کد خبر: ۱۱۸۷۳۳

حسادت در سیاست

رضا صادقیان

کنش‌های برآمده از تنگ‌نظری، حسادت و اندک‌بینی را می‌توان در رفتار فردی شهروندان و سیاست‌ورزان سراسر جهان دیروز و امروز نگریست. چه بسیار افرادی که لباس سیاست و قدرت به تن می‌کنند، ولی با رفتارهای سراسر کوته فکرانه اقدام به موضع‌گیری می‌کنند.
 در همین مورد خاص چند مثال ذکر می‌شود؛ بسیاری از سیاست‌مداران پس از چند صباحی که میز و صندلی مدیریتی را بنا به دلایل مختلف به رقیبان دیروز واگذار کردند، منتقد سیاست‌های وضع موجود می‌شوند. گویی آنان هیچ وقت در شکل‌گیری و انتخاب تاکتیک‌های متفاوت برای تغییر سیاست‌ها دخیل نبوده‌اند. از مدیریت جدید گلایه می‌کنند، کارهای انجام شده را کم می‌شمارند و اینجا و آنجا علیه سیاست‌ و تصمیم‌گیری‌های جدید موضع منفی اتخاذ می‌کنند. 
در همین زمینه می‌توان به مصاحبه‌های مطبوعاتی وزرای سابق و اسبق و سایر مدیران ارشد وزارتخانه اشاره کرد. چهره‌هایی که تا از صندلی قدرت جدا می‌شوند حافظه‌شان بهتر از همیشه برای دیدن و به تصویر کشیدن کمبودها فعال می‌شود. در حوزه سیاست خارجی نیز می‌توان به کنش طیف‌های منتقد پس از امضای برجام توسط حاکمیت نگاه کرد. براساس گفته‌های منتشر شده از سوی منتقدان برجام به نظر می‌رسد آنان ایرادی به متن برجام و یا گشایش‌های احتمالی که قرار بود از قِبل اجرایی شدن مفاد برجام در کشور رخ دهد ندارند، به عبارتی آنچه ایراد می‌گیرند به شکل و نه محتوی باز می‌گردد. از همین‌رو مشکل اصلی خود را به صورت کاملا شخصی ولی در ابعاد کلان صورت‌بندی می‌کنند. 

اینکه دوست نداشتند چنین کاری با فعالیت‌های وزیر امور خارجه وقت انجام شود، بدون شک اگر چنین سیاستی از سوی دولت نزدیک به آنان رخ داده بود انتقادی به آن نداشتند. در واقع رفتار آنان در سال‌های اخیر و خصوصا زمانه‌ای که رییس دولت نهم و دهم در مجمع عمومی سازمان ملل حضور می‌یافت و یا سخنرانی احمدی‌نژاد در دانشگاه نیویورک را مهمتر از «فتح فاو» برای مخاطبان به تصویر می‌کشیدند حکایت از آن دارد که اگر این همه را ما با هزاران مشکل ریز و درشت انجام می‌دادیم قابل دفاع ولی انجام همین رفتارها از سوی دیگران همراه با سرشکستگی، برباد دادن منافع ملی، غرب‌گرایی و واگذار کردن تمام امتیازها به دشمن معنا می‌دهد! 
رگه‌هایی از حسادت‌ورزی را می‌توان در میان دولت‌مردان یک دولت نیز مشاهده کرد. وزیرانی که کارنامه چندان قابل دفاعی در حوزه کاری خود ندارند و به جای تمرکز به بازسازی سیاست‌های نادرست و هزینه ساز وزارتخانه تحت مدیریت خویش تلاش می‌کنند سایر تلاش‌ها از سوی سایر وزیران را نادیده بگیرند. آنچه به عنوان حسادت در سیاست و میان اهل قدرت رخ می‌دهد،‌ تفاوت‌های بنیادین با تنگ‌نظری شهروندان نسبت به اشخاص دیگر دارد. اهل قدرت به دلیل قرار گرفتن در جایگاه مدیریت کلان و با توجه به حوزه اختیارات، هزینه تحمیل شده و غیرقابل محاسبه هرگونه حسادت‌ورزی و شخصی‌سازی امور در نهایت امر از سوی ساختار تحت مدیریت او پرداخت خواهد شد. هزینه‌ای که بخشی از آن به شهروندان نیز تحمیل می‌گردد، ولی دامنه حسادت‌ورزی شهروندان در نهایت امر به نهاد خانواده و برخی از افراد بیرونی سرایت می‌کند. حسادت‌ورزی در حوزه مدیریت سرانجامی به غیر از ساخت هزینه‌ای جدید به همراه نخواهد داشت. مهمترین نکته در مسئله حسادت‌ورزی اهل سیاست به نگرش کلان آنان باز می‌گردد. هنگامه‌ای که فرد قدرت‌مدار کلیت کنش‌های ملی را از دریچه سود و زیان شخصی و دوری و نزدیکی به طیف سیاسی مطبوع خویش می‌نگرند، لاجرم به این نتیجه می‌رسد که هیچ فردی به غیر از او و دوستان همراهش توانایی حل دشواره‌ها را نداشته و نخواهد داشت، از همین‌رو گستره کنش‌های ملی و بین‌المللی را به اندازه دریچه فهم خویش کوچک می‌شمارد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد
1399/8/25 -  شماره 4783
جستجو
جستجو
بالای صفحه
کد خبر: ۱۱۸۷۳۳

