قاضى مسعودى مقام در این جلسه خطاب به متهم حمزه لو گفت:عنوان کرد: در مورد ارزى که به شما و شیخ الاسلامی تعلق گرفته، على اشرف ریاحى بخشی از اطلاعات را با اسناد ارائه کرده و با پاسپورت دیگرى از کشور فرار کرده است.وى تصریح کرد: این فرد حتى علیه وزیرسابق که پدرخانمش است مطالبى در راستاى تسویه حساب شبنم نعمت زاده در بحث دارویى ارائه کرده و مستنداتى ارائه داده و مستنداتى که ارائه شده از ناحیه شرکا و معاونان شما بوده و مستندات راستى آزمایى شده است.قاضی اظهار کرد: این فرد یکسرى مستندات ارائه کرده است.متهم حمزه لو گفت: منابع ارزى عظیمى دستم بود و مىتوانستم هر کارى مىخواهم بکنم.
هدف چین از انعقاد قرار داد ۲۵ساله با ایران؛
چین به دنبال ابر قدرتی در خلیج فارس است
گروه سیاسی: وب سایت تحلیلی اویل پرایس در تحلیلی به همکاری بلند مدت ایران و چین پرداخت و با عنوان «چرا اتحاد نفتی ایران و چین از اهمیت بالایی برخوردار است؟» نوشت: به حدی رقابت استراتژیک ایالات متحده با جمهوری خلق چین در مورد تجارت در دریای جنوبی چین بالاگرفت و ابعاد وسیعی راتحت تاثیر قرار داد که به آسانی دیگر فعالیتهای چین و تغییر رفتارهای این کشوردر مناطق دیگر به محاق رفته است.
در ۶ ژوئیه سال ۲۰۲۰ وزیر امور خارجه ایران، جواد ظریف اعلام کرد که ایران از مدتها قبل در حال مذاکره توافق با چین بوده است که طی آن با برقراری پیوندهای بازرگانی و استراتژیک، این دو کشور شرکای استراتژیک یکدیگر محسوب میشوند.این اتفاق منجر به گسترش رقابتهای بینالمللی ایالات متحده و چین در بخشهای جدید جهان میگردد . شاید از همه مهمتر، این اقدام یک پاسخ اساسی و قابل توجه به هند برای موفقیت و پیشبرد نظامی مقابل چین در کشمیر در ژوئن سال ۲۰۲۰ باشد. این رسانه در ادامه نوشت: توافقنامه میان ایران و چین به معنای پایان استفاده هند از بندر چابهار و احداث یک خط ریلی از آن شهر بندری به سمت شمال برای ارتباط با یک خط ریلی جدید به افغانستان است. تحرکات هند در کشمیر در سالهای ۲۰۱۹-۲۰۲۰ پکن را به طور گسترده تحت تاثیر قرار داد و باعث شد طی حرکتی جدید از طرف هند، مسیر کمربندی میان چین و پاکستان که از طریق کشمیر تحت کنترل پاکستان آزاد قرار داشت قطع گردد و هند را صاحب مسیر زمینی مستقل به آسیای میانه سازد.بنابراین، پس از تقابل نیروهای ارتش هند و ارتش چین در منطقه لاداخ کشمیر در تاریخ ۱۵-۱۶ ژوئن ، ۲۰۲۰ ، پکن تصمیم گرفت با قطع دسترسی هند به آسیای میانه از طریق ایران، به این تقابل نظامی پاسخ دهد.اولین نشانه ها پس از اعلام موافقت نامه میان ایران وچین آشکار شد، بدین صورت که دولت ایران ساخت خط راه آهن چابهار تا زاهدان که قرار بود توسط هند ساخته شود را با استناد به تاخیر عملکرد هند در پروژه ۶۲۸ کیلومتری، لغو کرد. دولت ایران سپس اعلام کرد که قصد دارد این پروژه را خود به تنهایی با سرمایه گذاری ۴۰۰ میلیون دلاری صندوق توسعه ملی در راه آهن ایران به سرانجام رساند. در ماه مه سال ۲۰۱۶ نخست وزیر هند نارندرا مودی برای امضای توافق نامه چابهار به تهران سفر کرد، اما هند از بیم آنکه این پروژه هند را مورد تحریمهای آمریکا قرار دهد اجرای پروژه را به تاخیر انداخت.توافقنامه میان چین وایران میتواند به توسعه جدی روابط نظامی دو کشور و فروش صنایع دفاعی و نظامی چینی به ایران منجر شود. حدود ۴۰۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری چین در طی ۲۵ سال نقش مهمی در نوسازی راه آهن ، بنادر ، شبکه ۵G وغیره در ایران خواهد داشت و در عوض چین به مدت ۲۵سال آینده ازمشتقات نفتی ایران با تخفیف ویژه بهرمند خواهد شد.
