علی ربیعی گفت: وزارت کار مکلف به شناسایی دهکهای بالا برای حذف یارانه است. وی افزود: در سال های قبل نیز بر اساس پایگاه اطلاعاتی رفاه ایرانیان حدود ۵ میلیون نفر در سه دهک بودند که شناسایی و حذف شدند البته تعدادی هم اشتباه شده بود که اصلاح شد، اما تعداد زیادی حذف شدند. وی با بیان این که در خصوص شناسایی و حذف دهکها شفاف عمل میکنیم و چراغ خاموش حرکت نمیکنیم، تصریح کرد: الان هم اگر افراد پر درآمدی در تور شناسایی قرار بگیرند از دریافت یارانه حذف خواهند شد. اگر بر اساس شاخص ها موارد دیگری شناسایی شود، شفاف اعلام می شود.
با ابلاغ معاون آییننامه توسط اول رئیس جمهور؛
استخراج بیتکوین رسما قانونی شد
معاون اول رئیس جمهور آییننامه اجرایی استخراج فرآوردههای پردازشی رمزنگاریشده در کشور را به منظور ایجاد بستری امن، کم هزینه، شفاف و پرسرعت برای تبادلات اقتصادی و بکارگیری با رویکرد تسهیل فضای کسب وکار ابلاغ کرد.
مطابق این آییننامه، استفاده از رمز ارزها (فرآوردههای پردازشی رمزنگاریشده) صرفاً با قبول مسئولیت خطرپذیری (ریسک) از سوی متعاملان صورت می گیرد و مشمول حمایت و ضمانت دولت و نظام بانکی نبوده و استفاده از آن در مبادلات داخل کشور مجاز نیست.براساس این مصوبه، استخراج فرآورده های پردازشی رمزنگاری شده رمزارزها (ماینینگ) با اخذ مجوز از وزارت صنعت، معدن و تجارت مجاز است.همچنین سازمان ملی استاندارد ایران موظف است با همکاری وزارتخانههای نیرو و ارتباطات و فناوری اطلاعات، برچسب انرژی و استانداردهای کیفیت توان الکترونیکی و استانداردهای فناورانه مرتبط برای تولید و واردات تجهیزات فرآورده های پردازش رمزنگاری شده رمزارزها (ماینینگ) را تدوین و ابلاغ نماید. افزون بر این، تأمین برق متقاضیان استخراج رمزارزها صرفاً با دریافت انشعاب برق از شبکه سراسری یا احداث نیروگاه جدید خارج از شبکه سراسری صورت می گیرد. تعرفه برق متقاضیان استخراج فرآوردههای پردازشی رمزنگاری شده رمزارزها (ماینینگ) با قیمت متوسط ریالی برق صادراتی با نرخ تسعیر سامانه نیما که توسط وزارت نیرو تعیین و اعلام می گردد، محاسبه و اعمال خواهد شد.همچنین تعرفه سوخت گاز مورد نیاز متقاضیان استفاده کننده از برق تولیدی خارج از شبکه وزارت نیرو با قیمت ۷۰ درصد متوسط ریالی گاز صادراتی با نرخ تسعیر سامانه نیما محاسبه می شود و تعرفه سوخت مایع نیز با قیمت متوسط ریالی سوخت مایع صادراتی با نرخ تسعیر سامانه نیما که توسط وزارت نفت تعیین و اعلام می گردد، محاسبه و اعمال خواهد شد.
کارگران ایرانی برای روزی ۳۰۰ هزار تومان به کردستان عراق میروند
افزایش تعداد کارگران مهاجر ایرانی
گروه اقتصادي: دستمزد کارگر ساده در سلیمانیه، ۳۰۰ هزار تومان است؛ یک استادکار ماهر تا روزی ۴۵۰ هزار تومان هم عایدی دارد؛ اما کار کارگران ایرانی در عراق، وجوه دیگری هم دارد: عدم برخورداری از خدمات حمایتی، نداشتن حق اعتراض، فقدان تشکل و زندگی سخت در اتاقکهای کارگری.
