در حالی که نوسان و در واقع ریزش شدید شاخص بورس،سرمایهگذاران را از بازار سرمایه فراری داده است و بسیاری را به آینده این بازار بدبین کرده است،رئیس جمهور روز گذشته در جلسه در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت، اعلام کرد: اظهارات نسنجیده، غیر منطقی، شتابزده و بدون پشتوانه علمی و صرفا با اهداف کوتاه مدت سیاسی موجب صدمه و لطمه به اعتماد و آرامش مردم و فعالان اقتصادی است.
این سخنان در حالی از سوی روحانی مطرح شد که بسیاری از کارشناسان اتفاقا دخالتهای نادرست دولت در نرخسازی به منظور کسب سود از بورس برای جبران شکاف گسترده کسری بودجه را علت اصلی سرنگونی شاخص در ماههای اخیر می دانند. شاهد این مدعا،اعداد و ارقام نجومی و عجیبی از درآمد دولت در همان چند ماهه اول سال جاری از بورس است،روزهایی که همه مردم با سرمایههای خرد و کلان و در بحبوبه بحران کرونا به بازار سرمایه پیوستند و این روزها هم ضررهای هنگفتی را متحمل شدهاند. در واقع بازار با لشگری از خریداران خرد و در بالا رفتن و همان لشگر در پایین آمدن مواجه بوده که تنها راه جلوگیری از این اتفاق، رسیدن بازار به لحاظ ذهنی در یک نقطه اعتماد، اطمینان و ثبات است به اعتقاد کارشناسان بازار سرمایه، دولت در مدیریت بورس بسیار به سود خودش عمل کرده است و نتیجه اعداد و ارقامی است که این روزها بر شاخص نقش می بندد. وقتی این تصور شکل میگیرد که دولت میخواهد با رشد بورس و عرضه سهام دولتی، بخشی از کسری بودجه را جبران کند، طبیعی است که مردم هم برای حفظ ارزش پول خود، وارد این عرصه میشوند. بدتر از همه سیگنال بیمهگری بورس بود، دعوت به بورس و جملاتی از این دست که همه چیز خود را به بورس بسپارید، این پالس را به مردم میداد که دولت از بورس حمایت میکند. در حالی که دولت و سازمان بورس باید در همان زمان به مردم اعلام می کردند که ریسک این بازار چقدر بالاست نه اینکه پس از چند ماه و ضررهای نجومی سرمایهگذاران،از ریسک بازار سخن بگویند.
در همان ابتدای رشد عجیب شاخص که کاملا مشخص بود حبابی است و همزمان با سیل ورود مردم به بورس، مسئولان نباید اجازه چنین نوسان عجیب و بی سابقهای میدادند که شاخص کل طی ۵ ماه ۴ برابر شود و سپس نصف شود و توان حفظ همین را هم نداشته باشد! مهمترین تبعات این ریزش شدید، اعتمادسوزی در بورس بود. مردم می گویند دولت سالهاست با تورم، افزایش قیمت دلار و جبران کسری بودجه از بورس، به نوعی دست در جیب مردم دارد. در آخرین مورد هم همین بازار سرمایه که اینگونه عمل شد و بسیاری از سرمایهگذاران خرد متضرر شدند. مشخص نیست چرا اصولا سیاستها همیشه و همیشه به نفع ثروتمندان و به ضرر اقشار ضعیفتر بوده است.