عباس عبدی افزود: در جامعهای که رسانه نداریم، همه حرف میزنند و مشخص است چه میشود. مؤلفه دیگر نهاد سیاست است، دهه هفتاد را ببینید آن زمان نصف بیشتر اجتماعی شدن افراد بر عهده نهاد سیاست بود. آن زمان جوانان روزنامه میخواندند. نهاد دیگر آموزش و پرورش است که امروز نمرهاش صفر است. نمونهاش همین نسلی که بیرون آمده است، اصلا نمیداند ماجرا چیست؟ نه به خاطر اینکه نمیداند، چیست. نقش آموزش و پرورش در فرآیند اجتماعی شدن صفر است و رسانهها و خانواده نقش اصلی را برعهده دارند که بعد متوجه میشویم رسانه دو قطبی است و این بد است. نهادهای سیاست، دین و رسانه باید این کار را انجام دهند، در حالی که نهاد دین هم حذف شده است و امروز عمامهپرانی را مشاهده میکنید. یک تحقیق در آموزش و پرورش مشاهده نمیکنید که درباره این جوانان باشد. به جای آموزش و پرورش دستگاه اطلاعاتی و پادگان درست کردیم. نواری از مقامهای اطلاعاتی گوش میکردم که میگفت در این اعتراضات چیزهایی را مشاهده کردیم که در مخیله ما نمیگنجید. مشخص است وقتی تحقیق نکنید میگویید نیست اما چشم باز میکنید، میبینید که هست. این نسل با ارزشهای قبلی بیگانه است. نسلی منفرد است. از طریق نهاد دین و سیاست اجتماعی نشده است و از طریق رسانه، اجتماعی شده است آن هم نه رسانه رسمی، زیرا رسانه رسمی هر زمان خواست بست و باز کرد. ۱۵ سال پیش مردم رسانه رسمی نگاه میکردند اما امروز مردم نگاه نمیکنند.