کد خبر: ۱۱۷۳۶۰

حضور تکراری پُر دردسر

رضا صادقیان

حضور مسئولان در صحنه پس از وقوع حوادث طبیعی شاید برای مردم آسیب دیده اندکی خوشایند و کاهش دهنده دردهای آنان باشد و یا عده‌ای با چشمانی گرد اهل منصب را نگاه کنند، ولی به نظر می‌رسد با توجه به تجربه حضور‌های پی در پی مدیران ارشد و میانی نهاد دولت و سایر سازمان‌ها این حضور نه تنها فایده‌ای نخواهد داشت بلکه اسباب دردسر برای سایر مسئولان اجرایی محلی و حتی مردم خواهد بود.
تصویر فرش زیر پای رییس دولت در هنگام سخنرانیدر  مناطق سیل زده سیستان و بلوچستان یکی از همان دردسرهایی است که بوده و هست، هر چند این نمونه‌ای کوچک در میان صدها مورد است. احتمالا واحد تشریفات نهاد ریاست جمهوری، تشریفات استانداری و فرمانداری، شهرداری و سایر سازمان‌هایی که در این وضعیت بحرانی امکان تهیه فرش تمیز و شیک را داشته باشند دست به دست هم داده‌اند تا با نصب داربست فلزی و انداختن فرش روی آن امکان سخنرانی رییس دولت برای مردم آسیب دیده در تصویری متناسب با جایگاه رییس بزرگترین نهاد اجرایی کشور فراهم شود تا ایشان به مردم بگوید: «فراموش‌تان نمی‌کنیم». این یعنی کار مضاعف برای مدیران محلی، یعنی مشغول داشتن و ایجاد دغدغه‌ای غیر ضروری برای کارمندان و کسانی که در امداد رسانی به سیل زدگان نقش مهمی عهده‌دار بودند. حضور مقامات ارشد دولتی و سایر نهادها، به غیر از مورد گفته شده نیاز به تهیه غذا، اسکان مناسب و جابجایی با وسیله نقلیه درخور شان را نیز دارد، و صد البته تامین امنیت در صدر این مسائل قرار می‌گیرد و فراهم آوردن همین یک مورد برای محافظان کاری بس دشوار است.
احتمالا به حضور عکاسان خبری، روزنامه‌نگاران، اهالی خبر صدا و سیما، فیلم‌بردار، مستند ساز نهاد مربوطه، واحد روابط عمومی همان سازمان و... جهت پوشش رسانه‌ای مدیر محترم در مرکز حادثه و گرفتاری شدید مردم دقت کرده‌اید؛ حضور مدیران در سیل استان گلستان، شیراز، خوزستان و خرم‌آباد و... در واقع مدیر مربوطه در صحنه حضور دارد، ولی عکاس و خبرنگار هم همیشه و در تمام لحظه‌ها حاضر است، چرا که این بخش از آن قسمت خدمت‌رسانی و کاستن از دردهای شهروندان مهمتر است. در واقع برای بسیاری از مدیران حضور بدون دوربین یعنی خدمت رسانی را به سمع و نظر سایرین نرساندن! یعنی کار الکن کردن. یعنی دیده نشدن و بی‌توجهی کردن به کارهای خوب. شمارگان زیاد تصاویر و فیلم‌هایی که گاه از مسئولان در اینگونه بازدیدها منتشر می‌شود و در حال انعکاس تصویری دلسوزانه از مدیر مربوطه است، باز تولید افکار شکل‌گرایی به جای محتوا است. فکر و اندیشه‌ای که عمل و واکنش به مصیبت و گرفتاری مردم را که بخشی از انجام وظایف ذاتی مدیر ارشد است را به اسم اطلاع‌رسانی و انعکاس اخبار به افراطی‌ترین حالت ممکن به شکل‌گرایی محض ختم می‌کند.
فرجام شکل‌گرایی در حوزه مدیریت چیزی به غیر از تصاویر و عکس‌های مخابره شده و حضور در صحنه حادثه نیست. چرا که همه آن دغدغه‌ها و آسیب‌های وارد آمده که نیاز به برنامه‌ریزی، بودجه لازم و پاسخگویی به نیاز شهروندان گرفتار  بوده و هست در شکل و ظاهر و پس از فروکش کردن بحران به فنا می‌رود. چنانچه تصاویر سر زده، با هماهنگی و  بدون محافظ و سخنان سراسر دلسوزانه مدیران در این رویدادهای تلخ را به کنار بگذاریم آنچه بعد از این دیدار میدانی قابل توجه اهالی و ساکنان مناطق آسیب دیده است رسیدگی سازمان و نهادهای مرتبط به احوالات آنان است، سازمان‌هایی که قرار بوده گره از کار مردم گرفتار بگشایند، ولی این اتفاق رخ نمی‌دهد و یا سرعت بازسازی مناطق آنقدر آرام و لاکپشتی صورت می‌گیرد که بسیاری از ساکنان همان مناطق دل از کمک‌رسانی دولت می‌بندند و با شرایط بغرنج می‌سازند و یا خودشان دست به اقداماتی می‌زنند، نمونه این وضعیت را می‌توان پس از زلزله کرمانشاه، سیل خوزستان و خرم‌آباد مشاهده کرد.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1398/10/30 -  شماره 4594
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۷۳۶۰