بررسی فعالیتهای چین طی یک دهه گذشته ،نشان دهنده آنست که مهمترین هدف چین تأمین امنیت واردات انرژی خود از خلیج فارس و نیز رقابت با ایالات متحده و هند است . نگاه چین به روزی است که به عنوان ابر قدرت خلیج فارس و اقیانوس هند شناخته شود، عنوانی که در تلاش بود تا در آسیا و اقیانوس آرام به دست آورد. چین پاکستان را نیزبه عنوان شریک اصلی خوددر طرح کمربندی و مسیر جادهای تبدیل کرده بود .اکنون چین نقش اساسی در توسعه و مدیریت بندر گودار پاکستان، در دریای عرب دارد. چین همچنین ۱۰.۷ میلیارد دلار برای تبدیل یک روستای ماهیگیری عمانی به یک منطقه ویژه اقتصادی به نام منطقه اقتصادی دوکم سرمایهگذاری کرد، اما عمان بخش قابل توجهی از تأسیسات دریایی دوکم را برای نیروهای انگلیسی و آمریکایی رزرو کرده بود. هند شریک اصلی ایالات متحده به منظور مهار چین است. اما سیاست ترامپ در مقابل ایران، موقعیت دهلی نو را در منطقه تضعیف کرده و در عین حال نتوانسته است از تهران امتیازات قابل توجهی به دست آورد. گزارشهای مربوط به توافقنامه ۲۵ ساله بین چین و ایران باعث تحریک واشنگتن شده و نشان میدهد که کمپین فشار حداکثری ترامپ برای منزوی کردن تهران با شکست مواجه شده است.اما ایالات متحده تنها کشوری نیست که نگران آینده اتحاد بزرگ چین و ایران است. هند نیز سرمایه گذاریهای گوناگونی در ایران انجام داده است که گسترش روابط اقتصادی ایران و چین تهدیدی علیه آنها به شمار میرود.علائم هشدار دهنده در حال حاضر نیز وجود دارند. به طور مثال، طبق گزارش ها، شرکتهای هندی از زمانی که قرار شده است چین در ایران سرمایه گذاری داشته باشد، از معاملات حمل و نقل و انرژی ایران کنار گذاشته شده اند. شرایط فعلی، این نگرانی را ایجاد میکند که پکن، هند را از ایران خارج کند.تعجب آور نیست که توافقنامه ایران و چین، زنگهای خطر را در دهلی نو به صدا در آورده است. نه تنها در حال حاضر روابط هند و چین بر اثر تشدید اختلافات مرزی آسیب دیده است، بلکه دهلی نو مدت هاست که از تأثیر فزاینده چین در همسایگی خود نگران است.پکن در چارچوب طرح یک کمربند و یک جاده خود، سرمایه گذاری در پروژههای استراتژیک زیرساختی در منطقه اقیانوس هند از جمله بندرهایی که ممکن است در نهایت کاربرد نظامی داشته باشند را طرحریزی کرده است. یکی از این بنادر استراتژیک، بندر گوادر در پاکستان است.
