در این میان طبق معمول تمامی کاسه کوزهها بر سر مردم شکسته شده و برخی رسانهها و مسئولان با مقایسه مصرف گاز در ایران و کشورهای دیگر از جمله چین مدعی شدند که اگر مردم صرفهجویی کنند، مشکل ناترازی گاز کشور حل میشود. در این مطلب بررسی میکنیم که آیا مردم مقصر هستند یا عوامل دیگری باعث به وجود آمدن این آشفته بازار اعصابخردکن شده است؛ ابتدا اینكه براساس آمار ارائه شده توسط وزیر نفت در گفتوگو با ایرنا، تولید گاز خام که این روزها به بالاترین حد خود رسیده حدود۹۹۰ میلیون مترمکعب و تولید گاز شیرین خروجی از پالایشگاه ۸۴۸ میلیون مترمکعب است. همچنین در چند روز اخیر حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب گاز در بخش خانگی، تجاری و صنایع مصرف میشود. از سوی دیگر واردات گاز ترکمنستان که بخشی از گاز مصرفی شمال و شمال شرق کشور را تامین میکرد هم قطع شده است. با این حال وزیر نفت مدعی است گاز هیچ شهری قطع نشده و مشکلات برخی شهرها و روستاها به خصوص در استان خراسان رضوی به علت افت فشار است.
از سویی دیگر، اولین دلیلی که برای وقوع این مشکلات مطرح میشود، بالا بودن میزان گاز مصرفی ایرانیان است. طبق ادعای روزنامه ایران، «ایران ۶.۷ برابر بیشتر از سرانه مصرف گاز دنیا و ۳ برابر بیشتر از اتحادیه اروپا گاز مصرف میکند.» یا مهم ترین مثال مصرف گاز ایران ۸۰ میلیون نفری معادل چین ۱.۴ میلیارد نفری است. غافل از این که دلیل اصلی این مصرف زیاد، نادیده گرفته میشود. به عنوان مثال، در چین حدود۵۵ درصد برق و انرژی توسط زغال سنگ تأمین میشود و سهم گاز حدود ۸.۵ درصد، آب ۷.۵ درصد و باد حدود ۴ درصد است. در حالی که در ایران، سهم گاز برای تولید انرژی حدود ۷۱ درصد است و سهم تولید انرژی از آب، باد و انرژی هستهای تقریبا نزدیک به صفر است. دیگر اینكه سرانه مصرف انرژی ایران طبق آمار بانک جهانی در سال ۲۰۲۱ حدود ۳۸ هزار کیلووات ساعت بوده که حدود ۲۵ هزار کیلووات ساعت از گاز و بقیه از نفت به دست آمده است. در آمریکا در سال ۲۰۲۱ حدود ۷۵ هزار کیلووات ساعت مصرف سرانه انرژی بوده که تنها ۲۴ هزار کیلووات ساعت آن سهم گاز بوده یعنی حدود ۳۳ درصد. سرانه مصرف انرژی سوئد هم حدود ۶۰ هزار کیلووات ساعت بوده که سهم گاز در این میزان انرژی تقریبا صفر بوده است. کل انرژی سوئد از نفت و انرژی هستهای و همچنین آب و باد تولید میشود. همچنین سرانه مصرف انرژی در آلمان سال ۲۰۲۱ حدود ۴۱ هزار کیلووات ساعت بوده که سهم زغالسنگ حدود ۷ هزار کیلووات ساعت، سهم نفت حدود ۱۳ هزار کیلووات ساعت و سهم گاز هم ۱۰ هزار کیلووات ساعت بوده است. همچنین سهم سوختهای هستهای، آب، باد و انرژی خورشیدی و دیگر انرژیها از مصرف حدود ۸ هزار کیلووات ساعت بوده است. البته آمار بانک جهانی نکته دیگری هم دارد؛ آن که مصرف انرژی در ایران آن طور که در رسانهها بازتاب داده میشود، زیاد نیست. به عنوان مثال، جمعیت نروژ حدود ۵ میلیون نفر است، اما سرانه مصرف انرژی این کشور حدود ۱۰۴ هزار کیلووات ساعت است (بیشترین در جهان) یعنی بیش از سه برابر هر ایرانی. نکته اینجاست که بیش از ۷۰ هزار کیلووات ساعت این میزان انرژی مصرفی سهم آب است و سهم گاز تنها ۷ هزار کیلووات ساعت است. خلاصه آن که تقریبا مصرف کل انرژی هر ایرانی و هر شهروند اتحادیه اروپا یکی است، تقریبا کل انرژی ایران از گاز تولید میشود، اما در اروپا یک سوم انرژی از گاز تولید میشود. پس طبیعی است که سهم مصرف سرانه گاز ایران از نظر عددی از بسیاری از کشورهای دیگر بیشتر باشد.به جز تفاوت فناوری تولید انرژی و تامین گرمایش در کشورمان با کشورهای دیگر، مسئله دیگر که باعث انتقاد کارشناسان میشود، گسترش شبکه گازرسانی در اقصی نقاط کشور است.