کد خبر: ۱۱۵۲۳۳

شهردار اقلیتی

ميلاد انصاري

 روزی که «صادق خانِ مسلمان» به عنوان شهردار لندن انتخاب شد بسیاری در کشورهای اسلامی که آگاهی دقیقی از روند امور سیاسی و دموکراسی در کشورهای غربی ندارند را شوکه کرد، مخصوصا در کشور ما که تقابل و اسلام ستیزی  غربی‌ها توسط رسانه‌های رسمی و غیررسمی سال‌هاست که تبلیغ می‌شود.
بسیاری از ما آرزو داریم  روزی در کشور خود بحثی به نام اقلیت در حوزه های دینی ، مذهبی یا قومی نداشته و همه تحت عنوان انسان ایرانی از حقوقی برابر در همه امور برخوردار باشیم امادر جامعه امروز ما واقعیتی به نام اقلیت‌های دینی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده و همین قانون  در مواردی حقوق آنها را محدود کرده و نیز در موارد زیادی قوانین نانوشته حقوق به رسمیت شناخته شده قانونی  آنان را زیر پا گذاشته است.
تاریخ کشور ما نشان نمی دهد که افرادی در این سرزمین با ادیان و مذاهب غیر اسلامی یا  شیعی خدمتی کمتر از شیعیان به کشور کرده و یا تحت این نام از خدمت به سرزمین خود سرباز زده باشند. حضور در جبهه های جنگ ۸ ساله و تقدیم صدها شهید و مجروح  و نیز شرکت گسترده در انتخابات مختلف گواهی زنده بر این مدعاست؛ اما همچنانکه گفته شد در طول چند دهه اخیر  به هیچ عنوان این عزیزان نه تنها  به حقوق قانونی خویش دست نیافته که در معرض تبعیض‌های ناروا نیز قرار گرفته‌اند. حتی مدعیان اصلاح‌طلبی که حداقل یک دهه از این چهار دهه ، قوه مجریه با نام و رای آنان شکل گرفته جرات و توان رعایت حداقلی از حقوق آنان مثلا انتخاب وزیری از میان آنان را نداشته‌اند و این در حالی است که آرای میلیونی آنها همواره پشتیبانی مطمئن برای پیروزی ما بوده است. حاکمیت و از جمله اصلاح‌طلبان به شدت به تمامی مردم ایران بدهکارند و در این بین بدهکاری اصلاح‌طلبان به اقلیت‌های دینی بسیار بسیار بیشتر از جناح دیگر است. بحران‌های خرد و کلان روزی نبوده که در کمین کشور و نظام  ننشسته باشد وآنچه باعث رهایی و عبور از این بحران‌ها تا کنون شده  اعتماد مردم به تصمیم سازان در لایحه‌های مختلف بوده است، امری که اکنون در جامعه ما تا اندازه‌ای مغفول مانده و این یعنی از دست دادن بزرگترین سرمایه در شرایط بسیار بحرانی کشور. سکوت و یا همراهی مدعیان اصلاح‌طلبی با قانون‌شکنان و تمامیت‌خواهان و نیز پشت کردن به شعارهای  اصلاح طلبی، سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را در معرض ریزش جدی قرار داده است.
روزی را در این کشور و در این چهل سال به یاد نمی‌آوریم که مسئولین نگفته باشند «شرایط کنونی بسیار حساس است»  اما واقعا روزهای حساس تر از این روزها را شاید نتوانیم در طول این ۴۰ سال پیدا کنیم. همه فعالان سیاسی و مسئولان سیاسی كشور از جمله  اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند به کشور کمک کرده و اعتبار از دست رفته خویش را نیز تا حدودی بازیابند باید قدم‌های اصلاح‌طلبانه واقعی بردارند و در همین راستا اگر قرار باشد فرضا شهردار تهران به هر دلیلی کنار رود شورای اصلاح طلب این شهر  می‌تواند در اقدامی شجاعانه شهردار پایتخت را از میان این‌همه نیروی شایسته در میان اقلیت‌ها انتخاب نماید و این می‌تواند تقویت اعتماد  عمومی باشد و کمکی بزرگ به وحدت و انسجام ملی در کشور خود نماییم.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1397/8/15 -  شماره 4323
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۵۲۳۳

