسطه میگردند که مشکل را با آمریکا حل کنند. از روسیه گرفته تا سه کشور اروپایی. از عمان گرفته تا قطر و اتحادیه اروپا، هر روز به دنبال یک واسطه جدید هستیم تا مشکل فی مابین را حل کند. چرا؟ به این دلیل که توانایی تغییر ذهنیت خود را ندارند .برای آنها اصل بر این است که حرفی که زدند هر طور که هست (حتی به قیمت از دست دادن منافع ملی، حتی به قیمت تضعیف متمادی اقتصادی و زیرساختهای ایران) تغییر پیدا نکند. آنها میخواهند همچنان به دنیا اعلام کنند که ما وقتی گفتیم با آمریکا مذاکره نمیکنیم تا آخر پای آن ایستادیم. اما با چه هزینه ای؟ برایشان اصلا اهمیتی ندارد. از همین رو مشکل اساسی ما در مدل جهان بینی آنهاست. ضدبرجامیون در جهان بینی خود مولفههای روابط بین الملل را «ثابت» فرض کرده و تصور میکنند، دنیای امروز و چهارسال بعد هیچ تفاوتی نخواهد داشت. به عنوان مثال نگاه کنید که ابراهیم رئیسی در مورد برجام و مذاکرات در سال ۱۴۰۰ همان حرفهایی را زد که در سال ۹۶ زده بود و امروز یک سال بعد از اینکه همه عناصر قدرت را همسو و همراه خود دارد، نگاهش همان است که سال قبل بود. درحالی که مولفههای تصمیم گیری در دنیا آن قدر سیال است که در تصور آنها نیز نمیگنجد. آنها امروز با همان نگاهی مذاکره میکنند که قبل از حمله روسیه به اوکراین مذاکره میکردند. درحالی که حمله روسیه به اوکراین و مشکلات داخلی آمریکا در زمینه تامین انرژی فرصت مناسبی را پدید آورده بود که ایران بتواند برجام را احیا کند هم انتفاع اقتصادی مناسبی از فرصت ایجاد شده ببرد. اما به جای آن صبر کرد و منتظر ماند تا بازار انرژی ما در چین را هم روسیه از آن خود کند.
یک سال قبل دولت بایدن در روزهای اول حاضر بود حتی تحریم سپاه را هم بردارد و همانطور که ظریف در گزارش خود به مجلس نوشت تحریمهای برجامیرا حذف کند و دیگر تحریمها نیز با اقداماتی کم اثر شود. اما جریان دولت در تصوراتی از جهان به سر میبرد که فکر میکند با صبر کردن و توقف بر یک نظر میتواند طرف مقابل را راضی به توافقی کند که بتواند آن را در داخل بر سر جریان رقیب بکوبد. آن روزها خبر نداشت که وقتی آمریکا از روزهای اولیه ورود بایدن به برجام دور شود، شرایطش تغییر خواهد کرد.
بهمنماه سال ۱۴۰۰ شبکه خبری سیانان گزارش داده بود که دولت آمریکا آخرین موعد برای حصول توافق را «آخر ماه فوریه» اعلام کرده بود، اما نه تنها فوریه به پایان رسید، بلکه مارس آوریل و ماههای بعد هم به پایان رسیده اما خبری از ضرب الاجل نیست. چرا؟ چون هم آمریکا دست از فشار حداکثری برداشته و تلاش میکند با فشار نرم (تحریمهایی محدود و قطعنامه آژانس) ایران را وادار به پذیرش خواسته خود کند، هم ایران سرعت غنی سازی را در شرایطی نگهداشته که همچنان برجام کارآیی خود را حفظ کند.