حسن بهشتیپور درباره اقدامات اخیر آمریکا در منطقه و امکان بروز درگیری نظامی میان ایران و ایالات متحده گفت: رفتوآمدهای تجهیزات نظامی آمریکا به منطقه بیشتر تنها برای ارعاب و تهدید ایران است که در سالگرد شهادت شهید سلیمانی مبادا دست به اقدامی بزند چرا که با واکنش تند آمریکا مواجه میشود. وی با بیان اینکه با این حال به نظر میرسد که آمریکاییها به دنبال ایجاد درگیری نیستند، اظهار داشت: در شرایطی که ایالات متحده دچار مشکلات سنگینی از جمله شیوع کرونا است، انتقال قدرت در این کشور با چالشهای جدی مواجه شده و همچنین اینکه در چهار سال اخیر سنای آمریکا برای نخستین بار حق وتوی رئیسجمهور را برای اینکه مانع از تصویب بودجه نشود، از او گرفته شده؛ موقعیت آقای ترامپ حتی در میان جمهوری خواهان نیز تضعیف شده است.در این شرایط احتمال حمله ایالات متحده به ایران آن هم با توجه به عواقبی که این حمله میتواند برای منطقه و آمریکا داشته باشد، حتی به صورت محدود خیلی کم است. از سویی ترامپ شعارهایی در مخالفت با جنگ و میلیاردها دلار هزینهای که آمریکا در عراق و افغانستان بدون اینکه به اهدافش برسد، داده است. وی افزود: بنابراین از لحاظ منطقی و چارچوبهای تحلیلی میتوان پیش بینی کرد که حدود ۵ درصد احتمال دارد که ترامپ دست به چنین ماجراجویی بزند. هشدار آقای ظریف در توئیتر نیز برای این است که میخواهد بگوید نیروهایی که دنبال ایجاد درگیری بین آمریکا و ایران هستند مثل عربستان یا اسرائیل، ممکن است در داخل عراق دست به تحرکاتی به نام ایران بزنند و آمریکا را به واکنش علیه ایران وادار کنند. اسرائیل و عربستان بسیار جدی به دنبال این هستند که درگیری بین ایران و آمریکا شکل بگیرد اما در این شرایط بعید میدانم که چنین اقدامی را انجام دهند. بهشتیپور درباره این گزاره که چقدر ممکن است ترامپ اقدامی کند که راه مذاکره بایدن با ایران بسته شود، یادآور شد: این موضوع از ابتدا که نتایج انتخابات آمریکا مشخص شد مطرح بود که ممکن است ترامپ دست به یک ماجراجویی بزند و بحرانی را پیش روی بایدن قرار دهد که نتواند روند عادی سازی روابط ایالات متحده با ایران را شروع کند. این موضوع یک فرض است و نمیتوان آن را از نظر تحلیلی به عنوان یک نقطه عطف پذیرفت. احتمال کمی دارد که ترامپ دست به چنین ریسک خطرناکی بزند و رئیسجمهور بعدی آمریکا را دچار چالش کند چرا که باید پاسخگو باشد که چرا دست به چنین اقداماتی زده و برنامه او چیست و چه نفعی برای آمریکا دارد. وی خاطرنشان کرد: نکته سوم اینکه کاخ سفید هیچ دورنمایی را نمیتواند برای جنگ میان ایران و آمریکا پیشبینی کند چرا که شروع جنگ با آمریکاست اما پایان آن با این کشور نیست و میتواند مشکلات خیلی زیادی به وجود بیاورد. طرح ترامپ این بود که یک تحریم حداکثری علیه ایران ایجاد کنند و بحث فروپاشی از درون را در دستور کار داشتند و با حداقل هزینه و بدون جنگ میخواستند به هدف خود برسند اما موفق به چنین کاری نشدند. در چند روز آینده نیز بعید میدانم بتوانند چنین کاری را انجام دهند البته به طور کلی و مطلق نمیتوان آن را رد کرد.این کارشناس ارشد مسائل بینالملل درباره اینکه چقدر ممکن است که بایدن علیرغم اینکه گفته میشود تیم او علیه ایران و تندرو هستند، بدون پیش شرط به برجام بازگردد، گفت: تند روی و کندروی که در داخل ایران تعریف میشود متفاوت از نرم بینالمللی بوده و مواضع آنها به گونهای دیگر است. در کشور ما شاخصهایی داریم که آنها را بررسی میکنیم که آیا نسبت به ایران تند یا کند هستند یا خیر. وی اضافه کرد: اگر شاخص ما فقط ایران باشد میتوانیم چنین صحبتهایی را ارائه کنیم؛ اما اگر واقع بین باشیم، تعریف رادیکالیسم و محافظهکار در دنیا متفاوت است و اگر با تعاریف بسنجیم مشاور امنیت ملی و وزیر خارجه پیشنهاد شده بایدن به هیچ وجه تندرو نیستند؛ اما بایدن اگر بخواهد عاقلانه و منطقی رفتار کند باید بدون پیششرط به برجام بازگردد و این هم به نفع آمریکا و هم ایران است. بازگشت به برجام باید به این مفهوم باشد که تعهداتی که آمریکا انجام میداده و به وسیله فرمان ترامپ ملغا شده بازگردانده میشوند و این یک گام مثبت برای رفتن به سمت مسائل بعدی است، اما اگر حاضر نباشد همین گام را هم بردار دارد نشان میدهد که همچنان همان سیاست غیرمنطقی آقای ترامپ را دنبال میکند.