شهردار اقلیتی

ميلاد انصاري

 روزی که «صادق خانِ مسلمان» به عنوان شهردار لندن انتخاب شد بسیاری در کشورهای اسلامی که آگاهی دقیقی از روند امور سیاسی و دموکراسی در کشورهای غربی ندارند را شوکه کرد، مخصوصا در کشور ما که تقابل و اسلام ستیزی  غربی‌ها توسط رسانه‌های رسمی و غیررسمی سال‌هاست که تبلیغ می‌شود.
بسیاری از ما آرزو داریم  روزی در کشور خود بحثی به نام اقلیت در حوزه های دینی ، مذهبی یا قومی نداشته و همه تحت عنوان انسان ایرانی از حقوقی برابر در همه امور برخوردار باشیم امادر جامعه امروز ما واقعیتی به نام اقلیت‌های دینی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده و همین قانون  در مواردی حقوق آنها را محدود کرده و نیز در موارد زیادی قوانین نانوشته حقوق به رسمیت شناخته شده قانونی  آنان را زیر پا گذاشته است.
تاریخ کشور ما نشان نمی دهد که افرادی در این سرزمین با ادیان و مذاهب غیر اسلامی یا  شیعی خدمتی کمتر از شیعیان به کشور کرده و یا تحت این نام از خدمت به سرزمین خود سرباز زده باشند. حضور در جبهه های جنگ ۸ ساله و تقدیم صدها شهید و مجروح  و نیز شرکت گسترده در انتخابات مختلف گواهی زنده بر این مدعاست؛ اما همچنانکه گفته شد در طول چند دهه اخیر  به هیچ عنوان این عزیزان نه تنها  به حقوق قانونی خویش دست نیافته که در معرض تبعیض‌های ناروا نیز قرار گرفته‌اند. حتی مدعیان اصلاح‌طلبی که حداقل یک دهه از این چهار دهه ، قوه مجریه با نام و رای آنان شکل گرفته جرات و توان رعایت حداقلی از حقوق آنان مثلا انتخاب وزیری از میان آنان را نداشته‌اند و این در حالی است که آرای میلیونی آنها همواره پشتیبانی مطمئن برای پیروزی ما بوده است. حاکمیت و از جمله اصلاح‌طلبان به شدت به تمامی مردم ایران بدهکارند و در این بین بدهکاری اصلاح‌طلبان به اقلیت‌های دینی بسیار بسیار بیشتر از جناح دیگر است. بحران‌های خرد و کلان روزی نبوده که در کمین کشور و نظام  ننشسته باشد وآنچه باعث رهایی و عبور از این بحران‌ها تا کنون شده  اعتماد مردم به تصمیم سازان در لایحه‌های مختلف بوده است، امری که اکنون در جامعه ما تا اندازه‌ای مغفول مانده و این یعنی از دست دادن بزرگترین سرمایه در شرایط بسیار بحرانی کشور. سکوت و یا همراهی مدعیان اصلاح‌طلبی با قانون‌شکنان و تمامیت‌خواهان و نیز پشت کردن به شعارهای  اصلاح طلبی، سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را در معرض ریزش جدی قرار داده است.
روزی را در این کشور و در این چهل سال به یاد نمی‌آوریم که مسئولین نگفته باشند «شرایط کنونی بسیار حساس است»  اما واقعا روزهای حساس تر از این روزها را شاید نتوانیم در طول این ۴۰ سال پیدا کنیم. همه فعالان سیاسی و مسئولان سیاسی كشور از جمله  اصلاح‌طلبان اگر می‌خواهند به کشور کمک کرده و اعتبار از دست رفته خویش را نیز تا حدودی بازیابند باید قدم‌های اصلاح‌طلبانه واقعی بردارند و در همین راستا اگر قرار باشد فرضا شهردار تهران به هر دلیلی کنار رود شورای اصلاح طلب این شهر  می‌تواند در اقدامی شجاعانه شهردار پایتخت را از میان این‌همه نیروی شایسته در میان اقلیت‌ها انتخاب نماید و این می‌تواند تقویت اعتماد  عمومی باشد و کمکی بزرگ به وحدت و انسجام ملی در کشور خود نماییم.

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد