عناوین این صفحه
بهارنیوز
کد خبر: ۱۳۱۱۷۳
به حافظیه و سعدیه به عنوان بنای تاریخی نگاه می‌شود نه مکانی برای گردشگری ادبی

جای خالی «روز شعر و ادب فارسی» در گردشگری

گردشگری ادبی از جمله شاخه‌های گردشگری است که با وجود ظرفیت‌های فراوان مغفول مانده. جدی گرفته نشده و نگاه سمبلیک به آن شده. البته گفته می‌شود ساختار وزارتخانه میراث و گردشگری مانعی برای توسعه شاخه‌های مختلف گردشگری بوده چراکه تاکنون نگاه این وزارتخانه تنها بر محور معرفی بناهای تاریخی استوار بوده.

به گزارش ایلنا، صنعت گردشگری وابسته به ادبیات از قرن هیجدهم میلادی آغاز شد؛ وقتی Bardolatry باعث شد تا Stratford تبدیل به مرکزی برای گردهمایی طرفداران شکسپیر شود. بیشتر شهرهای بزرگ جهان دارای وجه ادبی منحصر بفرد خود بوده و قابلیت تبدیل شدن به یکی از معروف‌ترین مقاصد گردشگری ادبی جهان را دارند! 
اگر از لندن، پاریس، رم، استکهلم، ونیز و... به عنوان مقاصد گردشگری ادبی بگذریم، می‌توان گفت، توکیو سال‌ها میزبان یک جشنواره سالانه ادبیات بود که باعث شد این شهر به یکی از معروف‌ترین مقاصد گردشگری ادبی جهان تبدیل شود و پذیرای افرادی همچون
 J. M. Coetzee و Junot Diaz باشد. حتا دوبلین نیز به عنوان شهر نویسندگان بزرگی همچون ییتس، منگن و جویس نه تنها کتابخانه‌ای دیدنی برای گردشگران دارد بلکه موزه نویسندگان آن نیز میزبان گردشگران ادبی است ضمن آنکه قدم زدن در خیابان‌های زیبایش که Leopold Bloom و Stephen Daedalus در آن قدم زده‌اند نیز از جذابیت‌های گردشگری ادبی است. 
ایران نیز از مشاهیر ادبی کم ندارد. با نگاهی به تاریخ ادبیات ایران می‌توان نام‌هایی همچون حافظ، سعدی، خواجوی کرمانی، خیام و... را دید که هریک زبان زد خاص و عام هستند. اما به طور مثال شیراز که حافظ و سعدی در آن آرمیده‌اند تا چه اندازه به عنوان شهری برای گردشگران ادبی معرفی شده است؟ شیراز زادگاه نویسندگان بزرگی است که همان‌ها نام شهر شاعران را به آن داده‌اند. 
مجتبی گهستونی (راهنمای گردشگری و فعال میراث فرهنگی) با اشاره به آنکه طی سال‌های اخیر فعالان این حوزه سعی کرده‌اند تا علاوه بر برگزاری چند همایش در حوزه گردشگری ادبی، بخش‌هایی از سرفصل‌های گفتمان با مسئولان گردشگری در استان‌ها را به این مهم اختصاص دهند، گفت: اخیرا کتابی تحت عنوان «ادبیات نفتی» منتشر شده که به بیان داستان‌هایی می‌پردازد که در مناطق نفت‌خیز اتفاق افتاده. چنین کتاب‌هایی نشانه‌هایی از گردشگری ادبی دارند. با وجود کارهایی که طی این سال‌ها انجام شده هنوز به عنوان بخشی جدی در حوزه گردشگری به آن نگاه نمی‌شود و تبدیل به دغدغه‌ای برای مسئولان گردشگری نشده است. 
او ادامه داد: از آنجایی که گردشگری ادبی به نوعی تلاقی گردشگری با ادبیات است گویی تداخل وظیفه بین وزارتخانه‌های متولی بوجود می‌آورد. از یک سو متولی گردشگری وزارت میراث و گردشگری است و از دیگر سو متولی ادبیات، وزارت فرهنگ است. حتا در جلساتی که برگزار می‌کنیم و خواستار برگزاری نمایشگاه و همایش گردشگری ادبی هستیم بازهم با چالش روبه رو می‌شویم و اجرایی نمی‌شود چراکه نیاز است تا تعامل و همکاری دو سویه بین دو وزارتخانه بوجود آید. 
