یک نماینده ادوار مجلس درباره شرایط اقتصادی مردم و عدههای عمل نشده دولت رئیسی گفت: عدهای برنامهریزی کردند تا اداره کشور یکدست شود به این معنی که مجلس، دولت و قوه قضائیه و سایر دستگاهها و نهادها همه با هم هماهنگ باشند تا بتوانند مشکلات کشور را حل کنند اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
محمدرضا خباز افزود: در جریان انتخابات مجلس و انتخابات ریاست جمهوری، نامزدهای پیروز به مردم قول دادند که وضعیت اقتصادی کشور را بهتر کنند ولی بعد از مدتی مشخص شد که مجلس یازدهم و دولت سیزدهم قدرت اصلاح امور را ندارند. این اتفاق آثار منفی بر رأی دهندگان گذاشت. یعنی کسانی هم که رأی دادند امروز منتقد هستند.کسانی که تصور میکردند این دولتمردان میتوانند مشکل بورس را ظرف یک هفته حل کنند یا میتوانند در یک سال یک میلیون شغل ایجاد نمایند یا میتوانند ظرف یک سال یک میلیون مسکن بسازند یا میتوانند تورم را یک رقمی کنند، بعد از یکسال به این نتیجه رسیدند که همه آنها شعار و خالی از حقیقت بود.کار به جایی رسیده که دکتر مومنی، اقتصاددان معروف نوشت: «تورم خرداد امسال بعد از جنگ جهانی دوم بیسابقه بوده است.» شهروندان نیز آثار وضعیت بسیار شکننده اقتصادی را بر زندگیشان کاملا حس میکنند.
وی افزود: رتبه ایران در رنگینگ جهانی براساس شاخصهای مثبت اقتصادی همچون رشد اقتصادی نزدیک به آخر جدول است و در عوض براساس شاخصهای منفی اقتصادی همچون تورم، شاخص فلاکت و کاهش رشد اقتصادی در بالای جدول قرار دارد. واقعا با این وضعیت چه انتظاری داریم؟ مگر آنکه معجزهای اتفاق بیفتد که اتفاق معجزه هم محال است.
وی یادآور شد: شاید برخی به این دولت دلخوش کنند و بگویند «باید صبر کرد چون قطعا وضع اقتصادی کشور طی ۳ سال آینده بهتر میشود». سئوال از آنها این است که با چه معیاری چنین تحلیلی دارند؟ دولتی که هیچ برنامه اقتصادی نداشته، ندارد و نخواهد داشت و مسئولان اقتصادیاش نیز ضعیفترین افراد بعد از انقلاب هستند، پس چه طور امید دارند که وضع اقتصادی بهتر خواهد شد؟
وی ادامه داد: ۱۳ ماه از آغاز کار دولت سیزدهم گذشت و فرصت برجام نیز کم کم دارد به تهدید تبدیل میشود. با وضعیت کنونی روزنه اصلاح امور مشاهده نمیشود مگر آنکه از اساس تغییری حاصل شود یعنی برجام را بپذیرند، جلوی گردن کلفتهای اقتصادی و سودگران و یغماگران بیت المال گرفته شود، در برخورد با متجاوزان به حقوق مردم و بودجه عمومی اصلا و ابدا مماشات نکنند، برنامه برای اداره کشور داشته باشند و در نهایت به کسانی مسئولیت بدهند که توان اداره امور را داشته باشند.وی تأکید کرد: خداوند آینده و سرنوشت انسانها را به خودشان سپرده است. قرآن میفرماید: «خداوند حال هیچ قومی را تغییر نمیدهد مگر آنکه خودشان تصمیم بگیرند». وی افزود:من ارادهای در این دولت برای حل مشکلات کشور نمیبینم. این دولت نه برنامه،نه نیروی توانمند،نه استراتژی طولانی مدت و نه سیاست داخلی و سیاست خارجی مناسب دارد.
تنها راه حل کاهش قیمت ارز است
دیگرتحلیلگر مسائل اقتصادی هم در رابطه با شرایط اقتصادی کشور عنوان کرد: یک سال بعد از افزایش قیمت کالاها در پی بالا رفتن نرخ ارز، دولت با توجه به اینکه خودش بزرگترین متقاضی ارز است، دچار مشکل میشود و هزینههایش بالا میرود و بودجه دچار کسری بزرگتری میشود؛ بنابراین دوباره سراغ افزایش نرخ ارز و حاملهای انرژی میرود. بیشتر از همه هم اقشار متوسط و ضعیف جامعه تاوان این رویکرد و سیاست دولتها را میدهند.
حسین راغفر ادامه داد: ما عملا هر ساله با افزایش آب و برق و گاز مواجه هستیم. اما چون بر خلاف بنزین، یک نمای عمومی و اجتماعی ندارد، یا به آن توجه نمیشود یا اصلا مردم متوجه این افزایش نمیشود اما بر خلاف اینها، بنزین نماد اجتماعی برجستهتری دارد و افزایش قیمت آن همیشه رسانهای میشود. به همین دلیل هم است که ما هربار شاهد آن هستیم که مقامات و مسئولان ابتدا زمینهسازی میکنند و هر بار بهانههای تکراری و نخ نما مثل «بنزین ارزان است و قاچاق میشود» یا همین «اصلاح توزیع یارانهها» را مطرح میکنند تا بتوانند قیمت بنزین را بالا ببرند.
وی افزود: اگر قرار است تورم کنترل شود، باید این مارپیچ معیوب و مضر متوقف شود. باید به این سمت برویم که میزان سرمایهگذاری در کشور را افزایش دهیم، اما به دلیل حضور نهادهای قدرت یا افراد سیاسی صاحب نفوذ در اقتصاد، امکان این امر وجود ندارد. علاوه بر این آنقدر هزینهها در کشور بالا رفته است که برای بخش خصوصی امکان سرمایهگذاری وجود ندارد. به همین دلیل هم خیلیها سرمایه خود را از ایران خارج کردهاند؛ بنابراین تنها راه خروج از وضعیت فعلی کاهش قیمت ارز و به تبع آن کاهش هزینهها در کشور است. این را هم بگویم که نرخ ارز کاملا در اختیار دولت است و آنها هستند که قیمت ارز را برای رفع کسری بودجه بالا میبرند و ارزش پول ملی را کاهش میدهند و کاملا دستوری است. راغفر در خصوص اصلاح توزیع یارانههای انرژی نیز گفت: اینها صرفاً بهانه و پوششی است بر ضعفها و ناتوانیهای نظام تصمیمگیری اقتصادی در کشور. ما به جای اینکه سعی کنیم نظام مالیاتی خودمان را اصلاح کنیم، مدام دنبال افزایش قیمت حاملهای انرژی برای حل مشکلات درآمدی دولت هستیم. البته حق هم دارند که نمیتوانند نظام مالیاتی کشور را اصلاح کنند. زیرا با توجه به اینکه نهادهای قدرت و افراد سیاسی در اقتصاد حضور دارند، نمیتوانند بر روی درآمد مالیاتی مانور دهند. زیرا همانهایی که باید اصلاحات لازم را اعمال کنند، همانهایی هستند که باید مالیات پرداخت کنند.»