اخیرا آقای محمدجواد لاریجانی، حرفهایی را به زبان رانده که شائبههای زیادی را برمیانگیزد. وی که به تازگی یادی از برجام کرده است، در سخنان مشوش خود مدعی شده که «جسد برجام اگر دفن میشد، این طور بو نمیداد!» و یا در قسمت دیگری از اظهاراتش گفته، «برجام سند خیانت جبهه اصلاحات است.» در این میان، متاسفانه از آنجا که تا کنون طرح چنین ادعاهایی در خبرگزاریها و دنیای مجازی، بی هزینه بوده، هر ورشکسته ای در عالم سیاست به خود اجازه میدهد تا درباره مهم ترین مسائل و چالشهای کشور اظهار نظر کند.
در همین حال، پوشیده نیست که امروز بیش از هر چیز، بوی تعفن لجن پراکنیهای امثال آقای جواد لاریجانی و دوستانش است که جامعه را آزار میدهد وگرنه، سندی که طرف آمریکایی آن را سراسر امتیاز برای ایران خوانده بود و حتی در یک عهد شکنی آشکار، ناچار به خروج از آن شد، هیچ گاه نمیتوانست دستاوردی جز کاهش بحران اقتصادی در جامعه و بهبود وضع معیشتی مردم داشته باشد.
البته یک ضرب الامثل قدیمیهست که میگوید «بوی کباب شنیده اید اما افسوس که خر داغ میکنند!» متاسفانه این نوع اظهارنظرهای امثال آقای جواد لاریجانی، در ادامه مواضع کسانی همچون علیرضا اکبری است که هویتش با انگلیس گره خورده بود؛ وگرنه چه طور میتوان تصور کرد که عده ای پس از روشن شدن کامل ابعاد برجام و چگونگی تصویب آن در دو نهاد مجلس، شورای نگهبان و شورای عالی امنیت ملی، بازهم تلاش کنند تا این سند را به جبهه اصلاحات نسبت دهند؟! مگر نه اینکه تصویب برجام با تایید رهبری و در راستای اجرای سیاستهای کلی نظام بوده است؟ به هر حال باید دید فرافکنی در این حوزه، منافع چه کسانی را تامین میکند که ادعاهای دروغ عده ای، هر چند وقت یک بار، علیرغم تمامیپاسخهایی که تا کنون ارائه شده است، مجددا سر از تریبون رسانهها در میآورد؟!
نکته دیگر اینکه، آقای جواد لاریجانی با طرح چنین سخنانی، در واقع از یک سو، اراده و تصمیم نظام را زیر سوال میبرد و از طرف دیگر، ابهاماتی در خصوص تلاش دولت فعلی در راستای بازگشت به برجام ایجاد میکند؛ چرا که اگر واقعا برجام سندی مفتضح بود نباید توسط دولت مدعی انقلابی گری، دنبال و پیگیری میشد. بنابراین، بهتر است که آقای لاریجانی، پیش از هر ادعایی، ابتدا اسناد آن را منتشر کند سپس اظهارنظر نماید؛ چرا که جامعه ما سالهاست که گرفتار این دست از اظهار نظرها و موضع گیریها شده است و شوربختانه، هر بار هم که از این مدعیان میخواهیم برای سخنان خود سندی ارائه کنند، طلبکارانه، نگاهی عاقل اندر سفیه میاندازند و مزورانه زبان به کام میگیرند...اینجاست که منشاء بوی تعفن در فضای سیاسی و رسانه ای جامعه پیدا میشود؛ اما جای تأسف است که تاکنون هیچ یک از مقامات کشور یا نهادهای امنیتی، واکنشی به سخنان آمیخته به تهمت و دروغ آقای لاریجانی نداشته اند. به عبارت بهتر کمترین انتظار این بود که از ایشان بابت طرح ادعای برجامیاخیر، سندی دال بر صحت گفتههایش بخواهند تا یک بار برای همیشه معلوم شود که آیا برجام تصمیم نظام بوده یا یک جریان سیاسی؟ هر چند دیگر بر همگان روشن است که این گونه ادعاها هدفی جز فریب مردم و فرار به جلو برای کاسبان تحریمها ندارد و تنها باید به این بیت از بیدل دهلوی بسنده کرد که به درستی میفرماید: هرزه گویی بس که در اهل تعین غالب ست، لطف معنی را به لب نگذشته واهی میکند...