از این رو، سایت جماران به سراغ فرزند ارشد و همراه همیشگی وی رفته و نظر او را درباره مسائلی نظیر مشی آیتاله در سال ۸۸، حلالیتطلبیهای مسئولان از خانواده، پرونده رحلت وی در شورای عالی امنیت ملی و اخراج از دانشگاه آزاد جويا شده است.
فاطمه هاشمی رفسنجانی در خصوص اینکه برخی معتقدند که آیتاله پس از انتخابات سال ۸۸، چهره و مشیای متفاوت نسبت به قبل پیدا کرد، گفت: انسان همواره در حال تغییر و حرکت به سمت تکامل است. یعنی این خصلتی است که در وجود انسان بوده و خداوند نیز از او همین را میخواهد. ولی منش و روش آیتاله هاشمی قبل و بعد از وقایع ۸۸ مشابه هم است. یعنی ایشان از زمانی که مبارزه را آغاز کردند، در کنار مردم بودند و برای مردم و در راه خدا مبارزه میکردند و در زمان قبول مسئولیتهای، ریاستجمهوری و ریاستمجلس و خبرگان نیز هدفی غیر از تامین منافع مردم نداشتند. بنابراین رفتار ایشان در سال ۸۸ مطابق گذشته بوده و هیچ تغییری نکرده است. حالا ممکن است، در جایی که نیاز بوده، نظر ایشان به طور علنی اعلام و در مقاطعی هم این نظرات به صورت خصوصی و در محافل غیر رسمی اعلام شود. از این رو، روشهای ایشان متفاوت بوده برای نمونه، مسائلی را که آیتاله در خطبههای آخرین نمازجمعه خود بیان کرد، به طور مکرر و در مقاطع مختلف از سوی ایشان بازگو شده بود، اما به صورت علنی نبود.
وی در پاسخ به این پرسش که، در این دوسالی که از رحلت آیتاله میگذرد، آیا شده شخصیت و مسئولی بابت اظهارنظرهایی که درباره ایشان داشته یا به خاطر زیر سئوال بردن رویکردهای آیتاله از خانواده حلالیت بطلبد؟، گفت: خیلیها بودند، اما مایل نیستم نام کسی را ببرم. نه اینکه مستقیماً خواسته باشند که ما را حلال کنید ولی با به کاربردن عباراتی نظیر خیلی اشتباه کردیم، فردی را از دست دادیم که دیگر جایگزینی برایش نیست، پشیمانی خود را نشان میدهند. حتی بعضیها میگویند؛ کاش زودتر به خانه آیتاله میآمدیم و رفت و آمد میکردیم. من نیز میگویم که لزومی نداشت که ایشان همه زندگی خود را به نمایش بگذارد، بلکه هرکس باید خودش عاقل باشد و تشخیص دهد که یک حرف درست است یا نه.
هاشمی در ادامه خاطر نشان کرد: روی خانواده همچنان فشارها ادامه دارد، اما دیگر مانند گذشته نیست. به این دلیل که در آن مقطع این فشارها را میآوردند تا بابا را اذیت کنند. اما امروز هم با توجه به اینکه میبینند هنوز تفکر بابا در جامعه مطرح است و یا اینکه در فضای مجازی با وجودیکه افرادی هستند که مطالبی علیه آیتاله هاشمی مینویسند، اما مردم خودشان جواب آنها را میدهند ادامه دارد.
