این روزها که مردم در شرایط بسیار سخت معیشتی قرار دارند و به گواه آماررسمی بانک مرکزی و مرکز آمار کشور در شش ماهه نخست امسال در دهه گذشته، مردم بیشترین گرانی را تجربه کردند و نرخ تورم رسمی هم بسیار بالاست، برخی کارشناسان وضعیت تورم کشور را به یک سگ هار رها شده تشبیه میکنند که همه به جای اقتصاد نحیف کشور سرک کشیده و به همه چیزی آسیب میزند. اغلب شاخصهای کلان اقتصادی در وضعیتی نامطلوب قراردارند و قیمت سرسامآور مواد غذایی، دارو، خدمات آموزشی و ....چنان سربه فلک کشیدهاند که سن امید به زندگی را در کشور کاهش دادهاند. بودجه ۱۴۰۰ دولت دوازدهم، در حالی مسیر خود را از پاستور تا بهارستان طی می کند که نیمه دوم اولین سال قرن جدید، دولت سیزدهم به کرسی خواهد نشست وهمین امر حساسیت بودجه ۱۴۰۰ را دوچندان می کند چرا که برنامهریزی این مهم باید به گونهای باشد تا اگر دولت تازهکاری به روی کار آمد وفق دادن با این جریان چندان برایش دشوار نباشد. اگرچه با دولت تدبیری که کلید به اصطلاح خوشبختی را در دست دارد، اوضاع کشور تنها بر وفق مراد و مدار ژنهای خاص میگردد. آنچه مسلم است بودجه ۱۴۰۰ درشرایط بغرنج کنونی، باید بسیار موشکافانه و کارشناسی شده برنامه ریزی شود تا اوضاع اقتصاد را از آنچه که هست بدتر نکند.کارشناسان بر این باورند اگر بودجه سال آینده، بدون برنامه ریزی درست و جامع و همانند سنوات گذشته بسته شود، شاهد وضعیت اقتصادی فاجعه آمیز و جامعه فقیرتری خواهیم بود که قابل مدیریت نخواهد بود. اگرچه نوبخت نه اینکه خبر از افزایش چشمگیر درآمدها نسبت به هزینه ها در بودجه سال آینده بدهد اما در خبری به اصطلاح خوشایند میگوید درآمدها را حداقل به هزینهها می رسانیم!
انتظار میرود این گفته در حد شعار باقی نماند، زیرا خط فقری که به ۱۰ میلیون تومان رسیده یعنی فاجعهای اسفناک....یعنی جمعیتی در نهایت فلاکت زنده بودن...اینکه ما مردمی صبور و همیشه قانع داریم نباید مورد سوءاستفاده از سوی مسولان قرار گیرد...دردها و کمبودهای اقتصادی و معیشتی را به جک و لطیفه تبدیل کردن نه تنها خنده ندارد که تلخندی قابل تامل دارد که هر وجدان خوابیدهای را باید بیدار کرده و به خود بیاورد اگر اینطور نشود که البته نشده، پس بدا به حال ما با مدیران خوش سخن و بدعملمان. خواسته کارشناسان این است که در بودجه ۱۴۰۰، دو رکن درآمد و هزینه را منطقی در نظر بگیرید، تا شاهد جامعهای بمراتب فقیرتر از پیش نشویم.براستی تا به کی باید تاوان سیاست گذاری غلط اقتصادی را بیش از پیش، مردم پس دهند.