گهستونی تصریح کرد: در برخی از شهرها که ادبیات نقش پررنگی در جامعه دارد همانند شهرهای جنوبی و البته شهرهای شمالی کشور، می‌توان گردشگری ادبی را توسعه و رونق بخشید. ادبیات جنوب و ادبیات شمال بسیار خاص است و در این میان مکتب ادبی اصفهان نیز داریم که می‌توان بر روی این مباحث کار کرد. به طور مثال «کلیبر» به عنوان یک رمان موفق گردشگری ادبی را در خراسان پررنگ کند. در این میان ادبیات شمال و جنوب کشور قرابت‌های خاصی دارند که می‌توانند در زمره مقاصد گردشگری ادبی جای گیرند. 
این فعال گردشگری با اشاره به آنکه «روز شعر و ادب فارسی و روز بزرگداشت محمد حسین شهریار» می‌تواند تبدیل به فرصتی برای معرفی و مورد توجه قرار گرفتن ظرفیت‌های شعری و ادبی کشور شود، گفت: علاوه بر استان فارس و بویژه شیراز که شاعران صاحب سبک و معروفی در آن پرورش یافته و به تاریخ معرفی شده‌اند، سایر شهرهای کشور از جمله خوزستان نیز جریانات خاص ادبی را رقم زده‌اند. از موج ناب و شعر دیگری گرفته تا سایر مکاتب شعری که در خوزستان شکل گرفته می‌توانند تبدیل به مقاصدی برای گردشگری ادبی شوند. استان‌ها و شهرهایی که چنین ظرفیت‌هایی دارند باید بتوانند از این ظرفیت استفاده کنند. به طور مثال، مسجد سلیمان که شهر خواستگاه شکل گیری موج ناب است می‌تواند به عنوان پایتخت شعری خوزستان مورد توجه قرار گیرد. حتا در حوزه ادبیات نفتی هم می‌تواند تبدیل به محور گردشگری ادبی شود. 
او ادامه داد: اینگونه به نظر می‌رسد که مسئولان گردشگری ما تاکنون به حوزه گردشگری ادبی نگاهی سمبلیک و گذرا داشته‌اند. این حوزه نتوانسته تاثیرگذار عمل کند و بیشترین دلیل همان اختلاف نظر بین دو وزارتخانه است. در ادارات کل میراث و گردشگری استان‌ها متولی حوزه گردشگری ادبی نداریم. افراد علاقه‌مند به این حوزه نداریم و در بیشتر مواقع رفتارهای سلیقه‌ای اعمال می‌شود. تداخل وظیفه وجود دارد و موضوع بسیار ناب و خلاقانه‌ایست که مسئولان نخواستند به این حوزه ورود جدی داشته باشند. این درحالی است که می‌توانیم به واسطه توسعه و رشد گردشگری ادبی، خانه بسیاری از شاعران و نویسندگان مطرح را مرمت کنیم. به طور مثال خانه احمد محمود که یک نویسنده مشهور است به جای آنکه مرمت و تبدیل به موزه یا مکانی برای معرفی این نویسنده شود، تخریب شد. 
گهستونی اظهار کرد: مکان‌ها و رویدادهایی که در ادبیات شعری و داستانی شاهد هستیم به اندازه‌ای شاخص و پررنگ هستند که می‌توانند تبدیل به مقاصد گردشگران شوند اما تاکنون این امر تنها در حد حرف مسئولان باقی مانده و عملیاتی نشده است. در این میان نباید فراموش کرد که گردشگران علاقه زیادی برای سفر به این مقاصد دارند. به طور مثال زمانی که درصدد معرفی احمد محمود برآمدیم، شاهد آن بودیم که بسیاری از گردشگران علاقه‌مند شدند تا از این خانه بازدید کنند و حتا اگر امکان ورود نداشتند این خانه را از بیرون می‌دیدند. این احساس نیاز توسط مخاطب وجود دارد اما مسئولان توجهی به آن ندارند. کارهای جزیره‌ای انجام می‌شود. 
به گفته او، گردشگری ادبی نه تنها در حوزه گردشگری داخلی مغفول مانده بلکه در حوزه بین‌المللی نیز آنچنان که باید شناسانده نشده چنانکه وقتی به شیراز سفر می‌کنیم بیشتر گردشگران خارجی برای بازدید از تخت جمشید و پارسه می‌روند اما تعداد اندکی از آن‌ها برای بازدید از حافظیه و سعدیه می‌آیند. حتا آرامگاه خیام و عطار و فردوسی نیز جایی در میان مقصد گردشگران خارجی ندارند چراکه برای آن‌ها تعریف نشده است. 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
۱۴۰۱/۶/۲۸ -  شماره 5211
جستجو
جستجو
بالای صفحه