به گزارش ایلنا، در حاشیه میدان بزرگِ سلیمانیه نشستهاند؛ مقابل مسجد جامع؛ با لباسهای کردی، فارسی و جورواجور؛ چهرهها درهم رفته است، ابروها چین خورده و دستها را روی گرده زانوها قلاب کردهاند؛ چشمها به زمین دوخته شده؛ کلام به سادگی از لای دندانهای فشرده، از خلال لبهای آماسیده، به بیرون درز نمیکند، کلامِ کارگرِ مهاجر همیشه با یک آه آغاز میشود؛ با حسرت دوری از خانواده و درد زندگی در اتاقکهای کارگری در ساختمانهای نیمهکاره... اینها کارگران ایرانی مهاجر هستند و اینجا، سلیمانیه عراق است؛ میدان بزرگ سلیمانیه که هر روز صبحِ زود، دسته بزرگی از کارگران ایرانی و هندی وترکی به همراه کردهای عراقی را به دور خودش جمع میکند و انتظار، کش میآید؛ انتظارِ کار ؛ انتظارِ نان. همیشه کارگران ایرانی به خصوص از استانهای غربی کشور برای کار به کردستان عراق میرفتهاند؛ حداقل میشود گفت در ده، پانزده سال اخیر که اوضاع سیاسی و اقتصادی اقلیم کردستان رو به بهبود رفته، این مهاجرتِ کاری وجود داشته اما در یک سال و چند ماهِ گذشته که ارزش پول ملی سقوط کرده، این موج، انبوهتر شده است؛ کارگران ایرانی، فوج فوج راهی اقلیم کردستان میشوند و بیشتر از استانهای غربی کشور؛ اگر نگوییم همه، بیشتر مهاجران ایرانی در بخش ساختمان مشغول به کار میشوند؛ از کارگر روزمزد ساده گرفته تا استادکار متخصص و بنّای بامهارت.
طی یک سال اخیر تب مهاجرتِ کاری در ایران همزمان با افزایش نرخ ارزهای خارجی و به تبع آن کاهش ارز ریال بسیار داغ شده؛ اکثر کسانی که قصد رفتن دارند، اروپا، استرالیا و کانادا را به عنوان مقاصد ایدهآل خود نام میبرند، این در حالی است که به تازگی مهاجرینی قد علم کردهاند که بهاندازه گروه قبل، توانمندی و پتانسیل مهاجرت ندارند و لاجرم برای یافتن کار به کشورهای همسایه از جمله کردستان عراق و قطر سفر میکنند که در این بین، اولین مقصد، همان کردستان عراق است. کارگران ایرانی با ویزای یک ماههی توریستی از مرزهای ایران خارج شده و وارد کردستان عراق میشوند؛ پس از ۲۸ روز برای استراحت به خانه بازمیگردند و پس از یک هفته استراحت، این چرخه همچنان تکرار میشود.
آمار روشنی نداریم
اما هیچ آماری از تعداد کارگران مهاجر ایرانی در دست نیست؛ مقامات منطقهای کردستان در شمال عراق آمار کارگران ایرانی را ندارند و اصولاً هیچ آمار روشن و قطعی در این زمینه وجود ندارد؛ شاید مهمترین دلیل این فقدان اطلاعات آماری، جنس مهاجرت کارگران است که با ویزای توریستی به عراق میروند؛ لذا هرگز مشخص نخواهد شد که چه تعداد از توریستهای ایرانی در عراق، در واقع کارگر هستند اما هرچه هست، این موج آنقدر بلند و گسترده بوده که در روزهای گذشته، خبرگزاری فرانسه در گزارشی به ماهیت زندگی کارگران مهاجر ایرانی در کردستان عراق پرداخته است.