این تحلیلگر ارشد مسائل سیاست خارجی با بیان اینکه در ایران مسائل را یکطرفه تحلیل میکنیم، بیان کرد: فکر میکنیم که آمریکا متغیر مستقل و ایران یک متغیر وابسته است؛ یعنی آمریکا هر اقدامی انجام میدهد، ایران نشسته و آن را تماشا میکند. اگر بخواهیم دقیق تحلیل کنیم باید هر دو طرف را در نظر بگیریم یعنی رفتارهای طرف ایرانی و آمریکایی هر دو موثر هستند. اینکه ما پیشبینی کنیم آیا بایدن در بهمنها به برجام باز میگردد یا خیر، یعنی این معادله دو طرف دارد و باید به هر دو طرف توجه کنیم.وی با بیان اینکه ما اکنون میخواهیم غنی سازی ۲۰ درصد را در فوردو آغاز کنیم، اظهار داشت: وقتی این پیام را میدهیم یعنی نمیخواهیم مذاکره کنیم و این خیلی روشن است. ما فکر کنیم میتوانیم با این کار یک دست برتر در مذاکرات داشته باشیم اما طرف مقابل نیز میگردد که کاری را انجام دهد که دست برتر را داشته باشد. آیا در این شرایط که ماه غنیسازی ۲۰ درصد را شروع کردهایم، ممکن است او بیاید بگوید من تحریمها را بر میدارم؟ آیا تاریخ چنین چیزی را نشان میدهد؟وی تصریح کرد: اگر در گذشته این اقدامات موجب این شد تا آنها به ما امتیاز دهند، اکنون نیز میدهند. آن زمان وقتی دوباره غنیسازی را از سر گرفتیم و پلمب «یوسیاف اصفهان» و «نطنز» را شکاندیم؛ نتیجه آن چه شد؟ آیا آنها گفتند میآییم صحبت میکنیم و و مسئله را با گفتوگو حل میکنیم یا پرونده را از شورای حکام به شورای امنیت بردند و شش قطعنامه علیه ایران صادر کردند. باید اینها را هم ببینیم و همه تحولات را با هم تحلیل کنیم. در همین حال روزنامه نیویورک تایمز در تحلیلی به پیامدهای افزایش اورانیوم غنیشده توسط ایران پرداخت. به نوشته نیویورک تایمز، تهران به بازرسان بینالمللی اخطار داده است که در تلاش برای افزایش بیسابقه درصد غنی سازی اورانیوم در سایت فردو است. این تصمیم باعث می شود دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا برنامه بمباران تاسیسات اتمی ایران را اجرایی کند. این در حالی است که گزارشهایی در مورد هدف قرار دادن برخی اهداف آمریکاییها از سوی ایران دریافت شده است. این گزارش میافزاید: از سویی دیگر مشخص نیست که آیا تصمیم ایران برای غنیسازی پاسخی به کشته شدن دانشمند، محسن فخریزاده بود که آژانسهای اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل وی را به عنوان نیروی راهنمای طراحی سلاح هستهای می دانستند یا دلیل دیگری دارد؟ البته مقامات ایرانی قول دادهاند انتقام قتل وی را بگیرند. در این گزارش آمده است: اورانیوم غنی شده در سطحی که ایران اعلام کرده به این کشور این توانایی را میدهد که ظرف شش ماه کل موجودی خود را به سطح بمب نزدیک کند و همه این موارد ممکن است تحریککننده ترامپ برای حمله علیه ایران باشد چرا که فقط سه هفته پیش و پس از خبر پیشرفتهای ناچیز در اندازه ذخایر هستهای ایران، دونالد ترامپ از مشاوران خود در مورد گزینههای نظامی برای جلوگیری از تولید سوخت در این کشور نظرخواهی کرد.
نیویورکتایمز میافزاید: طرح افزایش سطح غنیسازی از سوی ایران با بیانیههای تهدید متقابل میان مقامات ایرانی و آمریکایی در آستانه سالگرد ترور سردار قاسم سلیمانی در عراق نیز همزمان شده است اما هدف اصلی از طرح افزایش غنیسازی ممکن است وادار کردن جو بایدن برای بازگشت سریع به برجام باشد. این در حالی است که تحریکهای منطقهای، افزایش اورانیوم و درگیری میان ایران و آمریکا کار بایدن برای بازگشت به برجام را سخت میکند.
پنتاگون: ناو هواپیمابر آمریكا در خلیج فارس میماند
آمادهباش تهران - واشنگتن در خلیجفارس
گروه سیاسی: وزارت دفاع آمریكا(پنتاگون) به دنبال انتشار گزارشهایی مبنی بر بازگشت ناو هواپیمابر یواسای نیمیتز از خلیج فارس که بسیاری آن را نشانهای از کاهش تنشها میان ایران و ایالات متحده دانسته بودند، اعلام کرد: این ناو به خاطر «تهدیدهای اخیر» ایران در خلیج فارس میماند.
ناو نیمیتز از اواخر ماه نوامبر (اوایل آدر ماه) در خلیجفارس مشغول گشتزنی بود، اما رسانههای آمریکایی هفته گذشته اعلام کردند که کریستوفر میلر، سرپرست وزارت دفاع آمریکا، دستور بازگشت این ناو به خانه را داده است.نیویورک تایمز به نقل از مقامات آمریکایی نوشت: این اقدام علامتی مبنی بر کاهش تنشها به تهران است تا بدین ترتیب در آخرین روزهای ریاست جمهوری دونالد ترامپ از درگیری پرهیز شود.اما میلر اطلاعیهای برخلاف آن گزارشها صادر کرد.او در این اطلاعیه عنوان کرد: «با توجه به تهدیدهای اخیر مقامات ایران علیه رئیسجمهور ترامپ و دیگر مقامات دولت ایالات متحده، من به یواساس نیمیتز دستور دادهام که عملیات معمول تغییر موقعیت را متوقف کند.» این اطلاعیه میافزاید: «یواساس نیمیتز در قرارگاه حوزه عملیات فرماندهی مرکزی ایالات متحده باقی میماند. هیچ کسی نباید درباره اراده ایالات متحده آمریکا تردیدی به خود راه دهد.» سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه ایران در پاسخ به سؤالی در ارتباط با گزارش اخیر پنتاگون مبنی بر بازگشت ناو هواپیمابر آمریکا به خلیج فارس به خاطر تهدیدهایی که بنا بر ادعای آنها ایران داشته و همچنین اخبار منتشر شده مبنی بر پیام امارات متحده عربی به تهران مبنی بر اینکه در تحولات اخیر در منطقه هیچ نقشی نداشته است، اظهار کرد: اقدامات، تحرکات و شیطنتهای آمریکا در منطقه از چشم ما پنهان نیست. نهادهای اطلاعاتی، امنیتی و نظامی ما به تحرکات به ظاهر پنهان آمریکا در منطقه و عراق اشراف کامل دارند. پیامهای لازم از مجاری موجود با صراحت و شفافیت به واشنگتن انتقال داده شده است و به کشورهای منطقه نیز تأکید شده است که مراقب باشند در دام شیطنتهای آمریکا نیفتند.
در همین خصوص یک کارشناس مسایل آمریکا گفت: اقدامات، مواضع و گزارشهای تحریک آمیز آمریکا در منطقه در روزهای اخیر بیشتر هشدارآمیز، بازدارنده و حالت پدافندی داشت، اما به هر حال ترامپ است و ریسکپذیری اش و نمیتوان با قاطعیت گفت که تا آخرین روز استقرارش در دولت به عنوان رئیسجمهور آمریکا چه تصمیماتی میگیرد. امیرعلی ابوالفتح با اشاره به تحرکات روزهای اخیر آمریکا در منطقه و تلاش برای ایجاد فضای رعب اظهار کرد: خیلی وقوع برخورد نظامی گرم را محتمل نمیدانم، ولی این به معنای آن نیست که آمریکا و ایران در حال جنگ نیستند یا نبودند؛ سالهاست این دو کشور در جنگ هستند، ولی با ابعاد و مفاهیم متفاوت. دیگر جنگها شبیه به جنگهای کلاسیک نیست که انتظار داشته باشیم همراه با بمباران توسط بمب افکنها و اعزام نیرو و کشتار عمده همراه باشد. آمریکا به این نتیجه رسیده است که شیوه جنگ را تغییر دهد و در موارد خاص به شیوه کلاسیک وارد شود. حتی شاهد بودیم که در سوریه نیز به شیوههای کلاسیک وارد درگیری نشد.
وی ادامه داد: آمریکا در جنگ با ایران نیز به جنگ اقتصادی و روانی روی آورده است و سعی دارد بیش از هر چیز زیرساختهای اقتصادی ایران را هدف قرار دهد آن هم با بستن شبکه مالی یا حملات سایبری و ترور. این اقدامات همواره در دهههای گذشته در جریان بوده است از این رو اینکه بمب افکن B ۵۲ یا ناو نیمیتز به منطقه و خلیج فارس بیاید بیشتر نمایش قدرت و برای جنگ روانی است تا این که هدف از این اقدام شروع یک جنگ کلاسیک باشد. اکنون دلار همان کارآیی را دارد که بمب اتم در قرن ۲۰ داشت. البته نمیتوان گفت که جنگ بزرگ در نمیافتد، اما اینکه فکر کنیم به همان شیوههای گذشته و قدیمی اتفاق میافتد بعید میدانم. این کارشناس مسایل آمریکا با اشاره به برخی مواضع و گزارشها در فضای رسانهای آمریکا در آستانه اولین سالگرد شهادت شهید سردار سلیمانی اظهار کرد: معتقدم تحرکات اخیر بیشتر اقدامات پیشگیرانه بوده است و نگرانی جدی برای آمریکا این است که ایران به خاطر ترورسردار قاسم سلیمانی اقدامی انجام دهد؛ از این رو این اقدامات بیشتر هشدارآمیز و بازدارنده بود و حالت پدافندی داشت، اما به هر حال ترامپ است و ریسک پذیری اش و نمیتوان با قاطعیت گفت که تا آخرین روز استقرارش در دولت به عنوان رئیسجمهور آمریکا برخی تصمیمات و اقدامات را نمیتواند، انجام دهد. ابوالفتح در پاسخ به این پرسش که به نظر ایران تلاش دارد از سیاست ابهام برای واکنش قطعی به ترور شهید سلیمانی در آینده نیز استفاده کند با بیان این که در این باره نمیتوانم به طور مطمئن صحبت کنم افزود: معتقدم در یک نبرد نابرابر باید از شیوهها و دفاع نامتقارن استفاده کرد. اقتضا و منطق جنگ این است که شیوه نامتقارن اتحاذ شود و لازم نیست واکنش در لحظه یا آشکار باشد. به علاوه آموزههای دینی میگوید همیشه حق پیروز است و اراده الهی از سوی ایران و ایرانیان تحقق پیدا میکند، اما مقامات ایرانی گفتهاند در زمان و مکان نامعلوم انتقام انجام میشود و حملهای اگر بخواهد انجام شود کسی آن را از قبل اعلام نمیکند. در فضای جنگ لفظی همه چیز سر جای خودش هست، اما فرماندهی نیروهای مسلح ایران این گونه عنوان کرده است که آنچه ایران در واکنش به ترور شهید سلیمانی نشان داد یک سیلی بود و انتقام قطعی و نهایی خروج نیروهای آمریکایی از عراق و منطقه است که میتواند در بهترین زمان هر چند طولانی انجام شود.