به گزارش ایلنا، فرشاد مومنی در نشست هفتگی موسسه دین و اقتصاد، گفت: اگر فهم نظری روشنی نداشته باشیم هرجومرج حاکم میشود، موضوعی که به ویژه در سه دهه اخیر در عرصه سیاست گذاری کشور دیده میشود. وی ادامه داد: مثلا در پیوست شماره یک برنامه اول توسعه پس از انقلاب آمده بود که واردات ایران در دوران جنگ افزایش یافته و ریشه آن نیز ارز ارزان است. از همین روی ناگهان نرخ ارز را ۱۵ برابر افزایش دادند اما واردات نیز جهش پیدا کرد البته تجربه سی سال اخیر نشان میدهد جهش در واردات دقیقا در دوران جهشهای ارزی بوده است. روزگاری در این کشور دلار ۷ تومانی را ارزان میدانستند و امروز دلار ۱۴ هزار تومانی را، یعنی نرخ دلار ۲ هزار برابر افزایش داشته اما هنوز هم ارزان تلقی میشود. اخیرا یکی از مسئولان اقتصادی کشور گفته است قیمتها را در سال ۹۸ باد پایین نیاورده است، آیا این سطح کارشناسی ایشان است؟
مومنی اضافه کرد: اگر عدهای را استهزاء میکنند شرافت حرفهای ایجاب میکند که به ما بگویند که مگر کسی گفته بود آن جهشهای فاجعهساز و شکننده را باد ایجاد کرده است؟ اگر این اقدامات دولت است پس آن جهشها، اقدامات چه کسی بود؟ اصلا آیا قیمتها در این کشور پایین آمده است؟ آیا تصوری مبنایی برای اداره اقتصاد کشور این است؟ همه اینها تابع این است که در فرآیندهای تصمیمگیری ما مسئولین اجازه دارند آنچه در ذهن را دارند به زبان جاری کنند، در حالی که فکر نمیکنند با حیثیت حکومت بازی میکند، نهاد علم و اخلاق را به استهزاء میگیرند و به پیامدهای آن توجه نمیکنند.
وی اضافه کرد: اگر این عزیزان نامه دوم اقتصاددانان در سال گذشته را خوانده باشند، حکایت از این دارد که فقر بهاندازهای گسترش یافته است که بیسابقهترین جهشها در موجودی انبار بنگاههای تولیدی صورت گرفته است. یعنی بخش زیادی از جمعیت با قیمتهای پایه ۳۵۰۰ تومانی نیز قادر به تامین نیازهای اساسی خود نیستند. البته راه حل آن تخصیص چند بسته مواد غذایی نیست بلکه باید اجازه دهند با اشتغال مولد مسئله خود را حل کند. طنز تلخ ماجرا این است که ژست بازارگرایانه میگیرند اما کارها را پدرسالارانه اداره میکنند. استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به وضعیت بازار ارز گفت: مدتی است که ادعا میکنند آرامش در بازار ارز برقرار شده است در حالی که اگر به همه مسائل مربوط به این حیطه توجه نشود، این آرامش هم خصلت گورستانی پیدا میکند و هم آرامش قبل از طوفان خواهد بود، مانند برجام که ما آن را تصویب کردیم اما برنامه مشخص برای آن نداشتیم تا از فرصتهای ایجاد شده استفاده کنیم. از همین روی کارکرد اصلی برجام جهش در واردات کالاهای لوکس شد.
وی تصریح کرد: اینکه نرخ دلار ۳۰۰ تا ۴۰۰ درصد افزایش و سپس ۱۵ درصد کاهش یابد و ما آن را تثبیت بگوییم، بسیار غمانگیز است. باید توجه داشت که اگر این آرامش موجب بازگرداندن اعتماد تولیدکنندگان توسعهگرا و انگیزش کافی برای بنیه تولیدی نباشد ما را به قهقرا خواهد برد و در این میان صدای فرصتطلبان و غیرمولدها بلند خواهد بود که دیدید ثبات هیچ دستاوردی نداشته است.