حسادت در سیاست

رضا صادقیان

کنش‌های برآمده از تنگ‌نظری، حسادت و اندک‌بینی را می‌توان در رفتار فردی شهروندان و سیاست‌ورزان سراسر جهان دیروز و امروز نگریست. چه بسیار افرادی که لباس سیاست و قدرت به تن می‌کنند، ولی با رفتارهای سراسر کوته فکرانه اقدام به موضع‌گیری می‌کنند.
 در همین مورد خاص چند مثال ذکر می‌شود؛ بسیاری از سیاست‌مداران پس از چند صباحی که میز و صندلی مدیریتی را بنا به دلایل مختلف به رقیبان دیروز واگذار کردند، منتقد سیاست‌های وضع موجود می‌شوند. گویی آنان هیچ وقت در شکل‌گیری و انتخاب تاکتیک‌های متفاوت برای تغییر سیاست‌ها دخیل نبوده‌اند. از مدیریت جدید گلایه می‌کنند، کارهای انجام شده را کم می‌شمارند و اینجا و آنجا علیه سیاست‌ و تصمیم‌گیری‌های جدید موضع منفی اتخاذ می‌کنند. 
در همین زمینه می‌توان به مصاحبه‌های مطبوعاتی وزرای سابق و اسبق و سایر مدیران ارشد وزارتخانه اشاره کرد. چهره‌هایی که تا از صندلی قدرت جدا می‌شوند حافظه‌شان بهتر از همیشه برای دیدن و به تصویر کشیدن کمبودها فعال می‌شود. در حوزه سیاست خارجی نیز می‌توان به کنش طیف‌های منتقد پس از امضای برجام توسط حاکمیت نگاه کرد. براساس گفته‌های منتشر شده از سوی منتقدان برجام به نظر می‌رسد آنان ایرادی به متن برجام و یا گشایش‌های احتمالی که قرار بود از قِبل اجرایی شدن مفاد برجام در کشور رخ دهد ندارند، به عبارتی آنچه ایراد می‌گیرند به شکل و نه محتوی باز می‌گردد. از همین‌رو مشکل اصلی خود را به صورت کاملا شخصی ولی در ابعاد کلان صورت‌بندی می‌کنند. 

اینکه دوست نداشتند چنین کاری با فعالیت‌های وزیر امور خارجه وقت انجام شود، بدون شک اگر چنین سیاستی از سوی دولت نزدیک به آنان رخ داده بود انتقادی به آن نداشتند. در واقع رفتار آنان در سال‌های اخیر و خصوصا زمانه‌ای که رییس دولت نهم و دهم در مجمع عمومی سازمان ملل حضور می‌یافت و یا سخنرانی احمدی‌نژاد در دانشگاه نیویورک را مهمتر از «فتح فاو» برای مخاطبان به تصویر می‌کشیدند حکایت از آن دارد که اگر این همه را ما با هزاران مشکل ریز و درشت انجام می‌دادیم قابل دفاع ولی انجام همین رفتارها از سوی دیگران همراه با سرشکستگی، برباد دادن منافع ملی، غرب‌گرایی و واگذار کردن تمام امتیازها به دشمن معنا می‌دهد! 
رگه‌هایی از حسادت‌ورزی را می‌توان در میان دولت‌مردان یک دولت نیز مشاهده کرد. وزیرانی که کارنامه چندان قابل دفاعی در حوزه کاری خود ندارند و به جای تمرکز به بازسازی سیاست‌های نادرست و هزینه ساز وزارتخانه تحت مدیریت خویش تلاش می‌کنند سایر تلاش‌ها از سوی سایر وزیران را نادیده بگیرند. آنچه به عنوان حسادت در سیاست و میان اهل قدرت رخ می‌دهد،‌ تفاوت‌های بنیادین با تنگ‌نظری شهروندان نسبت به اشخاص دیگر دارد. اهل قدرت به دلیل قرار گرفتن در جایگاه مدیریت کلان و با توجه به حوزه اختیارات، هزینه تحمیل شده و غیرقابل محاسبه هرگونه حسادت‌ورزی و شخصی‌سازی امور در نهایت امر از سوی ساختار تحت مدیریت او پرداخت خواهد شد. هزینه‌ای که بخشی از آن به شهروندان نیز تحمیل می‌گردد، ولی دامنه حسادت‌ورزی شهروندان در نهایت امر به نهاد خانواده و برخی از افراد بیرونی سرایت می‌کند. حسادت‌ورزی در حوزه مدیریت سرانجامی به غیر از ساخت هزینه‌ای جدید به همراه نخواهد داشت. مهمترین نکته در مسئله حسادت‌ورزی اهل سیاست به نگرش کلان آنان باز می‌گردد. هنگامه‌ای که فرد قدرت‌مدار کلیت کنش‌های ملی را از دریچه سود و زیان شخصی و دوری و نزدیکی به طیف سیاسی مطبوع خویش می‌نگرند، لاجرم به این نتیجه می‌رسد که هیچ فردی به غیر از او و دوستان همراهش توانایی حل دشواره‌ها را نداشته و نخواهد داشت، از همین‌رو گستره کنش‌های ملی و بین‌المللی را به اندازه دریچه فهم خویش کوچک می‌شمارد.

 

 

ارسال دیدگاه شما

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیر سیستم منتشر خواهند شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهند شد
  • پیام هایی که به غیر از زبان پارسی باشد منتشر نخواهند شد