آیتالله علوی بروجردی افزود: ایشان این تکفل را در دوران غیبت به ما سپردهاند. این تکفل ایتام آل محمد (ص) را چگونه در حق فرزندانمان به جا میآوریم؟ در حق دانشگاهیان و غیر دانشگاهیان، در حق همین دختران و پسرانی که در قم هستند؟ آیا اینها فرزندان ما هستند یا نه؟ آیا فرزندان شیعه هستند یا نه؟! نمیتوانیم خودمان را راحت کنیم و فرزندانمان را خودی و غیرخودی خطاب کنیم و بگوییم ما خودیها را داریم و غیرخودیها از کشور بروند. خیر! تکفل اینگونه نیست. آیا هیچ پدری بین فرزندان خود، خودی و غیرخودی درست میکند، حتی اگر بچه نااهل باشد؟! پدر حتی اگر فرزند ناخلف خود را از خانه بیرون کند، سر سفره همۀ فکر او این است که الان بچۀ من چه میخورد، کجا میخوابد، اگر مریض شود چه کسی به داد او میرسد. آیا جز این است؟ عاطفهای در میان است. عدهای از افرادی که دارند از ما جدا میشوند، از مناطق بختیاری نزد من آمده بودند. در بین این برخی جوانها میل بسیار عجیبی به زرتشتی گری پیدا شده است. بعضیها به من گفتهاند در قم کلیسای خانگی وجود دارد و تعداد وهابیها زیاد شده است و فعالیتشان گسترده شده و نماز جمعه هم میخوانند! عدهای هم گویی دارند بودایی میشوند! اینها مشکلات ماست. بسیاری از اینها مردمی بودند که دائم به دنبال ما میآمدند و در هر کاری کنار ما بودند. ما با مردم چه کردیم؟ در گذشته هم اینطور بودیم؟ اینها مردمی بودند که در جنگ با عراق اجازه ندادند عراق یک سانتی متر مربع از خاک ایران را در اختیار بگیرد. در حالی که آمریکا و شوروی به عراق کمک میکردند و مردم ما فقط اسلحه داشتند. آیا این جوانها و این مردم نبودند که با دست خالی میجنگیدند؟ دیگر این مردم چه کنند؟ تمام تحریمها را به خاطر ما تحمل کردند. دیگر این خانواده چه کند؟ جوان خود را داده، مال خود را داده، زندگی خود را برای ما داده! دیگر وفاداری بیشتر از این؟! دیگر چه میخواهید؟ ما همینها را میخواستیم. این وفاداری هست یا نه؟ اما ما با آنها چه کردیم؟ میتوانیم به حضرت حجت (ع) جواب بدهیم؟ الان جوانهای نسل جدید اصلاً ارتباطی با ما دارند؟ ما برای آنها بیگانه هستیم. دنبال هرکسی میروند غیر از ما! چرا؟ جاذبۀ ما چه شد؟