هاشمي گفت: امروز من هرجا میروم و با مردم صحبت میکنم، میبینم که آنها نظرات خود را مطرح میکنند و هنوز این نگرانی از رحلت آقای هاشمی را که ستون انقلاب و امینترین و نزدیکترین فرد به امام بوده، دارند. امام به ایشان و صداقتی که در رفتار و کلامشان در رابطه با مسائل سیاسی کشور وجود داشته، توجهی خاص داشتند. فرزند ارشد آیتاله هاشمی رفسنجانی در مورد اینکه بعد از رحلت آیتاله پروندهای در شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد که حاشیههای زیادی به دنبال داشت. یعنی با اظهاراتی که از سوی شما و سایر نزدیکان آیتاله صورت گرفت، ابهاماتی ایجاد شد و حال سئوالی که مطرح است، چگونگی وضعیت این پرونده در آن شورا است؟، گفت: من فکر میکنم که آن پرونده را در شورای عالی امنیت ملی، بستند و سال گذشته، آخرین باری که آن شورا ما را دعوت کرد، اعلام کرد که این پرونده را میبندد. اما نمیدانم که از ناحیه ریاست جمهوری یا جایی دیگر این پرونده به جریان افتاده یا نه؟ ولی من با شواهدی که در این مدت به دست آوردم، مطمئن هستم که مرگ ایشان، مرگی طبیعی نبوده است. البته ما دیگر در جریان نیستیم. تنها یک بحثی را مطرح کردند که رادیواکتیو موجود در بدن ایشان بالای حدّ مجاز ۱۰ درصد بوده، یعنی هم ادرارشان آلوده بوده هم حولهای که تنشان میکردند، آلوده بوده است. در آخر هم گفتند که نمیدانند این رادیواکتیو از کجا آمده و دلیلی هم برایش نداشتند. حتی گفتند بیشتر از این نمیتوانند ادامه دهند. این را هم گفتند که در بدن من و مامانم هم رادیو اکتیو وجود دارد، البته من به این حرفها اعتقاد چندانی نداشتم و بیشتر بیان آن را ردگم کنی میدانستم. بعدها با مطالعاتی که خودم راجع به رادیواکتیو و این مسائل کردم، به این نتیجه رسیدم که این موضوع ردگم کنی بوده، یعنی مسأله دیگری وجود داشته ولی رادیواکتیو برایشان راحتتر بوده که مطرح کنند. در همین رابطه شاهدیم که خودشان هم در شعارهایشان اعلام کردند. یک نکته را هم باید تاکید کنم که آنجایی که پدرم فوت کردند استخر فرح نبوده و در سال ۷۷ ساخته شده است.
وي افزود: تحلیل من این است که این افراد با جسارت تمام میخواستند بگویند ما این کار را انجام میدهیم وترسی هم از کسی نداریم و خودمان آن را مطرح میکنیم. بالاخره عدهای این پلاکاردها را از جایی گرفته بودند و در دست داشتند. پس از جایی خبر داشتند که این حرف را زدند. برای آقای روحانی هم نمیدانم که آیا تهدیدی جدی بوده یا تنها به معنای تذکری به ایشان در این زمینه بوده است، اما این تهدید برای پدر من از دو ماه قبل آن حادثه شده بود. به نحوی که آبانماه همان سال، دو نفر از آقایانی که ادعا میکردند از بچههای جبهه و جنگ هستند، به دفتر من در دانشگاه آمدند و گفتند که قصدترور پدرتان را دارند و این پیغام را به ایشان برسانید. من این مسأله را در شورای عالی امنیت ملی نیز مطرح کردم. به گمان من اگر آیتاله در قید حیات بودند، اصلاً نمیگذاشتند این اتفاقات در کشور بیفتد. شما شاهدید که تا قبل از رحلت ایشان، این اتفاقات پیش نیامده بود و ایشان قطعاً نمیگذاشتند ما به این شرایط برسیم. زیرا بارها در سخنرانیهای خود گفته بودند که اگر این راه را ادامه دهیم، عاقبت خوبی در انتظارمان نخواهد بود. قضاوت قطعی با خداوند است اما از اتفاقاتی که در جهان هستی میافتد و نظمی که در آن وجود دارد، پی به علت و معلولها میبریم. ما چه قبل و چه بعد از فوت آیتاله، از ضد و نقیضهایی که در پاسخهای محافظین ایشان وجود دارد، به نتایجی رسیدیم. اینکه شب اول اعلام شود که از سوی هیچکس جز رئیس تیم نباید توضیحی داده شود و از هرکدام از محافظین که سئوالی میپرسیدیم میگفت؛ بروید از رئیس تیم بپرسید، به معنای آن است که یک اتفاق غیرعادی افتاده است. چرا با ۲۱ دقیقه تاخیر ایشان را به بیمارستان رساندند؟ همه اینها سئوالاتی است که برای ما وجود دارد. چرا از پیکر آیتاله نمونهبرداری انجام نشد یا اینکه چرا ایشان در هنگام دفن گواهی فوت نداشت؟
در حالی که طبق قانون خود بیمارستانها، اگر کسی زودتر از ۴۸ ساعت فوت کند باید با یک نمونهبرداری یا کالبدشکافی، دلیل مرگش را مشخص کنند. چرا هیچ آزمایشی در آن زمان از ایشان گرفته نشد؟ همه اینها برای ما جای سئوال و ابهام است. از هیچکدام از ما نخواستند که این کارها را انجام دهیم یا پیگیری کنیم. من که در آن شرایط حالم اصلاً خوب نبود. البته شاید اگر هم از من میخواستند تا کالبدشکافی انجام شود، قبول نمیکردم. اما نمونه برداری که دیگر کار دشواری نبود چرا کهاندازه یک سوزن است. برای نمونه، ممکن است یک تار مو یا یک تکه کوچک از پوست یا کبد بردارند. هیچکدام از مدارکی که در کشوی میز پدرم وجود داشت، دیگر نبود. شنبه که درب کشوی میز را بازکرده بودند، نامهای در آن گذاشته بودند، اما جز آن نامه هیچ مدرک دیگری نبود و آن نامه نیز اصلاً مهم نبود.