حضور تکراری پُر دردسر

رضا صادقیان

حضور مسئولان در صحنه پس از وقوع حوادث طبیعی شاید برای مردم آسیب دیده اندکی خوشایند و کاهش دهنده دردهای آنان باشد و یا عده‌ای با چشمانی گرد اهل منصب را نگاه کنند، ولی به نظر می‌رسد با توجه به تجربه حضور‌های پی در پی مدیران ارشد و میانی نهاد دولت و سایر سازمان‌ها این حضور نه تنها فایده‌ای نخواهد داشت بلکه اسباب دردسر برای سایر مسئولان اجرایی محلی و حتی مردم خواهد بود.
تصویر فرش زیر پای رییس دولت در هنگام سخنرانیدر  مناطق سیل زده سیستان و بلوچستان یکی از همان دردسرهایی است که بوده و هست، هر چند این نمونه‌ای کوچک در میان صدها مورد است. احتمالا واحد تشریفات نهاد ریاست جمهوری، تشریفات استانداری و فرمانداری، شهرداری و سایر سازمان‌هایی که در این وضعیت بحرانی امکان تهیه فرش تمیز و شیک را داشته باشند دست به دست هم داده‌اند تا با نصب داربست فلزی و انداختن فرش روی آن امکان سخنرانی رییس دولت برای مردم آسیب دیده در تصویری متناسب با جایگاه رییس بزرگترین نهاد اجرایی کشور فراهم شود تا ایشان به مردم بگوید: «فراموش‌تان نمی‌کنیم». این یعنی کار مضاعف برای مدیران محلی، یعنی مشغول داشتن و ایجاد دغدغه‌ای غیر ضروری برای کارمندان و کسانی که در امداد رسانی به سیل زدگان نقش مهمی عهده‌دار بودند. حضور مقامات ارشد دولتی و سایر نهادها، به غیر از مورد گفته شده نیاز به تهیه غذا، اسکان مناسب و جابجایی با وسیله نقلیه درخور شان را نیز دارد، و صد البته تامین امنیت در صدر این مسائل قرار می‌گیرد و فراهم آوردن همین یک مورد برای محافظان کاری بس دشوار است.
احتمالا به حضور عکاسان خبری، روزنامه‌نگاران، اهالی خبر صدا و سیما، فیلم‌بردار، مستند ساز نهاد مربوطه، واحد روابط عمومی همان سازمان و... جهت پوشش رسانه‌ای مدیر محترم در مرکز حادثه و گرفتاری شدید مردم دقت کرده‌اید؛ حضور مدیران در سیل استان گلستان، شیراز، خوزستان و خرم‌آباد و... در واقع مدیر مربوطه در صحنه حضور دارد، ولی عکاس و خبرنگار هم همیشه و در تمام لحظه‌ها حاضر است، چرا که این بخش از آن قسمت خدمت‌رسانی و کاستن از دردهای شهروندان مهمتر است. در واقع برای بسیاری از مدیران حضور بدون دوربین یعنی خدمت رسانی را به سمع و نظر سایرین نرساندن! یعنی کار الکن کردن. یعنی دیده نشدن و بی‌توجهی کردن به کارهای خوب. شمارگان زیاد تصاویر و فیلم‌هایی که گاه از مسئولان در اینگونه بازدیدها منتشر می‌شود و در حال انعکاس تصویری دلسوزانه از مدیر مربوطه است، باز تولید افکار شکل‌گرایی به جای محتوا است. فکر و اندیشه‌ای که عمل و واکنش به مصیبت و گرفتاری مردم را که بخشی از انجام وظایف ذاتی مدیر ارشد است را به اسم اطلاع‌رسانی و انعکاس اخبار به افراطی‌ترین حالت ممکن به شکل‌گرایی محض ختم می‌کند.
فرجام شکل‌گرایی در حوزه مدیریت چیزی به غیر از تصاویر و عکس‌های مخابره شده و حضور در صحنه حادثه نیست. چرا که همه آن دغدغه‌ها و آسیب‌های وارد آمده که نیاز به برنامه‌ریزی، بودجه لازم و پاسخگویی به نیاز شهروندان گرفتار  بوده و هست در شکل و ظاهر و پس از فروکش کردن بحران به فنا می‌رود. چنانچه تصاویر سر زده، با هماهنگی و  بدون محافظ و سخنان سراسر دلسوزانه مدیران در این رویدادهای تلخ را به کنار بگذاریم آنچه بعد از این دیدار میدانی قابل توجه اهالی و ساکنان مناطق آسیب دیده است رسیدگی سازمان و نهادهای مرتبط به احوالات آنان است، سازمان‌هایی که قرار بوده گره از کار مردم گرفتار بگشایند، ولی این اتفاق رخ نمی‌دهد و یا سرعت بازسازی مناطق آنقدر آرام و لاکپشتی صورت می‌گیرد که بسیاری از ساکنان همان مناطق دل از کمک‌رسانی دولت می‌بندند و با شرایط بغرنج می‌سازند و یا خودشان دست به اقداماتی می‌زنند، نمونه این وضعیت را می‌توان پس از زلزله کرمانشاه، سیل خوزستان و خرم‌آباد مشاهده کرد.

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد