مناظره پنجشنبه تلویزیونی کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری، شاید از شور و حال انتخابات قبلی به دور باشد اما همچنان نکاتی بسیار مهم و البته عجیب و غریب را میتوان در آن شنید.
پس از رونمایی مصطفی پورمحمدی، کاندیدای ریاستجمهوری که در زمانی نه چندان در دولت حسن روحانی ردای وزارت کشور را بر تن داشت، از عمق فاجعه در شکاف سیاسی و گروگانگیری اقتصادی سیاسیون، اعداد و ارقامی هم که از سوی برخی از کاندیداها عنوان شد، دود از سر کارشناسان اقتصادی بلند کرد!پورمحمدی با اشاره به عملکرد جناحی سعید جلیلی دیگر کاندیدای ریاستجمهوری که تنها به دلیل رقابت حزبی و مخالفت و کارشکنی با دولت روحانی، قانون اف.ای.تی.اف را سالها معطل و معیشت مردم را به گروگان گرفته شد، از جلیلی توضیح خواست که چرا علیرغم توانایی حل و فصل مسئلهای به این مهمی، از حل آن تنها به دلیل حضور شخص روحانی در راس دولت سر باز زده است والبته بیتفاوتی و سکوت او در برابر این ادعا، شاید بسیاری از زوایای تاریک اقتصاد در سالهای گذشته را به خوبی نشان دهد.درادامه هم وعده طلایی علیرضا زاکانی، دیگر کاندیدای ریاستجمهوری، کارشناسان را به طرح سئوالی دیگر واداشت؛ واقعا چگونه است شخصی در کسوت شهردار پایتخت کشور از عدد و رقم تا این حد دور باشد؟ بلافاصله پس از رونمایی زاکانی از طرح اختصاص یارانه طلا، واکنشها در فضای مجازی و بخصوص شبکه ایکس یا همون توییتر سابق وایرال شد. واکنشهایی که حتی مردم ساده و کارمندان و کاسبها راهم در بر میگرفت با این مضمون که واقعا میشود تا این حد اعداد پرت را در مناظرهای با این سطح از کاندیداهای ریاستجمهوری شنید؟
وعده عجیب زاکانی درباره اختصاص یارانه طلا، صدای اقتصاددانان را در آورد؛ به طوری که بلافاصله پس از رونمایی او از وعده پرداخت اعتبار ۲۰ گرم طلا در سال به هر نفر، اقتصاددان در محاسباتی، عنوان کردند که او عدد نمیشناسد.
مرحوم اکبر ترکان، فعال اقتصادی و سیاستمدار کهنهکار ایرانی در مناظرهای با حجت عبدالملکی که از قضای روزگار روزی هم بر مسند وزارت تکیه زده بود، یک جمله طلایی را بر زبان آورد که این روزها کاربرد زیادی دارد؛ «عدد نمیشناسید!»
مناظره مرحوم ترکان با عبدالملکی، حکایت این روزهای مناظرات انتخاباتی و اظهارات عجیب و غریب برخی کاندیداها درباره وعدههاست.یکی از این وعدهها درباره یارانههاست؛ آنجا که علیرضا زاکانی مدعی شد، به هر خانوار بالغ بر ۲۰ گرم یارانه در قالب طلا خواهد داد. آن طور که بررسی اعداد و ارقام نشان میدهد، در صورتی که هر خانوار ایرانی به طور استاندارد، بالغ بر ۳.۳ نفر و جمعیت ایران ۸۸ میلیون نفر فرض شود، دست کم ۲۶.۶ میلیون خانوار در کشور وجود دارد.
در صورتی که هر کدام از این خانوارها ۲۰ گرم طلا دریافت کند، کشور سالانه نیازمند ۵۳۲ تن طلاست؛ این در حالیست که ایران سالانه تنها هشت تن تا ۹.۸ تن طلا تولید میکند و برای تامین ۵۳۲ تن طلا، محتاج واردات طلا از کشورهای دیگر خواهد بود! حتی اگر تاکید شهردار تهران بر اعتبار طلاست و نه طلای فیزیکی، باز هم باید توجه داشت که هر اعتبار نیازمند پشتوانه است! پشتوانهای که در کشور وجود ندارد و زنگ خطر واردات و ضربه اقتصادی جدیدی را به صدا درمیآورد.به این ترتیب شاید بد نباشد که سئوال مرحوم ترکان دوباره تکرار شود؛ آیا عددها را نمیشناسند؟