توئیت رضایی مانند یک بمب عمل کرد
عملیات کربلای چهار یکی از بزرگترین و البته بحث برانگیزترین عملیاتهای انجام شده در هشت سال جنگ تحمیلی بود.
این عملیات در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه و به منظور آمادهسازی مقدمات فتح بصره انجام شد.حرف و حدیث درباره این عملیات بسیار است اما از اردیبهشت ماه ۱۳۹۴ با ورود جسد ۱۷۵ شهید از غواصان این عملیات، مباحث بیشتری هم درباره این عملیات در فضای عمومی و رسانهای کشور مطرح شد. حالا محسن رضایی، که در آن زمان فرماندهی سپاه را برعهده داشته است در توئیتی نوشت: این عملیات یک عملیات فریب برای دشمن بوده است. موضوعی که البته واکنشهای متفاوت و بسیاری را از زمان انتشار به همراه داشته است.
توئيت او فقط ۲۸۰ کاراکتر بود اما مانند یک بمب عمل کرد. او که نزدیک به ۳۰ سال پیش فرمانده سپاه بود از راز سر به مهر کربلای ۴ از منظر خود پرده برمیدارد و اعلام میکند: با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ۱۰ روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او. توئیت محسن رضایی با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. افرادی مانند حسین الهکرم و مسعود دهنمکی از آن دفاع کردند و فردی هم مانند حسامالدین آشنا، مشاور رئیسجمهور در کانال تلگرامیاش خطاب به رضایی نوشت: بین عملیات فریب و عملیات لو رفته تفاوت از زمین تا آسمان است. تحلیلهای پسینی مشکلی را حل نمیکند. ما شاید خطاکاران را ببخشیم اما خودشیفتگان را هرگز.
در همین راستا رئیس کمیسیون امنیت ملی گفت: موضوعی که آقای محسن رضایی مطرح کرده است و اساسا صحبتهای حاشیهای از این دست هیچ کمکی به امنیت کشور نمیکند. در قالب مکانیسم شورای امنیت ملی بررسی چنین موضوعاتی وجود دارد و لازم نیست چنین بحثهایی به سطح جامعه کشیده شود. به هر حال جمهوری اسلامی ایران جنگی را پشت سر گذاشت که هنوز بعد از ۳۰ سال پیکر شهدا به کشور بازگردانده میشود و در چنین شرایطی نهتنها طرح چنین مباحثی هیچ کمکی به منافع ملی نمیکند، بلکه ایجاد شائبه میکند. حشمت اله فلاحتپیشه همچنین گفت: افراد نباید برای تبرئه خود یا برای قهرمان نشان دادن خودشان آرمانهای جنگ را زیر سئوال ببرند. این موضوعی است که شورای عالی امنیت ملی باید به آن ورود کند. او در پاسخ به این سئوال که آیا کمیسیون امنیت ملی نیز به این بحث وارد خواهد شد یا خیر، گفت: کمیسیون امنیت ملی نیز اگر احساس کند موضوع به گونهای است که طرح این بحث میتواند به مولفههای امنیت ملی آسیب بزند حتما ورود خواهد کرد. رئیس کمیسیون امنیت ملی در پاسخ به این سئوال که آیا اکنون این احساس وجود دارد یا خیر گفت: ما در جلسه کمیسیون حتما در این رابطه صحبت خواهیم کرد و درباره آن تصمیم میگیریم.