سه روز عزای عمومی و وداع باشکوه با مردم و تدفین در ساختمان ریاستجمهوری؛ این برنامهها برای درگذشت اسطورهای است که با جود اشتباهاتش پس از خداحافظی از فوتبال، همچنان اسطوره ماند؛ مارادونای محبوب مردم.
برنامهریزی فوق العاده دولت آرژانتین به پاس تمام روزهای خوبی که مارادونا برای آنها آفرید. بدون شک مرگ چنین اسطوره ای و آن هم در سن ۶۰ سالگی، دوست دارانش در همه دنیا را مبهوت کرد و غمگین، اما تفاوت درد ما ایرانیان با دیگر کشورها دردی کهنه در نهان است، نیاز به جستجو و فکر ندارد، ما اسطوره هایی را از دست دادهایم که نه تنها دولت خود در همراهی با رنج و غصه مردم، خود را غمخوار آنان ندانسته بلکه بدتر از آن شاید خیلی از مردم از ترس واکنش دولت در مراسم تشییع نامداران هنری کشورمان شرکت نکرده اند.
اسطورههایی که در حوزه خودشان، کم از مارادونا که نه شاید بیشتر از او در جهان نام دارند و در وطن خودشان غریب ترینند، آنهم به خاطر مصاحبه ای و یا شاید خواندن شعری...
گفتن این که فلانی در سن ۳۰ سالگی مرد و در مثلا ۷۰ سالگی به خاک سپرده شد، به گمانم فقط برای اسطوره های ما به کار میآید، چه هنرمندانی که به خاطر علاقه به خاک وطن از کشور نرفتند و سیاستهای تند، آنان را در محاق رها کرد. این روزها چشم همه دنیا به اقدام شایسته دولت آرژانتین است، عجب ارزشی و عجب شکوهی برای اسطوره خود به نمایش گذاشتند.
ما که این روزها اصلا حالمان خوب نیست؛ هنرمندان پیشکوت سرزمینمان در سکوت خبری یکی پس از دیگری به دیار باقی می روند. خدا پدر شبکههای اجتماعی رابیامرزد که اگر نبودند شاید حتی از مرگ پرویز پور حسینی بازیگر پیشکوت سینما و تلویزیون هم خبردار نمیشدیم!
حالمان خوب نیست هم بخاطر گرانیها و مشقت مضاعف کرونا که دیگر زورمان مدتهاست به آن نمیرسد و هم بخاطر تفاوتهای آسمان تا زمینمان برای گرامیداشت بزرگان این ملک در هر عرصهای.