شواهد نشان میدهد، ترس دهلی نو از اینکه چین در تلاش است تا هند را از ایران بیرون کند، بیمورد نیست. لیکن در حالی که پروژههای هندی واقعاً در تلاشند تا شرایط مناسبی در ایران به دست آورند، با مشکل مواجه هستند. این مشکلات نتیجه تحریمهای ایالات متحده است نه تلاش چین برای توسعه نفوذ. در واقع، توافقنامه چین و ایران به مراتب کمتر از آنچه رسانههای خبری نشان میدهند، قابل توجه است.هند برای چندین دهه تلاش کرده است حضور خود را در ایران تقویت کند، اما این تلاش ها با لغو تحریم ها علیه اقتصاد ایران پس از انعقاد توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ جان تازهای گرفتند.نارندرا مودی، نخست وزیر هند پس از توافق هستهای ایران به سرعت در راستای نزدیک شدن به ایران گام برداشت. تهران چیزهای زیادی برای عرضه داشت، از جمله منابع انرژی فراوان. همچنین ایران دروازهای به افغانستان و آسیای میانه برای هند بود که پاکستان را دور میزد و صادرات هند را تسهیل میکرد. شرکتهای هندی توافق قدیمی خود را با تهران در مورد توسعه میدان گازی فرزاد B در منطقه خلیجفارس احیا کردند. همچنین در سال ۲۰۱۶، مودی توافق نامهای را با همتایان ایرانی و افغان خود امضا کرد تا مسیر تجاری جدید بین هند و افغانستان برقرار شود. برای این منظور، هند موافقت کرد که در بندر چابهار ایران که در جنوب شرقی این کشور قرار دارد، سرمایه گذاری کند و آن را ارتقا دهد و یک خط ریلی از چابهار تا مرز افغانستان بسازد.برای هند، چابهار نه تنها واردات نفت به این کشور را تسهیل میکرد و راه این کشور را به افغانستان و آسیای میانه میگشود، بلکه باعث میشد که وزن کمتری به بندر گوادار پاکستان داده شود.برای ایران نیز چابهار اولین بندر آب اقیانوسی و عمیق است که پس از سالها انزوا و فقر ناشی از تحریمهای فلج کننده، ادغام در اقتصاد منطقه را برای تهران تسهیل میکند.با این حال، این پروژه به زودی وارد دوره رکود شد. ترامپ در سال ۲۰۱۷ مسئولیت تصدیق قرارداد هستهای ایران را عهده دار شد. هند برای بهره برداری از چابهار به یک شریک خصوصی احتیاج داشت، اما شرکت ها از تحریمهای جدید ایالات متحده بیم داشتند و از همکاری با هند طفره میرفتند. در سال ۲۰۱۸ ترامپ از توافق هستهای خارج شد و تحریمها دوباره در همان سال علیه ایران اعمال شد. اما به دلیل نقش احتمالی توسعه چابهار در بازسازی افغانستان، این بندر از تحریمهای آمریکا مستثنی شد.حتی با این چشم پوشی، هند نتوانست اپراتور خصوصی برای چابهار پیدا کند. همچنین تهیه ماشین آلات مورد نیاز تجهیزات این بندر نیز غیرممکن بود. تابستان گذشته، گزارش شد که دهلی نو به تعهدات خود در این پروژه از سال ۲۰۱۷ عمل نکرده است.ترافیک کانتینری در این بندر بسیار ناچیز است و چابهار در حال حاضر با زیر ۱۰ درصد از ظرفیت سالانه خود فعالیت دارد. حجم صادرات کم به این معناست که کشتیها بدون بار تردد میکنند و بنابراین افزایش هزینه ها را به دنبال دارند. بنادر هندی سعی کرده اند به ارائه تعرفههای تخفیفی بپردازند و تجارت را بهبود دهند که موفقیت اندکی کسب کرده اند.هند ظاهراً هیچ پیشرفتی در ساختن راه آهن در چابهار نداشته است و ایران مجبور شده که به تنهایی این پروژه را پیش ببرد. همچنین پس از اینکه شرکتهای هندی از پروژه میدان گازی فرزاد B پا پس کشیدند، تهران تصمیم گرفت که به دنبال شریک جدیدی در این عرصه باشد. البته نمیتوان گفت که ترامپ مقصر تمام مشکلات دهلی نو است. در واقع، منطق اقتصادی پشت چابهار همیشه متزلزل بوده است. در حالی که این پروژه هندوستان را قادر میسازد تا پاکستان را دور بزند اما تجارت با افغانستان به عنوان یک کشور درگیر جنگ داخلی و وابسته به کمکهای خارجی احتمالاً در آینده قابل پیشبینی محدود خواهد بود. همچنین بنادر جنوبی پاکستان از جمله کراچی و بندر قاسم، مسیری سریعتر را برای دسترسی به دریا نسبت به چابهار در اختیار کابل قرار میدهند. به همین دلایل است که گوادر اخیراً با دریافت اولین محموله بار در ماه ژانویه به عنوان یکی دیگر از گزینههای ترانزیت افغانستان ظاهر شده است.