رئیسجمهور هم در جلسه هیات دولت با اشاره به همین آمار ارائه شده توسط رئیس کل بانک مرکزی گفت: بر اساس گزارش بانک مرکزی ارزش پول ملی، ۱۰ مهرماه امسال نسبت به ۱۰ مهرماه پارسال ۴۰ درصد افزایش پیدا کرده است. سازمان برنامه و بودجه، مرکز آمار و بانک مرکزی میگویند شرایط تورمی ماه به ماه نسبت به ماههای قبل کاهش پیدا کرده است؛ حالا پرسش این است که آیا تقویت ۴۰ درصدی ارزش پول ملی در یک سال گذشته بر قدرت خرید مردم نیز تاثیرگذار بوده است؟ وحید شقاقی شهری، عضو هیات علمی خوارزمی و کارشناس مسائل اقتصادی در پاسخ به این پرسش گفت: درست است که نرخ ارز ۴۰ درصد در مقایسه با سال گذشته کاهش یافته است، اما به چند دلیل این تقویت پول ملی در قدرت خرید مردم نمود پیدا نکرده است. دلیل اول این است که هنوز تولیدکننده و مصرف کننده تصویر روشنی از آینده اقتصاد ایران ندارند و به عبارتی به این نتیجه نرسیدهاند که این تقویت پول ملی ادامه دار خواهد بود، در نتیجه این موضوع در کاهش قیمت کالاها و افزایش قدرت خرید مردم خود را نشان نداده است.
دلیل دوم به چسبندگی قیمتها باز میگردد. موضوع چسبندگی قیمتها در اقتصاد این است که تولیدکنندگان برای تولید محصولات خود مواد اولیه را به عنوان مثال با نرخ ارز ۱۳ هزار توماین خریداری کردهاند و هم اکنون تولیدات خود را با نرخهای قبلی ارز انجام میدهند و در نتیجه نمیتوانند با کاهش نرخ ارز به ۱۱ هزار تومان، قیمت تولیدات خود را به همان نسبت کاهش دهند.
سومین دلیل نیز به کشش قیمتها باز میگردد. به عنوان مثال برخی کالاهای بسیار ضروری به کاهش قیمت دلار اصلا واکنشی نشان نمیدهند. قیمت این کالاهای بسیار ضروری به میزان تقاضا و ضرورت مصرف واکنش نشان میدهد. به عنوان مثال اگر کسی به یک داروی حیاتی نیاز داشته باشد که هر روز باید آن را تامین و مصرف کند، این موجب خواهد شد که فرد مورد نظر برای تامین این کالای حیاتی و ضروری اصلا به قیمت دلار جهت تامین آن توجهای نداشته باشد.
چهارمین دلیل هم به عادت مردم باز میگردد. هنگامی که مردم به مصرف کالاها با قیمت بالاتر عادت میکنند، در مقابل کاهش قیمت مقاومت نشان میدهند. ما در اقتصاد ایران سالیان سال است که عادت کردهایم که وقتی قیمت کالایی افزایش یابد، دیگر امیدی به کاهش آن نداریم و این به یک عادت و عرف مصرفی تبدیل شده است.
دیگر کارشناس و پژوهشگر مسائل اقتصاد در این باره گفت: ماجرای تقویت ۴۰ درصد پول ملی و عدم تاثیرگذاری آن بر قدرت خرید مانند کسی میماند که شنا کردن بلد نیست و ۱۵ متر به زیر آب فرو رفته است و هم اکنون با دست و پا زدن ۵ متر بالاتر آمده است. مقصود این است که مردم با افزایش شدید نرخ ارز در گرانی غرق شدهاند و الان این تکانههای اندک و کاهش نرخ ارز آنها را از غرق شدگی اقتصادی نجات نخواهد داد و این تقویت پول ملی تاثیر آنچنانی بر قدرت خرید مردم نخواهد داشت.
احسان سلطانی با بیان اینکه این شوک ارزی خواسته دولت بود، افزود: در طول تاریخ ایران در چند مرحله ارزش پول ملی کاهش شدید یافته اما نکته مهم این است که در تمام این دورهها ، کاهش ارزش پول ملی در یک دوره دو ساله یا بیشتر اتفاق افتاد و این به مردم این اجازه را میداد تا قدرت خرید خود را با کاهش ارزش پول ملی وفق دهند، اما در دوره اخیر، نرخ ارز رشد بیش از ۴ برابری یافت و کاهش شدید ارزش پول ملی در عرض یک دوره کوتاه هفت تا هشت ماهه رخ داد و این شوک به مردم فرصت تطبیق با شرایط جدید را نداد. این پژوهشگر اقتصادی گفت: در دوره اخیر اقتصاد ایران با یک ابر شوک ارزی مواجه بود که این با خواسته نئولیبرالها هماهنگ بود. یعنی این نئولیبرالها میگویند آنقدر شوک را به مردم محکم وارد کنید که مردم قادر به تحرک جدی نباشند! ماکیاولی در کتاب شهریار خود مینویسد که شهریار باید با رعیا با مدارا رفتار کند، اما اگر شهریار قصد فرود آوردن ضربهای به مردم را داشت باید این ضربه را چنان وارد کند که مردم دیگر قادر به بلند شدن و تلافی کردن آن ضربه نباشند! دولت نئولیبرال حسن روحانی از این فرمول استفاده کرد! یعنی شوکهای ارزی که در گذشته در مدت دو سال یا بیشتر انجام میشد، دولت دوازدهم در عرض هفت الی هشت ماه این شوک را وارد کرد. وی افزود: هنگامی که شما در عرض دو سال یا بیشتر نرخ ارز را افزایش میدهید آنگاه مجبور خواهید بود که قدرت خرید مردم را نیز متناسب با آن سالیانه افزایش دهید، ولی هنگامی که این اتفاق ظرف هفت الی هشت ماه میافتد دیگر دولت نیازی ندارد که قدرت خرید مردم را افزایش دهد، چون حقوق و دستمزد سالیانه تعیین میشود و نه ماهانه! این شوک ارزی به قدری زیاد بود که با کاهش ۴۰ درصدی نرخ ارز باز هم ۹۵درصد مردم قادر به خرید کالاها به خصوص کالاهای وارداتی نیستند. به عنوان مثال هم اکنون اگر یخچال شما آسیبی ببیند قادر نخواهید بود با همین ارز ۱۱ هزار تومانی باز هم یک یخچال جدید خریداری کنید و یا حتی همان را مورد تعمیر قرار دهید. به عبارت بهتر ۹۵ درصد مردم کشش همین دلار ۱۱ هزار تومانی را هم ندارند، بنابراین مشخص است که این تقویت ۴۰ درصدی پول نمیتواند قدرت خرید را افزایش دهد. هنگامی که دولت دوازدهم رای آورد، برای مردم شمشیر را از رو بست و قیمت ارز را برای نیل به اهداف خودش افزایش داد. تفکر آنها این بود که با افزایش نرخ ارز صادرات تقویت میشود! اگر اینها حسن نیت داشتند یا تقصیری در افزایش نرخ ارز نداشتند چرا دستمزدها را سرکوب کردند؟ سلطانی در پایان گفت: بررسیهای ما نشان میدهد که در حال حاضر ایران پس از ونزوئلا و سوریه بیشترین ارزش کاهش پول ملی را داشته است.