در این گزارش میخوانیم: دستمزد روزانه هر کارگر در اربیل بین ۲۵ تا۳۰ هزار دینار عراقی، حدود ۲۵ دلار (تقریبا ۳۰۰هزار تومان) و سهبرابر دستمزدشان در ایران است. در میان کارگران ایرانی، دانشآموختگان دانشگاهها نیز حضور دارند که بهسبب ناامیدی از یافتن کار، در کردستان عراق کارگری میکنند. اتاقهای محل سکونت این کارگران ۹متری است و چهار کارگر در هر اتاق ساکن میشوند و هریک برای آب، برق و تخت، شبی سهدلار میپردازند، اما شرایط زندگی و اشتغال کارگران ایرانی در کردستان عراق چگونه است؛ مهاجران در سلیمانیه و اربیل، چگونه روزگار میگذرانند؟
زندگی اجباری در سلیمانیه و اربیل
میکائیل صدیقی، رئیس انجمن صنفی کارگران ساختمانی استان کردستان از نزدیک شاهد رفت وبرگشتهای متعدد کارگران ساختمانی به آن سوی مرز بوده است؛ او دغدغهها و نگرانیهای بسیاری بابت سرنوشت کارگران مهاجر دارد: ما هر روز شاهد مهاجرت کارگران و استادکاران ایرانی به کردستان عراق هستیم؛ شهر مریوان که من زندگی میکنم، فقط ۱۵ کیلومتر تا مرز سلیمانیه فاصله دارد؛ شاید بشود با جرئت گفت ۷۰-۸۰ درصدِ کارگران و استادکاران ساختمان که به عراق مهاجرت میکنند، از استان کردستان هستند؛ در شهرهای مریوان سروآباد، حداقل ۴۰-۵۰ درصد استادکاران در عراق کار میکنند؛ از زمانی که ارزش پول پایین آمده و ساختوساز کم شده، موج مهاجرت گستردهتر شده است؛ در یک سال و چند ماه گذشته، در ایران قیمت همه اقلام ساختمان از سیمان گرفته تا تیرآهن، بالا رفته اما نرخ نیروی کار ثابت مانده؛ کارگر و استادکار ساختمان با نرخ ۴ سال پیش مشغول به کار هستند؛ اما در عراق، دستمزدها خیلی بالاتر است؛ مثلاً اگر در ایران، دستمزد برای نمای سنگکاری، متری ۴۰ هزار تومان است، در عراق همین کار، متری ۱۰ هزار دینار است که میشود حدود ۱۰۰ هزار تومان؛ آنجا کارگران روزمزد هم روزی ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تومان درآمد دارند؛ استادکار، روزی ۴۵۰ هزار تومان درآمد دارد؛ پول خوبی است؛ برای کارگری که در ایران باید شش ماه سال بیکار باشد و شش ماه بعد را با دستمزد ۴ سال قبل بسازد، خیلی میصرفد.... اما این مهاجرت فقط به پول خوب و دستمزد بالاتر محدود نیست؛ مسائل بسیاری وجود دارد؛ مسائلی در حاشیه این مهاجرت اجباری وجود دارد که چه بسا از متن بسیار مهمتر است.
صدیقی میگوید: در کردستان عراق ایمنی کار به آن صورت مطرح نیست؛ نه اداره کار آنجا بر کارگاهها نظارت دارد و نه بازرسی کار به آن مفهوم وجود دارد؛ کارگران مهاجر ایرانی آنجا نه سندیکا دارند و نه انجمن صنفی؛ هیچ کس نیست که از حقوق این کارگران دفاع کند؛ اگر دچار حادثه شوند، چه فوت شوند و چه از کارافتاده، بحث مستمری و غرامت در کار نیست.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، سلیمانیه عراق این روزها مقصد کارگران مهاجر ایرانیست؛ آنها هر روز صبح، دور میدان بزرگ، روبروی مسجد جامعِ سلیمانیه مینشینند و با شکستن بندهای انگشتان، دردهایشان را میشمارند؛ کارگرانی که شاید روزگاری در مخیلهشان نمیگنجید که زمانی اینگونه برای کارِ روزمزدی آواره شوند. بهتر است سخن آخر را در بابِ علت برخاستنِ این موجِ سنگین مهاجرت، از زبانِ یک تحلیلگر اقتصاد بشنویم؛ حسین راغفر میگوید: این مسئله از جمله پیامدهای مخربی است که نوسانات شدید نرخ ارز به دنبال خود دارد و باید منتظر گسترش این روند باشیم. مهاجرت کارگر ساده ایرانی به کشورهایی که در گذشته کارگران افغانی و هندی در آنجا کار میکردند، نشان دهنده این است که نیروی کار ایرانی بسیار ارزان شده است و با این وضع مشاهده میکنید که مهاجرت نیروی کار چه ماهر و چه غیرماهر تشدید خواهد شد و این به خاطر شرایطی است که دولت و مجلس در به وجود آمدن آن دخیل هستند. بیش از صدها میلیارد تومان سود برای عدهای، ناشی از رانت ارزی و فاصله قیمت دلار دولتی با نرخ در بازار آزاد ایجاد شد و آنها حتی یک ریال مالیات نپرداختند تا این مالیات صرف بهبود وضعیت معیشتی و زندگی افراد کم درآمد و فقیر جامعه شود؛ با این حساب، به جایی رسیدیم که امروز نیروی کار ساده ایرانی بسیار ارزان است و به همین خاطر است که کارگران افغان بعد از مدتها کار و زندگی در ایران، کشورمان را به دلیل کاهش بیسابقه ارزش پول ملیترک کردند.