بسیاری از کارشناسان بر این باور هستند که تنها نرخ تشکیل سرمایه ثابت خالص جدید و همچنین رشد اقتصادی میتوانند ملاکهای خوبی برای سنجش شکل گیری یا عدم شکل گیری اشتغال در کشور محسوب شوند. در این صورت ایجاد یک میلیون شغل در سال جاری آیا محقق شده است؟ برخی با توجیهاتی آمارهایی را مطرح میکنند که بعضا با دادههای مرکز آمار ایران خوانایی ندارد؛ زیرا افزایش اشتغال یک نتایجی دارد که در بازار کار ایران و اقتصاد کشور رویت نمیشود. هدف از ایجاد اشتغال ارتقاء تولید ملی و رشد است. با این حساب باید ببینیم تولید و ارزش افزوده چه تغییراتی کرده و از طریق حسگرهای این شاخصها وضعیت اشتغال در بازار کار ایران را بسنجیم. و از آنجا که مشاهده میشود ارقام مربوط به انباشت سرمایه و ارزش افزوده با نرخ اشتغال موجود سازگار نیست، آمارها غیرواقعی به نظر میرسند. علاوه بر این آمار اشتغال اصولا مربوط به سه حوزه صنعت، کشاورزی و خدمات است، حال پرسش این است که چه تغییری در این حوزهها رخ داده است؟ در اثر ایجاد اشتغال چه میزان ارزش افزوده در این سه بخش انباشت شده است؟ مهم نیست چه نوع کالایی تولید شود، اما مهم این است که نرخ ارزش افزوده در اقتصاد کشور با اشتغال همخوانی داشته باشد در غیر این صورت اشتغال اعلام شده آمار درستی نبوده است. در واقع بدون افزایش نرخ ارزش افزوده اشتغالزایی ادعایی اعتبار ندارد. بخش زیادی از مشاغل روزمره جوانان کشور به حوزههایی مثل دلالی، معامله ارزهای دیجیتال، دستفروشی، کار در تاکسیهای آنلاین، مشاغل سطح پایین حوزه خدمات از جمله کافه و رستوران و حوزه خدمات مجازی اختصاص یافته است. در چنین شرایطی ایجاد یک میلیون شغل ادعای بزرگی است.